«آرمان ملی» در گفتوگو با تحلیلگر اقتصادی بررسی میکند
ضرورت خروج از تله نه جنگ نه صلح
آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: در شرایط کنونی، ایران با چالشهای جدی در عرصههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مواجه است. جنگ اخیر و پیامدهای آن، به ویژه خسارات جانی و مالی، وضعیت را به مراتب سختتر کرده و بر مشکلات موجود افزوده است.

آمارهای رسمی نشان میدهد که تولیدات صنعتی و کشاورزی به شدت کاهش یافته و این امر به رکود تورمی و کاهش درآمد ملی منجر شده است. در این میان، افزایش قیمت دلار و نوسانات آن، نشانهای از بیثباتی سیاسی و اقتصادی کشور است که به تشدید بحرانها دامن میزند. در این وضعیت، منابع محدود کشور بیشتر به منافع خاص اختصاص مییابد و این موضوع به فقدان سرمایهگذاری و حمایتهای مالی دامن میزند. در عین حال، خطر فعالسازی مکانیسم ماشه و احتمال حمله نظامی مجدد به کشور، نگرانیهای بیشتری را به وجود آورده است. قرار گرفتن ایران تحت فصل ۷ منشور ملل متحد، به معنای محدودیتهای جدی در حضور بینالمللی و استفاده از ابزارهای مختلف برای حفظ یا بازگرداندن صلح و امنیت است. در این راستا، دیپلماسی فعال و مذاکره با آمریکا به عنوان یک راهکار ضروری مطرح میشود. با توجه به فرصتهای محدود باقیمانده، نیاز به یک رویکرد قاطع و همصدا در دستگاه دیپلماسی کشور احساس میشود. بیانیه پایانی اجلاس شانگهای، اگرچه یک موفقیت دیپلماتیک به حساب میآید، اما نمیتواند مانع از ادامه روند منفی موجود شود. از سوی دیگر، چالشهای داخلی و خارجی کشور به دلیل تنوع منافع و ایدئولوژیهای مختلف اعضای شانگهای، به همافزایی بحرانها دامن میزند. در حالی که این سازمان میتواند به عنوان یک کانون همکاریهای علمی و اقتصادی عمل کند، اما هنوز ظرفیت کافی برای تحقق اهداف خود در عرصه جهانی ندارد. به همین دلیل، تکیه بر دیپلماسی داخلی و تلاش برای توقف مکانیزم ماشه باید در اولویت قرار گیرد. در نهایت، با توجه به شرایط کنونی، نیاز به تجدید نظر در سیاستهای کلان کشور و اتخاذ رویکردهای جدید برای حفظ منافع ملی و تمامیت ارضی احساس میشود. این امر مستلزم همکاری و همافزایی بین نهادهای مختلف و استفاده از ظرفیتهای داخلی و بینالمللی برای بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور است. در این باره با محمود جامساز تحلیلگر اقتصادی گفتوگو کردهایم که در ذیل مشاهده میکنید.
• شرایط کنونی کشور در دوران پساجنگ، در حالت نه جنگ و نه صلح بسر میبریم، رویکردی که باعث اتلاف و سرگردانی سرمایههای اقتصادی، انسانی، سیاسی و... شده است. ارزیابی شما از شرایط کنونی چیست واینکه در حال حاضر تهدید مکانیسم ماشه نیز کشور را تهدید میکند، بهترین راهبرد چیست؟
- جمهوری اسلامی ایران با شرایط خطیری در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی روبهرو شده است. خسارات جانی و مالی و اقتصادی جنگ ۱۲ روزه نیز بر وخامت اوضاع افزوده و شاخصهای کلان اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی کشور را در وضعیت نامطلوبتر از قبل جنگ قرار داده و دولت را بنا بر اعتراف رئیسجمهوری در مهار ناترازیها ناتوانتر ساخته و جامعه را در مواجهه با کمبودها، گرانیها، سفرههای خالی، و فقر گسترده بیپناهتر کرده است. گزارشهای رسمی بیانگر کاهش شدید تولیدات صنعتی و کشاورزی ناشی از قطعی برق مکرر در سراسر کشور شده که کاهش رشد اقتصادی و تعدیل نیروی کار و کاهش در آمد ملی و شرایط پایدار رکود تورمی را در پی داشته است. صعود قیمت دلار به کانال سه رقمی، که نشانه بارز بیثباتی سیاسی و اقتصادی کشور است مسیر فروپاشی اقتصادی را هموار کرده و تنها، گذرگاه فربهی و پروارتر شدن رانتخواران و افراد خاص را بیاعتناء به آیندهای نامعلوم، هموار ساخته است. اینک بیش از هر زمانی منافع و اهداف ایدئولوژیک پر رنگتر شده و منابع بشدت محدود کشور در آن راستا هزینه میشود و لذا در نبود سرمایهگذاری و حمایتهای مالی و فقدان اراده قاطع در حل و فصل معضلات و چالشهای اقتصادی کشور، بر شدت هم افزایی بحرانها افزوده میشود و نظام را که در عرصه سیاست خارجی با خطر فعالسازی مکانیسم ماشه روبهرو است و حمله نظامی مجدد اسرائیل به پشتوانه حمایتهای سیاسی و لجستیکی آمریکا را قریب الوقوع میداند، در عرصه داخلی با بحران اعتماد عمومی روبهرو میسازد.
• اختلاف نظرها مبنی بر اینکه ابزار و یا مستنداتی برای فعالسازی واقعی مکانیسم ماشه وجود ندارد و یا احتمالاً مجوز قانونی برای حملات نظامی در این راستا وجود ندارد بسیار زیاد است. نظر و ارزیابی شما در این باره چیست؟
- قرار گرفتن ایران ذیل بند ٧ ماده ٢ منشور ملل متحد، کشور را از حضور مشروع در جامعه جهانی در ابعاد وسیع محروم میسازد و به شورای امنیت اختیار میدهد برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بینالمللی از ابزارهای گوناگون استفاده کند. این ابزارها از تدابیر موقت آغاز میشوند و سپس به اقدامات غیرنظامی نظیر تحریمها و در صورت ناکافی بودن به اقدامات نظامی با تعهد اعضا برای تأمین نیرو و مشارکت آنان گسترش مییابد. خطر قرار گرفتن ذیل بند ٧ به حدی است که چنانچه ماشه کشیده شود، هیچیک از شرکای راهبردی ما و قدرت دیپلماسی و حمایتی سازمانهایی نظیر بریکس و شانگهای که جمهوری اسلامی بهشدت بر آنان در تقابل با غرب تکیه کرده قادر به لغو آن و برگرداندن جمهوری اسلامی به شرایط کنونی نخواهند شد، زیرا این امر مستلزم صدور قطعنامه جدید شورای امنیت است که قطعا با وتوی آمریکا روبهرو میشود. لذا رهابی از وضعیت به بنبست رسیده کنونی تنها در گرو مذاکره با آمریکا و حصول توافق با هدف حفظ منافع و مصالح ملی و پاسداری از تمامیت ارضی کشور است. بر این اساس در مدت کوتاه سه هفته تا تأیید قطعی اسنپ بک هنوز فرصت برای به تعویق انداختن آن و توسل به دیپلماسی فعال گفتوگو وجود دارد که تنها با اراده قاطع و تک صدائی هسته مرکزی دستگاه دیپلماسی کشور و استفاده از توان و ظرفیت دیپلماسی نه چندان مؤثر کشورهایی نظیر چین، هند در شرایط کنونی، احتمالاً امکان پذیر خواهد شد.
اینکه بیانیه پایانی شانگهای اِعمال مکانیسم ماشه و حمله اسرائیل به خاک ایران را محکوم کرد و برای جمهوری اسلامی یک موفقیت دیپلماتیک محسوب میشود شکی نیست، اما قطعا مانع از توقف استپ بک نخواهد شد
• آیا اجلاس اخیر شانگهای برای ایران در ابعاد مختلف اقتصادی – سیاسی، دستاورد مطلوبی محسوب میشود و آیا میتوان امیدوار بود که با توجه به اِجماع نسبی به توقف اسنپ بک مطمئن شد؟
- اینکه بیانیه پایانی شانگهای اِعمال مکانیسم ماشه و حمله اسراییل به خاک ایران را محکوم کرد و برای جمهوری اسلامی یک موفقیت دیپلماتیک محسوب است شکی نیست، اما قطعا مانع از توقف استپ بک نخواهد شد و در صورت قرار گرفتن ایران ذیل بند ٧ ماده ٢، پیمان همکاریهای شانگهای قدرت بازسازی اقتصادی و تقویت سیاسی کشور را نخواهد داشت، زیرا اعضا شانگهای با وجوه افتراق و عدم تجانس ساختارهای حکومتی و ایدئولوژیک نظیر نظام کمونیستی، سوسیالیسم افراطی، اسلامی تند رو، دموکراسی و رژیمهای سیاسی متمرکز روبهرو هستند و بهسبب اصطکاک منافع از جمله بین هند و پاکستان، چین و روسیه، رقابت چین و هند در نفوذ اقتصادی و سیاسی در منطقه، منافع امنیتی و اولویتهای اقتصادی متفاوتی دارند که باعث بروز اختلافات دیر پای دوجانبه بین برخی از از اعضاء گردیده و هماهنگی آنان را در اتخاذ تصمیمگیریهای یکپارچه و منسجم با مانع روبهرو میسازد. ضمن آنکه هنوز سازمان از ظرفیت کافی برای دستیابی به بخش مهمی از اهداف خود از جمله رقابت در عرصه اقتصاد جهان با بلوک غرب و کاهش اقتدار دلار و جایگزین کردن سامانه پرداخت ارزی فرا مرزی بجای سوئیفت برخوردار نیست. بر اساس گزارش بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی مجموع کشورهای عضو شانگهای ٢١٪ جی دی پی جهان است در حالی که سهم آمریکا به تنهایی ٢٦٪ و در جمع با اتحادیه اروپا حدود ٥٠٪ است. مضاف آنکه بر اساس گزارش ٢٠٢٥ فدرال رزرو سهم دلار در صورت حسابهای تجاری مناطق مختلف از ٦٦٪ تا ٩٦٪ و در تأمین مالی تجارت ٨٤٪ و در معاملات ارزی جهان ٨٨٪ اعلام شده در حالی که همین آمارها در مورد کشور چین به ترتیب کمتر از ۲٪و ٦٪ و حدود ٤٪ ثبت شده است. از این رو، به لحاظ نشانه شناسی، این آمارها از برتری قاطع دلار بر همه ارزهای جهان حکایت میکند و نقش توأمان غالب آمریکا و اتحادیه اروپا را در عرصه اقتصاد جهانی در قبال پیمانهایی نظیر شانگهای به تصویر میکشد. علاوه بر این، چین بهعنوان سرکرده پیمان شانگهای از بزرگترین ذخایر ارزی جهان بالغ بر بیش از ٣/١ تریلیون دلاربرخوردار است. لذا هر اقدامی در جهت تضعیف دلار مستقیماً به ترازنامه و ثروت چین لطمه میزند و به علت محافظه در ساختار دلاری بشدت محتاطانه عمل میکند. از سوی دیگر حجم قراردادهای دوجانبه بین اعضاء برای استفاده از ارزهای محلی یا طلا در برابر حجم تجارت جهانی بسیار کم است و سیستم پرداخت سامانه بین بانکی فرامرزی چین(CIPS) راهی طولانی برای جایگزینی و یا کاهش قدرت سوئیفت در پیش دارد. طرفه آنکه این کشور منافع قوی در حفظ وضعیت کنونی دارد و لذا در تلاش در تغییر وضعیت، با پارادوکس منافع ملی و منافع اعضا روبهرو است.
• ایران در سالهای گذشته مراودات بیشتری با شرق داشته و از برقرای ارتباط تجاری – سیاسی با غرب پرهیز کرده است. آیا این رویکرد برای ایران گاهی اوقات باعث محدودیت نشده است؟
- پاسخ به این پرسش تأملبرانگیز است که آیا نگاه به شرق که به نوعی عدول از ایدئولوژی نه شرقی و نه غربی است که بر استقلال کامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی تأکید دارد و برنامههایی نظیر اقتصاد مقاومتی در همین راستا تعریف شدهاند، تلقی نمیشود؟ چرخش به شرق که از واکنش به گسترش روابط پر تنش با غرب نشأت گرفته و در این مسیر، تمام تخم مرغهای جمهوری أسلامی در سبد چین، روسیه جا داده شده، تا چه حد میتواند در حفظ استقلال اقتصادی و سیاسی و فرهنگی جمهوری أسلامی موثر باشد و مواضع آن را با غرب و اسراییل تقویت کند؟ طرفه آنکه بیشتر این کشورها بهویژه مطرحترین آنها، چین، روسیه و هند با اسراییل روابط دیپلماتیک دارند، لذا با چنین پیشینهای به نظر نمیرسد که حمایتهاى دیپلماتیک شانگهای از جمهوری اسلامی گسترده باشد و لذا تکیه بر دیپلماسی داخلی در راستای توقف مکانیسم ماشه بهجای اتکاء به شرق باید در اولویت قرار گیرد.
• با توجه به همه عوامل در شرایط کنونی پیشبینی شما در خصوص اسنپ بک چیست؟
- متاسفانه در فرصت اندک باقیمانده، سیاست دیپلماسی گفتوگو با دیپلماسی تهدید درهم آمیخته و از اینکه این دوگانه قابل جمع نیست، لذا امید به توقف تصمیم تروئیکای اروپا و تعویق اسنپ بک بسیار دور از ذهن است. بدیهی است اقتصاد کشور از آسیبهای به فعل درآمدن بازگشت تحریمها در امان نخواهد ماند و نیز قرار گرفتن ذیل بند ٧ ماده ٢ منشور سازمان ملل مخاطرات خاص خود را دارد. لذا حفظ منافع ملی و تمامیت ارضی کشور ایجاب میکند که هسته مرکزی قدرت و تصمیمگیری، در مدل سیاست سرزمینی خود برای دستیابی به امنیت و رفاه ملی راهحل مناسب پیدا کند.
ارسال نظر