
«آرمان ملی» لزوم اصلاحِ اصلاحات را بررسی میکند
جوانگرایی؛ نوسازی گفتمانی
آرمان ملی حمید شجاعی: اصلاحطلبان طی دهههای گذشته در مقاطع مختلف انتخاباتی همواره کنشگری فعالی را از خود به نمایش گذاشتهاند و مرور مقاطع مختلف نیز نشان میدهد که هر زمان مردم حضور پرشوری در انتخابات مختلف داشتهاند نمایندگان خود را برای ریاست جمهوری، مجلس و شوراها از میان اصلاحطلبان برگزیدهاند که نمونه آخرین آنها را میتوان انتخاب مسعود پزشکیان به ریاست جمهوری قلمداد کرد.
این مهم نیز از این جهت بوده که گفتمان اصلاحطلبان در نوعی همگرایی و همراستایی با مردم قرار داشته و به بیان سادهتر اصلاحطلبان تلاش داشتهاند محوریت مطالبات مردم باشند. لذا چه زمانیکه در قدرت بودهاند تلاش کردند تا مطالبات جامعه را تا حد امکان جامه عمل بپوشانند و زمانی هم که در قدرت نبودهاند با کنشگری فعال از جریان حاکم در خصوص تحقق مطالبات مردم مطالبهگری کردهاند. اما نکته مهمی که بعضا باعث شده تا میان اصلاحطلبان و جامعه بهویژه نسل جوان فاصله بیفتد عدم روزآمدی در پارادایمها، راهبردها و رویکردهای این جریان است که شاید به جرات بتوان گفت از خرداد 76 تا کنون شاهد تغییرات اساسی و بنیادین در آن نبودهایم. چه اینکه اگر امروز نگاهی به احزاب اصلاحطلبی که زیر مجموعه جبهه اصلاحات یا خارج از این مجموعه فعالیت میکنند نظری بیفکنیم خواهیم دید که در اغلب این احزاب از دبیر کل تا هیأت رئیسه نسل اول اصلاحطلبان حضور دارند و کمتر شاهد حضور جوانانی از نسل سوم و حتی نسل دوم اصلاحطلبان هستیم. شاید بتوان در میان احراب اصلاحطلب «حزب ندای ایرانیان» را بهعنوان حزبی که بهواقع به جوانگرایی اهمیت داده برشمرد. واقعیت امر بر آن است که امروز نسل جوان و نسل z یا از اصلاحطلبان و اصلاحطلبی عبور کرده است یا اصلاحطلبی را با آنچه امروز نشانی از آن دارد که بر مبنای دیروز آنها است نمیپذیرد. آنچه مسلم است امروز چه جبهه اصلاحات و چه احزاب اصلاحطلب نیازمند نوزایی، بازتولید و پالایش در خود هستند. به عبارت دیگر گذار از نسل اول به نسل سوم اصلاحطلبان همراه با راهبردها و گفتمان به روز شده مبتنی بر نیازهای امروز جامعه. البته اگر به عدالت بنگریم اصلاحطلبان طی سالهای گذشته گامهایی را برای جوانگرایی و بهویژه استفاده از زنان برداشتهاند که به نظر باید در این مسیر نیز نوعی رسش صورت گیرد و جوانان پخته و مجرب جایگزین چهرههای شناخته شده نسل اول شوند.
* نوسازی و نوزایی
چندی پیش بود که انتخابات هیأت رئیسه جبهه اصلاحات برگزار گردید و بار دیگر همان چهرههای آشنا و شناخته شده سابق یعنی آذر منصوری دبیرکل، محسن آرمین و حسن رسولی نایبرئیس، بدرالسادات مفیدی دبیر و جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات شدند. این انتخابها، در حالیکه از حکایت از ثبات تشکیلاتی دارد، اما نشانهای از نوسازی و ورود نسل جدید به این جبهه را نشان نمیدهد. این امر از طرفی میتواند برای اصلاحطلبان زنگ خطری باشد در جهت عدم بازیابی و بازآفرینی خود با چهرههای جدید و از طرفی حاشیهای امن برای تداوم حضور خود در جبهه اصلاحات. اما نکته اینجا است که جبهه اصلاحلات و احزاب اصلاحطلب اگر میخواهند همواره وجهه محوریت مردمی خود را حفظ کنند باید تغییر را بپذیرند و نسل جدید خود را وارد میدان کنند. اگر اصلاحطلبان نخواهند به کادرسازی پرداخته و نیروهای جوان را وارد میدان کنند پس از چندی وجهه محوریت مطالب جامعه را از دست داده و دیگر توفیقات گذشته و حمایت مردم را نخواهند داشت. امروز نوزایی، نوسازی در ساختار اصلاحطلبی از افراد تا گفتمان برای اصلاحطلبان از اوجب واجبات است که باید بدین سمتوسو حرکت کنند.
* نسل جوان و اصلاحطلبی
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص جوانگرایی در جبهه اصلاحات اظهار داشت: منشأ این جوانگرایی تاکید خود احزاب تشکیلدهنده جبهه اصلاحات است و در حقیقت بحث جوانگرایی معضلی برای خود احزاب است که نتوانسته اتفاق بیفتد و این دلایلی دارد که باید مورد واکاوی و تحلیل قرار بگیرد. از جمله دلایلی که خیلی موثرتر است اینکه فشارهای سیاسی روی احزاب اصلاحطلب فراوان است و روزبهروز هم تشدید میشود و به همین دلیل نسل جوان خیلی نمیخواهد ریسک عضویت در این احزاب را قبول کند و نمونهاش حزب متبوع خود من، «انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها» است که انتظار داریم اعضای هیات علمی جوان دانشگاهها به انجمن بپیوندند در حالیکه جوان تازه در حال طیکردن مراحل شغلی خودش است و تازه استخدام شده و طبیعتا پیوستن آشکار رسمی به یک حزب اصلاحطلب میتواند آینده شغلی و مسیری را که در آینده دارند، در مخاطره قرار دهد. محمود صادقی به «آرمان ملی» گفت: من فکر میکنم این عامل کم و بیش در بین احزاب اصلاحطلب بهعنوان مهمترین عاملی مطرح است که نتوانستند نسل جوان را جذب کنند. البته نمیگویم این تنها عامل تعیینکننده است عوامل دیگری هم وجود دارد از جمله اینکه انتظارات، مطالبات، نگرشها و ارزشهای جوانان خیلی پیشروتر، پیشگامتر و قدری رادیکالتر از نسل گذشته است و نسل جوان مقداری تعارفات، مجاملهها و محدودیتهای خود ساخته و تحمیلی را کمتر بر میتابند و مایلند مطالبات خیلیصریحتر بیان شود. در حالی که احزاب چارچوبهای قانونی خود را دارند و چارچوبهای قانونی آنها را دچار محافظهکاری کرده که نسل جوان این محافظهکاری را برنمیتابد. دبیر کل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها افزود: بخشی از نسل جوان از مشی اصلاحطلبانه عبور کرده و دوز تحولخواهی آنها پررنگتر است و به سمت گذارطلبی تمایل پیدا کردهاند. البته نمیگویم همه چون مساله چندوجهی است و شاید بخشی از جوانان هم گرایشی شبیه گرایش «حزب ندای ایرانیان» که نوعی محافظهکاری و آنچه امروزه بهعنوان روزنهگشایی مطرح شده را میپسندند. لذا جوانان را میتوان در دو سر طیف پیدا کرد. وی ادامه داد: بنابراین بخشی از این عوامل درونی و بخشی از این عوامل و موانع هم بیرونی است.
* جوانگرایی، دغدغه جبهه اصلاحات
صادقی در خصوص لزوم به روزکردن راهبردها و گفتمان اصلاحطلبان بیان کرد: من این نکته را نیز اضافه کنم که در جبهه اصلاحات هم این دغدغه جوانگرایی وجود دارد و حتی با اینکه اشخاص حقیقی که عضو جبهه میشوند با این نگرش است که هر فردی که به جبهه اضافه میشود باید اندازه ظرفیت اثرگذاری داشته باشد و پایگاه و جایگاه بزرگ اجتماعی داشته باشد و طبیعتا فردی که کم سن و سال است به چنین جایگاهی نمیرسد اما با وجود این در چند دوره اخیر حضور نسل جوان و همچنین زنان در بین اشخاص حقیقی بیشتر شده است. عضو جبهه اصلاحات ایران عنوان کرد: از جمله در این دوره آقای دکتر محمد رهبری یا خانم فلاحتی که اضافه شدند هم نسبتا جوانتر هستند و همان ویژگیها را دارند. در خود هیأت رئیسه نیز جدای از افراد منتخب آقای سالیانی بهعنوان کمیته رسانه از بعد جوانی در دوره اخیر عضو هیات رئیسه بوده است و احتمال دارد در دوره آینده نیز به جهت کمیتههای پنجگانهای که جبهه اصلاحات دارد ورود کنند. نماینده مردم تهران در مجلس دهم تصریح کرد: مجموعه جبهه اصلاحات نیاز به بازسازی گفتمان یا تحول در پارادایمها دارد و اتفاقا در کمیته برنامهریزی و راهبردها برای بهروزکردن راهبردهای اصلاحطلبان کار فشردهای انجام شده و فعلا بحثهای درونی است و هنوز نهایی و اعلام عمومی نشده و طبیعتا در این قسمت نیاز به نوسازی گفتمانی با رویکرد پیشروانهتر احساس میشود.
ارسال نظر