| کد مطلب: ۱۰۵۷۰۲۰
لینک کوتاه کپی شد

فریدون مجلسی در گفت‌وگو با آرمان ملی

آمریکا و اسرائیل جنگ با ایران را آغاز کرده‌اند/ هیچ رابطه استراتژیکی بین ایران و چین وجود ندارد

صدای ناقوس جنگ از مرزهای شرقی به گوش می‌رسد. البته نظامیان ایران پاسخ‌هرگونه تجاوز به مرزهای ایران را با قدرت تمام می‌دهند. چنانکه مشاهده کردیم در برابر تیراندازی و اقدامات تجاوزکارانه طالبان محکم و جانانه ایستادند. برخی از تحلیلگران معتقدند تهران به این علت با برخی مقامات طالبان در زمان حضور آنها در افغانستان دیدار کرد که آمریکا با آنها در ارتباط با بازگشت به افغانستان از چند سال قبل مذاکره کرده بود و بیم آن می‌رفت که اعضای این گروه به دستاویزی آمریکایی‌ها در برابر ایران بدل شوند.

آمریکا و اسرائیل جنگ با ایران را آغاز کرده‌اند/ هیچ رابطه استراتژیکی بین ایران و چین وجود ندارد

آرمان ملی آنلاین: این روزها البته علت آن دیدارها کاملا مشخص است؛ چرا که اگر ایران در آن زمان بر مواضع ضد غربی خود و خروج نیروهای خارجی از افغانستان تاکید نمی‌کرد، به طور یقین در شرایط کنونی که گروهی از اعضای طالبان حقابه ایران را از رود هیرمند نمی‌دهند و گروهی دیگر قصد تجاوز به خاک کشورمان را دارند، شرایط پیچیده‌تر می‌شد و شاید بعد برخورد نظامی در برابر اقدامات خارج از عرف حقوقی طالبان بر بعد مذاکره با آنها برای کاهش تنش برتری می‌یافت. سوالات زیادی در ارتباط با طالبان و امکان آشفته‌تر شدن مواضع آنها در مورد ایران وجود دارد. «آرمان‌ملی» برای دریافت پاسخ به این سوالات با فریدون مجلسی، کارشناس روابط بین‌الملل به گفت‌و‌گو پرداخته است. مجلسی معتقد است باید مساله طالبان را جدی گرفت چرا که آنها چریکند و در جنگ زیسته‌اند و بعید نیست به دستاویزی علیه ایران تبدیل شوند.

اتفاقاتی در مرزهای شرقی ایران در حال وقوع است که اگر نگوییم بوی جنگ باید گفت بوی تنش و درگیری می‌دهد تا چه میزان خطر افزایش تنش در مرزهای شرقی ایران را جدی ارزیابی می‌کنید؟

آمریکایی‌ها و اسرائیل در یک مسیر عملا با ایران در حال جنگ اعلام شده هستند. زمانی که این شرایط در بین ایران و آمریکا و اسرائیل وجود دارد، آمریکایی‌ها به خود این اجازه  را می‌دهند که در برابر ایران رفتار خصومت‌آمیز انجام دهند. طالبان  ضد شیعه  بودند را در قاموس خود دارد. از تحرکات طالبان در مرزهایشان با ایران باید نگران بود. چرا که میلیون‌ها افغانستانی در ایران حضور دارند که تعداد زیادی از آنها رنج‌دیدگانی هستند که به ایران پناه آورده‌اند تا شر طالبان درامان باشند.این احتمال وجود دارد که در بین میلیون‌ها افغانی آسیب‌دیده از طالبان عناصری هم حضور داشته باشند که ماموریت آنها خرابکاری در ایران باشد.

یعنی معتقدید که ممکن است برخی از عناصر افراطی طالبان در ایران هم در اندیشه بر هم زدن نظم کشور باشند؟

تاکید می‌کنم که عده زیادی از افغانستانی‌ها در ایران به شدت رنج دیده از طالبان و شرایطی  هستند که طالبان در افغانستان به وجود آورده‌اند. در جرم شناسی قاعده بر این است وقتی منشاء جرم مشخص نمی‌شود باید به دنبال حاصل جرم بود و بررسی کرد که نتیجه جرم به نفع چه کسی یا کسانی تمام می‌شود. آقای ترامپ که حرف‌های بی‌جا و زیادی بسیاری می‌زد اما یک سخن هم گفت که باید باجدیت در مورد  آن باید تفکر کرد او اعلام کرد من در برابر دشمنی جهان اسلام توصیه می‌کنم که کنار بایستیم و شرایطی ایجاد کنیم که  مسلمان‌ها به جان هم افتاده و همدیگر را نابود کنند. امیدواریم این شرایط ایجاد نشود و جوانان ایرانی وارد یک جنگ مذهبی طراحی شده غرب  نشوند.

در برابر این اقدامات طالبان و اینکه ممکن است دستاویز آمریکا و اسرائیل قرار گیرند تا علیه ایران جنگ راه بیندازند؛ چه باید کرد؟

در ارتباط با اقدامات ایذایی و نسنجیده طالبان باید دفاع خود را بیش از گذشته تقویت کنیم و افغانستانی‌های وابسته به عناصر طالبان و مشکوک را شناسایی کنیم و به سرزمین خود بازگردانیم. این نکته را باید در نظر بگیریم که ایران در سال‌های اخیر در جبهه‌های مختلف درگیر بوده است و نباید وارد درگیری جدیدی شود چرا که هر درگیری جدیدی مستلزم هزینه است. ایران باید گام های بلندی به سمت توسعه همه‌جانبه بردارد چرا که  ایران از متوسط توسعه در جهان عقب افتاده است.

دقیقا در زمانی که نماینده رئیس جمهور در امور افغانستان با مقامات طالبان در ارتباط با  حقابه هیرمند در حال مذاکره بود، اعضای طالبان به ایران حمله می‌کنند این دوگانگی را چگونه ارزیابی می‌کنید آیا ممکن است بخشی از طالبان در اندیشه حل مسائل خود با تهران و بخشی در اندیشه جنگ با ایران باشند؟

گفت‌و‌گو با زبان دیپلمایتک و با هدف مذاکره صورت می گیرد. مذاکره نیز برای این است که چیزی بگیریم و چیزی بدهیم نه اینکه بگوییم حرف ما این است و غیر این نیست. شرایط ایران با افغانستان تغییرکرده است و موضوع هیرمند کاملا با موضوع گذشته آن بین ایران و افغانستان متفاوت است. از سوی دیگر ایران اکنون از 30 میلیون نفر در سال 1351 به حدود 85 میلیون نفر در حال حاضر رسیده و میلیون‌ها نفر مهاجر افغانی هم به آن اضافه شده و تعداد مهاجران افغانستانی در حال حاضر در ایران از جمعیت افغانستانی‌های زمان عقد قرارداد هیرمند بیشتر است و  حقابه کنونی ایران حتی سهم آب مصرفی افغانستانی‌های ساکن در ایران را نمی‌دهد.

موضع‌گیری‌رئیس جمهور در ارتباط با  حقابه ایران را چگونه تحلیل می‌کنید. 

 ادبیاتی که به کار رفت زبان دیپلماتیک نبود بلکه زبان تهدید بود آن هم در ارتباط با افرادی که نه مسئولیت سیاسی را می‌فهمند و نه درک دیپلماتیک دارند و در برابر تهدیدات ایران شروع به تهدید و تمسخر کردند. البته در برابر ایران تنها لاف می‌زنند. افرادی که برای ایران و ایرانی ارزش قائل هستند نباید در برابر چنین گزافه گویی‌هایی واکنش‌هایی نشان دهند که دامنگیر ایران شود. 

اگر آنطور که اعلام کرده‌اید آمریکا و اسرائیل در یک خط علیه ایران جنگ را آغاز کرده‌اند، ممکن است شاهدآن باشیم که طالبان رسما به مهره آنان علیه ایران و حتی دشمن دیگر آمریکا یعنی چین تبدیل شود؟

هیچ گونه دیدگاه برابری در نگاه آمریکا به ایران و چین وجود ندارد. همچنین هیچ رابطه استراتژیکی هم بین ایران و چین وجود ندارد. روابط اقتصادی چین با عربستان بسیار گسترده تر و مهم‌تر از روابط چین با ایران است. چین بنا به نیازی که ایران به آن دارد در ارتباط با تهران تصمیم گرفته و سودش را می برد. این مورد هم البته تا زمان عدم لطمه به ان پی تی باز می‌گردد. اگر طرف اول بازرگانی ایران چین است اما طرف اول بازرگانی چین آمریکا، طرف دوم بازرگانی چین اروپا، طرف سوم هم اعراب هستند. ایران هم درصدی از بازرگانی چین را به خود اختصاص داده است. همین نگاه نیز از سوی آمریکا به چین وجود دارد. چین حتی با روسیه هم در یک جبهه قرار ندارد. کسی جرات نخواهد کرد به تمامیت ارضی چین تخطی کند. یکی از معامله گران بزرگ با چین همین تایوان است. اما چین اجازه نمی‌دهد تایوان به جزایر آبی‌اش توسط تایوان دست اندازی صورت گیرد. ضمن اینکه زیر بار هزینه جنگ با تایوان هم نخواهد رفت. بیش از 40 سال است زیر بار این هزینه نرفته است. آنقدر هم عاقل است که توسعه خود را هزینه حمله به تایوان نکند.

در برابر اقدامات طالبان چه باید کرد؟

آنها چریک و خطرناک هستند و از شکست خوردن و کشته شدن هراسی ندارند. القاعده و برخی گروه‌های تکفیری فرزندان طالبان هستند که دردسرهای زیادی برای منطقه آفریند. در برابر جنگ ایران و آمریکا این مخاطره وجود دارد که طالبان به دستاویز آمریکایی‌ها علیه ایران تبدیل شوند. مساله هم تنها نبردهای نظامی نیست بلکه آنها در سیستان و بلوچستان و برخی دیگر شهرهایی ایران می‌توانند زمینه‌های سلب آرامش و درگیری‌های قومی را ایجاد کنند.

نویسنده : احسان اسقایی
خبرنگار : احسان اسقایی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار