| کد مطلب: ۱۰۶۷۰۵۸
لینک کوتاه کپی شد

دکتر یوسف مولایی در گفت‌وگو با «آرمان ملی»: در شمال غربی کشور یارگیری‌های متعددی صورت گرفته است

آرمان ملی : ایران باید با دیپلماسی قوی با تنش آذربایجان برخورد کند . ترکیه در غیاب روسیه قدرت مانور بیشتری پیدا کرده است تنش‌زایی آذربایجان مسیر ارتباطی ایران به ارمنستان و اروپا را مخدوش کرده است . روسیه در تنش در منطقه قفقاز نقش منفعلی ایفا می‌کند .

دکتر یوسف مولایی در گفت‌وگو با «آرمان ملی»: در شمال غربی کشور یارگیری‌های متعددی صورت گرفته است

مرزهای شمال غربی ایران سال‌هاست آبستن تنش‌هایی است که روز به روز نیز افزایش پیدا می‌کند. به تازگی با لشکرکشی الهام الی اف برای تصرف استان سیونیک ارمنستان زنگ‌های خطر بیش از پیش برای ایران به صدا درآمده است. آذربایجان با کمک ترکیه و اسرائیل در پی آن است تا راه ایران با ارمنستان و اروپا را قطع کند و ایران را در تنگنای ژئوپلیتیک جدیدی قرار دهد. این در حالی است که ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور از تغییر ژئوپلیتیکی این منطقه سخن گفته و عنوان کرده ایران چنین اجازه‌ای نخواهد داد. «آرمان ملی» برای بررسی ابعاد مختلف این موضوع با دکتر یوسف مولایی، استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه تهران گفت‌وگو کرده است. مولایی معتقد است: « ایران فاقد اهرم فشار اثرگذار برای تغییر نقشه راه جمهوری آذربایجان و ترکیه است. البته این روند می‌تواند با تصمیم‌سازی‌های درست و معقول تغییر کند. موضوع این است که جمهوری آذربایجان دشمنی خاصی با ایران ندارد، بلکه برای ایجاد ارتباط زمینی میان قره‌باغ و نخجوان به دنبال استیفای منافع خود است. برای جمهوری آذربایجان ایجاد این ارتباطات زمینی اولویت استراتژیک است. ترکیه هم به هر دلیلی این روند را به نفع خود دانسته و از آن حمایت کرد. برای ایران بسیار سخت بود که بتواند میان این دو همسایه خود تعادل ایجاد کند یا امکانی را فراهم سازد که جلوی این توافق را بگیرد یا اینکه حق و حقوق خود را از این گذرگاه تاریخی استیفا کند.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*مهم‌ترین دلیل مناقشه در مرزهای شمال غربی ایران چیست؟ چرا تنش در این منطقه هر از چند گاهی دوباره افزایش پیدا می‌کند؟

تنش در این منطقه دعوای دو کشور آذربایجان و ارمنستان است به عنوان دو کشوری است که دارای حاکمیت هستند. آذربایجان براساس مقتضیاتی که داشته برای اینکه گذرگاه زنگزور به نخجوان متصل شود این گذرگاه را به خاک خود متصل کرده است. در ابتدا نیز این گذرگاه متعلق به آذربایجان بوده که ارمنی‌ها آن را تصاحب کرده‌اند. در شرایط کنونی کنترل این گذرگاه به دست آذربایجان افتاده و به همین دلیل مسیر ارتباط ایران به ارمنستان و اروپا مخدوش شده که به ضرر ایران تمام شده است. ایران از نظر حقوق بین‌الملل نمی‌تواند مدعی حق خاصی در این منطقه باشد. شاید از نظر تاریخی ایران مدعی شود که از این مسیر استفاده می‌کرده، اما از نظر حقوقی نمی‌تواند چنین ادعایی را اثبات کند. به همین دلیل اگر ایران قصد دارد این مسیر را باز کند باید از مسیر دیپلماسی اهداف خود را دنبال کند. در شرایط کنونی مرجعی که بتواند ادعای ایران را در این زمینه رسیدگی کند وجود ندارد. در واقع هیچ کنوانسیون و عهدنامه‌ای بین ایران، ارمنستان و آذربایجان وجود ندارد. در گذشته نیز ارمنستان چنین تعهدی به ایران نداده که برای همیشه این گذرگاه باز است و ایران می‌تواند از آن استفاده کند. برخی معاهدات مرزی و پروتکل‌هایی در این زمینه وجود دارد اما ایران نمی‌تواند از این موارد در مجامع بین‌المللی علیه آذربایجان اقامه دعوا کند.

*در این مناقشه آذربایجان به چه میزان محق است و براساس حقوق بین‌الملل می‌تواند اهداف خود را در این زمینه جلو ببرد؟

این مسأله‌ای است که بین آذربایجان و ارمنستان بوده است. در درگیری نظامی که در سال‌های اخیر بین دو کشور رخ داد یکی از شرایط آتش بس این بود که ارمنستان این گذرگاه را به آذربایجان واگذار کند. شاید ارمنستان به دلیل اینکه در جنگ شکست خورده باشد این گذرگاه را واگذار کرده اما از نظر حقوقی اعتبار دارد. حقوق بین‌الملل این موضوع را یک توافقنامه معتبر بین دو کشور می‌داند. نزدیکترین سابقه تاریخی اختلافات جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر حاکمیت قره‌باغ به سال‌های ۲۰- ۱۹۱۸ بر‌می‌گردد. در این سال‌ها به دنبال مداخله اتحاد جماهیر شوروی برای اعمال حاکمیت بر این منطقه، اختلافاتی آغاز و بعد از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ و استقلال جمهوری آذربایجان و ارمنستان به درگیری‌ها در این منطقه منجر شد. در آن مقطع شورای امنیت سازمان ملل این بحران را در دستور کار قرار داد و در سال ۱۹۹۳ چهار قطعنامه در مورد مناقشه قره‌باغ صادر کرد. سازمان کشورهای اسلامی در سال ۲۰۰۸ هم قطعنامه‌ای علیه ارمنستان صادر کرد و از این کشور خواست از مناطق متعلق به جمهوری آذربایجان خارج شود. همچنین ناتو در چندین اجلاس خود ارمنستان را به خاطر اشغالگری محکوم می‌کند و سازمان امنیت و همکاری اروپا نیز در نشست‌های خود اقدام ارمنستان را محکوم می‌کند. تمامی اسناد بین‌المللی یک دست و بدون استثنا اقدام ارمنستان در مورد قره باغ را محکوم می‌کند.

*در تنش‌های اخیر ترکیه چه نقشی دارد و به دنبال چه اهدافی است؟

ترکیه یک شریک استراتژی تمام قد آذربایجان است و در همه مناقشات از آذربایجان حمایت کرده است. این حمایت‌ها نیز لفظی و معنوی نبوده و بلکه از نظر نظامی نیز از این کشور حمایت کرده است. در شرایط کنونی که روسیه درگیر جنگ اوکراین است ترکیه دست بازتری دارد که بتواند نقش خود را در این مناقشه بیشتر کند. البته برخی از صاحب‌نظران بر این باور هستند که روسیه همچنان در منطقه قفقاز و تنش‌های اخیر دست بالاتر را دارد. این در حالی است که روسیه در قبال تنش‌های اخیر نقش منفعلی دارد و به ایران نیز هیچ کمکی نمی‌کند. روسیه هیچ فشاری به آذربایجان وارد نمی‌کند که این مسیر را برای ایران باز بگذارد. اگر روس‌ها می‌خواستند از ایران حمایت کنند می‌توانستند این دو کشور را تحت فشار قرار بدهند تا این مسیر را برای ایران باز کنند. در چنین شرایطی است که ترکیه قدرت مانور بیشتری پیدا کرده و به صورت قاطع نیز از علی اف حمایت می‌کند. این در حالی است که لحن علی اف در هفته‌های اخیر تندتر از گذشته شده و کشورهای دیگر از جمله ایران را تهدید می‌کند. وی بارها عنوان کرده که در صورتی که کشورهای آذربایجان را تهدید کند این کشور نیز مقابله به مثل خواهد کرد. این نشان می‌دهد که سطح همکاری‌های ترکیه با آذربایجان افزایش پیدا کرده و این کشور به آذربایجان اطمینان کافی داده که در صورت بروز هرگونه تنش و یا حادثه‌ای از آذربایجان حمایت خواهد کرد. غیر از ارمنستان و آذربایجان بازیگران اصلی در موضوع قره‌باغ، روسیه و آمریکا هستند. با توجه به اینکه روسیه درگیر نبرد در اوکراین است، انرژی کافی برای ورود به بحران قره‌باغ را ندارد. آمریکا هم مشکلات خاص خود را دارد و نمی‌تواند حضور فیزیکی در منطقه داشته باشد و به نفع ارمنستان وارد عمل شود. بنابراین تنها بازیگر باقی‌مانده در منطقه ترکیه است که هم منافع قابل توجهی در ائتلاف و هماهنگی با آذربایجان و هم انگیزه، نیرو امکانات کافی در منطقه دارد. بنابراین بعید است که بازیگری خارج از منطقه بتواند در این معادله ورود کرده و تغییرات بنیادینی ایجاد کند. من فکر می‌کنم نهایتا ترکیه حرف اول را در این بحران و در برنامه‌های مرتبط با گذرگاه زنگزور می‌زند و ایران باید راهبرد مناسبی برای استیفای منافع خود پیدا کند.

*مقامات ایران و به صورت ویژه رئیس‌جمهور از تغییر ژئوپلیتیکی در منطقه شمال غربی کشور صحبت کرده و عنوان می‌کنند که اجازه چنین کاری را نخواهند داد. تنش‌ها در این منطقه به چه میزان برای ایران مخاطره ایجاد خواهد کرد؟

ایران از زمانی که جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر مناقشه قره‌باغ توافقی انجام داده و مناطقی بین خودشان تقسیم کردند، نتوانست برنامه مناسبی برای تعریف و تثبیت منافع خود داشته باشد. به خصوص زمانی که درباره گذرگاه زنگزور برای پیوستن آذربایجان به نخجوان تصمیم‌گیری شد تصمیمات مناسبی از سوی ایران اتخاذ نشد. ایران می‌توانست با هماهنگی روسیه که در آن زمانی منافع مشترکی با ایران داشت برنامه‌های خود را تثبیت سازد. در شرایط فعلی ایران باید دیپلماسی چندجانبه‌ای را به کار بگیرد تا از طریق حسن همجواری با جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ترکیه منافع خودش را تامین کرده و توسعه تجارت ایران از مسیر ارمنستان را حفظ کند. این امر نیاز به اتخاذ یک دیپلماسی قوی دارد. نباید فراموش کرد در منطقه یارگیری‌های متعددی صورت گرفته است. اما ایران هنوز نتوانسته طرف قوی و کارآمدی را به عنوان شریک در اختیار بگیرد. نه ارمنستان واجد توانایی لازم است و نه روسیه به دلیل مشکلاتش در اوکراین میلی به همراهی با ایران دارد. این در حالی است که جمهوری آذربایجان و ترکیه در کنار هم بوده و بسیار مصمم هستند که برنامه خود را پیاده‌سازی کنند. نقشه راه منسجمی هم تدارک دیده‌اند. در این میان ایران فاقد اهرم فشار اثرگذار برای تغییر نقشه راه جمهوری آذربایجان و ترکیه است. البته این روند می‌تواند با تصمیم‌سازی‌های درست و معقول تغییر کند. موضوع این است که جمهوری آذربایجان دشمنی خاصی با ایران ندارد، بلکه برای ایجاد ارتباط زمینی میان قره‌باغ و نخجوان به دنبال استیفای منافع خود است. برای جمهوری آذربایجان ایجاد این ارتباطات زمینی اولویت استراتژیک است. ترکیه هم به هر دلیلی این روند را به نفع خود دانسته و از آن حمایت کرد.

برای ایران بسیار سخت بود که بتواند میان این دو همسایه خود تعادل ایجاد کند یا امکانی را فراهم سازد که جلوی این توافق را بگیرد یا اینکه حق و حقوق خود را از این گذرگاه تاریخی استیفا کند. خواه ناخواه در توافق میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر گذرگاه زنگزور و تسلط کامل آذربایجان بر این گذرگاه، منافع ایران تامین نشد و نتوانست جلوی وقوع این شرایط را بگیرد. در یک کلام ایران یگانه بازیگر قدرتمند منطقه در این موضوع نبود و شرکای اثرگذاری را نداشت. ضمن اینکه در آن زمان ایران تنش‌هایی با سایر همسایگان خود مانند عربستان و... داشت.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار