«آرمان ملی» از سهم۵۷درصدی تامین مسکن گزارش میدهد
بیش از نیمی از درآمد تهرانیها در جیب مسکن
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: باتوجه به وضعیت نابسامان اقتصاد ایران، در دهههای اخیر، مساله تهیه مسکن، برای هر خانوار ایرانی به چالشی جدیتر از گذشته تبدیل شده است.

افزایش تورم و عدم توازن میان دستمزد و هزینههای روزانه، سبب شده است که در سال 1403 تهرانیها 57درصد از حقوق خود را صرف تهیه و هزینه مسکن کنند. این رقم نشان از وضعیتی بغرنج برای خانوادههایی بادرآمد متوسط تا پایین، برای تامین هزینههای یک زندگی معمولی میدهد.
توزیع نامتوازن جمعیت ایران، عدم ثبات اقتصادی، عدم حمایت دولت از سرمایهگذاران در حوزه مسکن، عدم استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا در صنعت ساختمان که در نهایت میتوانست منجر به کاهش هزینههای ساخت و ساز شود، همه در کنار هم سبب شده است که مردم در کلانشهرهای بزرگ و بهخصوص تهران، با مشکلاتی جدی نه تنها در حوزه مسکن، که در همه بخشهای زندگی خود، از سلامت و بهداشت گرفته تا تغذیه و پوشاک روبهرو شوند. سهم بیش از 50 درصدی تامین خانه برای ساکنان تهران، عملا سبب کاهش کیفیت زندگی یک شهروند در دیگر بخشهای زندگی خواهدشد.
مهاجرت جمعیت قابل توجهی در دهههای اخیر، از شهرهای کوچک به تهران، سبب پرجمعیتی استان تهران و البرز شده است، که این مساله در طولانی مدت، بار مشکلات اقتصادی و اجتماعی پایتخت را بیشتر و پیچیدهتر از گذشته خواهد کرد. حالا شهرهای اطراف تهران نیز با جمعیت قابل توجهی مواجه هستند، که از تامین منابع آب شرب مصرفی این افراد، تا مسکنهایی که مدام کوچکتر و گرانتر از قبل میشوند، هرکدام به معضلی جدی بدل شده است.
توسعه نامتوازن
وحید شقاقی شهری، استاد دانشگاه و اقتصاددان، درباره رقم بالای هزینه تامین مسکن به «آرمان ملی» گفت: نسبت به مساله آمایش سرزمین، در اقتصاد ایران، بها داده نشد. به همین دلیل، توسعه در کشور ما به صورت نامتوازن شکل گرفته است. مثلا در کلانشهری مثل تهران و البرز، بالغ بر 21میلیون نفر جمعیت داریم، که یعنی تقریبا یک چهارم ایران در استان تهران و البرز جانمایی شده است. در این پهنه سرزمینی اگر حرکت کنید، مشاهده میکنید که بسیاری از مناطق ایران خالی از سکنه است، درحالی که در بخشهایی از ایران، با یک انباشت شدید جمعیت روبهرو هستیم. از طرفی دیگر، سرمایهگذاری در مسکن هم طی دهههای اخیر، نسبت به جمعیتی که در استانهای کلیدی ما مستقر شدهاند، در حوزه مسکن شکل نگرفته است. پس از یک طرف یک مهاجرت و انباشت بیرویه جمعیت را در برخی کلانشهرها شاهد هستیم و از طرف دیگر سرمایهگذاری نیز در این کلانشهرها صورت نگرفته است. عامل دیگر نیز این بوده است که باتوجه به اینکه تورمهای بالایی را در دهههای اخیر تجربه کردیم، مسکن که به عنوان یک دارایی امن به شمار میآمده است، با وجود این تورم شدید، این عوامل سبب شدند که سهم زیادی از سبدمصرفی مردم صرف تامین یا اجاره مسکن شود. با توجه به اینکه در تهران این عدد به بالای 50درصد رسیده است، که در نهایت همه این عوامل سبب شکل گیری و گسترش فقر در اقتصاد ایران از منظر مسکن شده است.
مهاجرت بیرویه به تهران
او با اشاره به اینکه بیش از50درصد درآمد خانوارها صرف مسکن میشود، افزود: وقتی در یک اقتصادی برنامه توسعه و آمایش سرزمین وجود ندارد، یک مهاجرت بیرویه به کلانشهرهایی چون تهران شکل میگیرد، سرمایهگذاری متناسب با رشد جمعیت در بخش مسکن اتفاق نمیافتد و تورم لجام گسیختهای را هم ما در طی سالهای اخیر شاهد بودیم، که همین مساله سبب شده است که دچار شرایط سختی در حوزه مسکن مواجه هستیم.
این اقتصاددان درباره مقایسه کشورهای دیگر در حوزه مسکن با ایران نیز گفت: به عنوان مثال در کشوری چون آلمان که وسعتش چیزی حدود یک ششم ایران است، و جمعیتی حدود 70تا80میلیون نفر هم جمعیت دارد، اما پراکندگی جمعیت در این کشور، کاملا متناسب است. در دنیا هم در بخش مسکن سرمایهگذاری صورت گرفته است، مثلا در چین بخش مسکن به عنوان یک موتور محرک اقتصاد و به عنوان یک موتور رشد اقتصادی همواره سرمایهگذاری پیوسته در بخش مسکن شکل گرفته است و امتیازات عدیدهای، چه تسهیلات کلان بانکی و چه امتیازاتی از حیث مزیتهایی که به سرمایهگذاران در حوزه زمین داده میشود، سرمایهگذاری سودآور و به صورت پیوسته بوده است. اما در اقتصاد ایران سرمایهگذاری بهخصوص در حوزه مسکن بسیار پایین بوده است. از 86میلیون نفر جمعیت ایران، تنها در استان البرز و تهران حدود 21 میلیون نفر جمعیت قراردارند، که این به معنی یک انباشتگی و تراکم جمعیت بالا، در یک منطقه است. این درحالی است که مثلا در آلمان این جمعیت 70تا80 میلیون نفری کاملا توزیع شده است.
عدم تناسب سرمایهگذاری با رشد جمعیت
این اقتصاددان درباره دلایل پایین بودن سرمایهگذاری در بخش مسکن نیز بیان کرد: به دلیل اینکه هم تسهیلات لازم برای سرمایهگذاران پرداخت نشده است و هم تامین زمین بسیار گران بوده است. بوروکراسیهای پیچیدهای هم فراروی سرمایهگذاران صورت گرفته است. همه این مسائل موجب شده است که سرمایهگذاری متناسب با رشد جمعیت اتفاق نیفتد.
او با اشاره به توسعه سیستم حمل و نقل در دنیا نیز افزود: حمل و نقل ریلی پرسرعت در دنیا شکل گرفته است، که این سبب شده است جابه جایی بین شهری در بسیاری کشورها با سرعت و کیفیت و به آسانی صورت گیرد. در ایران متاسفانه حمل و نقل ریلی پرسرعت نیز نداریم. لذا جمعیت مجبور به سکونت شدهاند. به عنوان مثال اگر حمل و نقل ریلی ما و شبکه ریلی ما توسعه پیدا میکرد، میتوانستیم جمعیت را در استانهای همجوار توزیع کنیم که فقط برای کار به تهران بیایند و به استان خود بازگردند. اما به دلیل عدم توسعه حمل و نقل ریلی، مردم ناچار شدند برای کار و سکونت به تهران مهاجرت کنند و سرریز جمعیت به سمت شهرهایی برود که به صورت اقماری در اطراف تهران ایجاد شده است.
تبعات توزیع نامتوازن جمعیت
وحید شقاقی شهری درباره تبعات توزیع نامتوازن جمعیت و پرجمعیتی در اطراف کلانشهرهایی چون تهران، بیان کرد: مشکلات تامین آب و گران شدن مسکن در کلانشهرها، از تبعات پرجمعیت شدن شهرهای اطراف تهران است. باتوجه به هزینه بالایی که صرف تامین مسکن میشود، دیگر رقم چندانی برای هزینه در بخش سلامت و بهداشت و آموزش و تغذیه باقی نمیماند. همین مساله سبب میشود که فقر، روز به روز شدیدتر شود.
او با اشاره به توزیع مناسب جمعیت در دنیا نیز گفت: در دنیا هم توزیع و پراکندگی جمعیت را در کل پهنه هر کشوری وجود دارد، هم سرمایهگذاری به صورت پیوسته شکل گرفته است و دولتها سعی کردهاند تسهیلات کلانی را به سرمایهگذاران بدهند. تکنولوژی و فناوری نیز در بخش ساخت و ساز افزایش پیدا کرده است و همین مساله سبب شده است که هزینه تولید مسکن در کشورهای پیشرفته کاهش پیدا کند. متاسفانه در ایران هم تکنولوژی ساخت و ساز پایین است و همین سبب افزایش هزینههای ساخت و ساز شده است و هم دولت نتوانسته است تامین مالی و تسهیلات لازم را برای سرمایهگذاران فراهم کند. آمایش سرزمین هم نداشتیم و تورم نیز در طی سالهای اخیر سبب شده است که ما در بخش مسکن با چالشی بزرگ مواجه باشیم.
ارسال نظر