اسماعیل کهرم در گفتوگو با «آرمان ملی»:
هم جنگلها را میسوزانیم، هم مازوت!
آرمان ملی- احسان اسقایی: گاهی باید به امور غیرتخصصی نیز رسید و به عنوان یک خبرنگار در ارتباط با موضوعاتی که جامعه با آن دست به گریبان است و آن مسائل بر زندگی انسانها اثر مستقیم میگذارد، رسیدگی کرد تا شاید صدای مردم به گوش مقامات برسد.
مساله آلودگی تهران و شاید بهتر باشد بگویم آلودگی شهرهای بزرگ ایران و سرعت افزایش این آلودگی آنقدر مهم است که نمیتوان از کنار آن به راحتی عبور کرد. تلفن را برداشتم و با اسماعیل کهرم فعال محیط زیست تماس گرفتم او گوشی را که برداشت سرفه میزد. بعد از معرفی خود به او گفتم جناب کهرم باید در مورد آلودگی تهران با شما صحبت کنم او سرفهای زد و گفت همین طورکه میشنوی من کهرم که در طول زندگیم دخانیات مصرف نکردم و ورزش روانه را ترک نکردم؛ هم سرفه میزنم که نشان از آن دارد که بالاخره ریه من هم گرفتار دود شده. به شوخی گفت ایکاش این دود حداقل چشمان برخی مقامات دولت را هم بسوزاند تا شاید فکری به حال ریههای مردم شود. هرچند او در نهایت تبیین کرد که مساله سوزاندن مازوت به دلیل افزایش تولید آن در سالهای پیاپی به این علت که پالایشگاههای ما قدیمی است؛ ادامهدار خواهد بود. بخش مهم گفتوگوی «آرمان ملی» با اسماعیل کهرم در ارتباط با سرطانزا بودن مازوت است که در ادامه میخوانیم.
*تهران اکنون از نظر شاخصهای آلودگی در شرایط تقریبا بحرانی قرار دارد. علت این سطح از آلودگی هوا چیست؟
سعدی علیهالرحمه دانشمندی را اسیر دست دزدان در بیابان میبیند که درحال فرار است. سگها به دنبال او میافتند. دست به زمین میبرد که سنگ بردارد که به سگان بزند، اما سنگها یخ زدهاند و اعلام میکند اینها چه مردمی هستند که سگها را آزاد و سنگها را بستهاند! ما چنین کردیم از یک طرف مازوت میسوزانیم و از سوی دیگر جنگلها را تخریب میکنیم و اکنون هم مشاهده میکنیم که همان جنگلها در حال سوختن است. وققی هم مازوت میسوزد و هم جنگلها، دیگر چه جای سوال است که چرا به یکباره با افزایش سریع آلودگی روبهرو شدهایم؟ جنگلها باعث پالایش هوای کشور میشود و مازوت هم میسوزد که باعث سرفه ما شده است.
*آقای دکتر شما با شعر شروع کردید، اجازه بدهید من هم در همان حال و هوا از شما بپرسم این مازوت چیست که چشمان همه گریان اوست؟
اجازه دهید در ابتدا در مورد آثار این مازوت بگویم، مازوت صددرصد سرطانزاست. بنده مشاهده کردم که موشهای آزمایشگاهی را به دستگاههای مازوتسوز میبندد و این بیچاره حیوانات در هر نفسی دُم میچرخانند که نشانه درد آنهاست و بعد از حدود 22 روز که این موجودات نازنین که اسباب دست آزمایش ما انسانها شدهاند، مبتلا به سرطان ریه میشوند. مقامات هم که کاری نمیتوانند برای این مازوت بکنند چون پالایشگاهها قدیمی است. در این شرایط شاید تنها توکل به خدا و پیغمبر لازم باشد تا باد بورزد و آلودگیها را کم کند. البته قرار است بنزین گران شود، شاید دوردورها به این واسطه کم شود و کمی آلودگی کمتر شود.
*جنگلها پالایندههای محیط زیست در حال سوختن است و سوزاندن مازوت نیز گویا برای اینکه جایی برای انبار آن نداریم، ضروری است چرا این همه مازوت در پالایشگاههای ایران تولید میشود؟
مازوت تهدیگ و تهمانده نفت سیاه است. نفت که از چاه خارج میشود، وارد ستونی میشود که از بالا سوخت جت از آن خارج میشود و از پایین نیز بعد از اینکه سوختهایی مانند بنزین سوپر و بنزین معمولی و نفت سفید و... خارج شد، در ته ستون و ته دیگ ستون، مایعی کثیف خارج میشود که همین مازوت نام دارد. در گذشته به این مایع نفت سیاه و نفت کوره میگفتند. در 70 سال قبل در تون حمامها که همان کوره حمام بود، این مایع سوزانده میشد که آنقدر کم بود که احساس نمیشد. در مرحله بعد ایران این مازوت را به اعراب میفروختند و آنها در خن (مخزن کشتی) میریختند و در مناطقی که میزیستند و در دریاها میسوزاندند و بلافاصله پخش میشد و کشوری و شهری آزار نمیداد. چند سال قبل استاندارد جهانی برای مازوت تعیین شد که میزان سولفور مازوت نباید از حدی بالاتر باشد مازوت ایران 7 برابر استاندارد جهانی بود و دیگر امارات متحده عربی آن را از ما نخرید و ما اکنون مجبور هستیم آن را بفروشیم. در میکده از ما نخریدند به جامی، آن علم که در مدرسه آموخته بودیم. اکنون اگر این مازوت را در دریا بریزیم تمام موجودات از بین میرود، از نهنگ تا کشتیچسبها و اگردر خاک بریزیم تمام موجودات خاکی میمیرند. اگر در هوا بسوزانیم ریههای انسانها را از بین میبرد. مقداری از این مازوت را هم میتوان در مخزن ذخیره کرد و بعد از مدتی مخازن ما پر میشود. هر روز مازوت تولید میشود چون پالایشگاه کار میکند. نبود جا برای ذخیره و عدم فروش آن هم هست و از سوی دیگر گاز هم کم داریم، در نتیجه راهی نمیماند جز اینکه مازوت را بسوزانیم.
*فقط مازوت علت آلودگی هواست؟
همه علتها به مازوتسوزی باز نمیگردد بلکه در میان صنایع ما صنایعی هست که آلایندگی تولید میکنند. بخش زیادی از علت آلودگی هوا به صنایعی برمیگردد که که به خاطر تحریمها بهروزرسانی نمیشود. تحریمها اجازه نمیدهد ما بر چالش بزرگی به نام بهروزرسانی نیروگاهها و پالایشگاهها فائق آییم.
*نمیشود کاری کرد که نیروگاهها، پالایشگاهها و صنایع آلاینده آلودگی کمتری داشته باشد؟
چرا نمیشود، کاری در دنیای امروز نشد ندارد صنایع فیلترینگ در دنیای امروز این مساله را حل کرده است. در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان و شهرها توسعه یافته، نیروگاهها وسط شهر قرار گرفتهاند و فعالیت هم میکنند اما آلودگی تولید نمیکنند. بنده در زوریخ مشاهده کردم که نیروگاه بزرگی در وسط شهر قرار داشت که گازوئیل میسوزاند اما این نیروگاه مجهز به فیلترهای قدرتمندی بود که هوای پاک از خروجی این نیروگاه بیرون میآمد. آنها فیلترهای بزرگ و باکیفیتی هستند و چنان دود ناشی از کار نیروگاه را تصفیه میکنند که به جای دود، بخار خارج میشود. اکنون عکسهای نیروگاه شازند را بررسی کنید، مشاهده میکنید که دود عظیمی از این نیروگاه خارج میشود و تا چندین کیلومتری همهچیز را از بین میبرد. سوال این است کشور ثروتمند که هر نقطهای از آن معدن است، چرا باید وضع دولت بهگونهای باشد که نتواند فیلترهای موثر و قدرتمند را بخرد؟
هر روز مازوت تولید میشود چون پالایشگاه کار میکند. نبود جا برای ذخیره و عدم فروش آن هم هست و از سوی دیگر گاز هم کم داریم، در نتیجه راهی نمیماند جز اینکه مازوت را بسوزانیم
*چرا ما از این فیلترها استفاده نمیکنیم؟
اولا تحریم هستیم و کشورهای سازنده این فیلترها نمیتوانند به ما فیلتر بفروشند چون هراس دارند که تحریم شوند. در نتیجه بازار جهانی را به بازار ایران ترجیح میدهند ضمن اینکه فنآوری و دانش ساخت این فیلترها را هم نداریم. البته اینکه بتوانیم این فیلترها را بخریم باید گفت ممکن است و بالاخره امکان دارد که با وجود تحریمها اینها را خرید، اما از سوی دیگر پولی برای خرید این فیلترها نداریم. چون آن پولی که به دست دولت میرسد، در موضوعات دیگر خرج میشود. برای مخارج عجیب پول داریم اما برای خرید فیلتر برای نیروگاهها مازوتسوز و صنایع آلاینده پول نداریم. یک بار هم شده باید برای ریههای مردم و برای حفظ محیط زیست هزینه کنیم. سازمان محیط زیست با بودجه اندک اداره میشود. من با یک محیطبان صحبت کردم، او میگفت من محیطبان به خاطر حقوق پایین نمیتوانم برای دیدن خانوادهام از محل کار به محل زندگی سفر کنم. این محیطبان حتی اگر علاقه به محیط زیست داشته باشد دیگر علاقهای به کار خود نخواهد داشت.
*در شرایط کنونی برای مقابله با مازوتسوزی نمیتوان به سمت استفاد از پنلهای خورشیدی برای تولید برق حرکت کرد؟ روز گذشته یک کارشناسان محیط زیست اعلام کرد که در یک هفته برابر تولید یک سال انرژی خورشیدی تولید میکنیم. آیا با تولید انرژی خورشیدی میتوان امیدی به بهبود وضعیت و کیفیت هوا داشت؟
سهبار بنویسید خیر، خیر، خیر! چرا؟ چون هنوز هم عمده سرمایهگذاری در کشورهای جهان روی نفت، بنزین و گاز است و یک درصد این سرمایهگذاری روی انرژیهای تجدیدپذیر نیست. کافی است یک دهم گرد و غبار روی خورشید را بگیرد، میزان تولید انرژی آن نمیتواند یک پنکه را به حرکت درآورد. آیا صد درصد برق یک مدرسه با توسل به پنلهای خورشیدی تامین شده که قصد داشته باشیم کلانشهری مثل تهران را با این پنلها از برق نیروگاهها معاف کنیم؟ تهران 12 میلیون نفر جمعیت دارد. این کارشناسان یا میدانند و این حرف را میزنند که میشود خیانت و یا نمیداند. اگر نمیداند و مسئولیتی هم دارد، مقامی بیاطلاع است و لطفا در خانه خود بنشیند و رسانهها هم به این افراد تریبون ندهند.
* از نظر شما راهکار چیست؟
راهکار همان اقدامی است که در جهان صورت میگیرد. راهکار این است که باید استاندارد سوخت را بالا برد، باید خودروی استاندارد تولید کرد، باید از فیلترهای پالاینده استفاده کرد، باید در بلندمدت جنگل کاشت و البته باید به انرژیهای تجدیدپذیر هم اهمیت داد، اما اینکه فکر کنیم این انرژی جایگزین نفت خواهد شد در حال حاضر امکانپذیر نیست.
ارسال نظر