گزارش «آرمان ملی» از خطر سالخوردگی جمعیت در ایران
ایرانِ سالخورده؛ چشم انداز1430
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: نرخ باروری در ایران از نیمه دهه نود، دچار روند کاهشی شد. همین مساله در طول سالهای گذشته، سبب هشدار جمعیت شناسان برای آینده شد، به این دلیل که با کاهش نرخ باروری، جمعیت ایران به سرعت به سمت سالخورده شدن پیش میرود.

به طوری که تا سال 1430، بیش از 30درصد جمعیت ایران بالای 60 سال خواهند بود. از مهمترین تبعات کاهش باروری میتوان به سالخوردگی جمعیت، کاهش قابل توجه نیروی کار فعال و نرخ رشد پایین اقتصادی اشاره کرد.
صابر جباری فاروجی، رئیس مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت گفته است که: در حال حاضر، نرخ باروری کلی در کشور حدود ۱.۶ است و برای جلوگیری از خطر سالخوردگی جمعیت، باید طی پنج سال به نرخ ۲.۵ فرزند به ازای هر زن برسیم. او با اشاره به اینکه فرصت طلایی برای جبران این عقبماندگی حدود پنج سال است و پس از این دوره، مدیریت این موضوع برای کشور دشوارتر خواهد شد، درحالی به 5 سال اشاره کرده است که طبق نظر کارشناسان رسیدن به این رقم با توجه به وضعیت فعلی تقریبا محال است.
محمدجواد محمودی، عضو هیات علمی وزارت علوم و دکترای اقتصاد، درباره رسیدن به نرخ باروری 2.5 فرزند به ازای هر زن، آن هم در عرض 5 سال که رئیس مرکز جوانی جمعیت اعلام کرده است، به «آرمانملی» گفت: منظور ایشان این بوده است که اگر بخواهیم از این شرایط بحرانی که امروز با آن روبهرو هستیم، خارج شویم، باید این اتفاق بیفتد، وگرنه خودشان هم میدانند که با این وضعیتی که امروز با آن مواجه هستیم، رسیدن به این نرخ بسیار مشکل و دور از دسترس است. نرخ باروری اگر پایینتر از 1.3 فرزند به ازای هر زن قرار بگیرد، دیگر افزایش نرخ باروری بسیار سخت است. هشدار ایشان احتمالا در این راستا بوده است. شایان ذکر است، در سال 1395 نرخ باروری ما حدود 2 فرزند به ازای هر زن بود. این نرخ در حال حاضر حدود 1.5 فرزند به ازای هر زن است که تا امروز ما چنین نرخ پایینی را تجربه نکردهایم.
اقتصاد عامل اثرگذار
او درباره عواملی که سبب برون رفت از وضعیت فعلی خواهد شد، گفت: البته که اقتصاد یک عامل مهم تاثیرگذار بر این موضوع است. ولی به تنهایی برای برون رفت از این وضعیت کافی نیست. ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی نیز مهم است. این چندعامل به اتفاق هم میتوانند بر رفتار مردم برای افزایش فرزندآوری اثر بگذارند. البته نه اینکه برگردند به آن دوران چهار و یا پنج فرزندی، ولی حداقل اینکه کمک کند هر خانواده به طور متوسط دو فرزند داشته باشد. محمودی با اشاره به عوامل تاثیرگذار در باروری افزود: رفتار افراد و خانوادهها در زمینه باروری، تحت تاثیر برخی نهادها و متغیرهایی است که انگیزه لازم را در افراد ایجاد میکنند که فرزندآوری داشته باشند یا نداشته باشند. این نهادها یکسری نهادهای رسمی هستند، مانند قوانین و سیاستهای عمومی مانند قانون حمایت از خانواده و جمعیت و سیاستهای کلی جمعیت و خانواده است و یک سری دیگر از نهادهایی که تاثیرمیگذارد، نهادهای غیررسمی هستند که ارزشها و هنجارهای یک جامعه است که تغییر این هم بسیار سخت است. وقتی سی تا چهل سال شعار فرزندآوری کمتر دادیم و همه ساختارهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی به سمت کم فرزندی رفته است، حالا اگر بخواهیم این ارزشها و هنجارها را به عنوان نهادهای غیررسمی، را عوض کنیم تا تغییر جهت به سمت عکس بدهد، بسیار زمانبر خواهد بود. امروزه حدود 35 درصد خانوادهها بیفرزند و یا نهایت یک فرزند دارند. ما اگر بخواهیم روند این مساله را در جهت عکس آن تغییر دهیم، تا حداقل آنکه فرزند ندارد، یک فرزند داشته باشد و آنکه یکی دارد، دوتا داشته باشد، این مساله زمان بر است. اگر آن نهادهای رسمی در قالب قوانین و مقررات، یا نهادهایی مثل قوه قضائیه و مجلس خوب عمل کنند، میتوانیم انتظار داشته باشیم که به تدریج این ارزشها و هنجارها سمت افزایش فرزند آوری تغییر جهت دهد.
او با اشاره به دیگر متغیرهای اثرگذار در فرزندآوری نیز افزود: متغیرهای دیگری مانند عدم اطمینان نسبت به آینده، درآمد، هزینه و اشتغال، از عواملی هستند که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر باروری اثرگذارند.
عدم حمایتهای لازم از خانوادهها
او در مقایسه ایران با دیگر کشورها نیز افزود: کشورهایی که عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه هستند، یا همان OECD، کل هزینههایی که برای حمایت از خانواده و کودکان، به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلیشان پرداخت میکنند، از حدود یک درصد در یونان آغاز میشود، تا مثلا حدود 4درصد در فرانسه. بسیاری اقدامات دیگر هم انجام میدهند، که ما هم تقریبا آنها را انجام میدهیم، اما آنگونه که باید همه گیر نیست. مثلا مرخصی زایمان، در ایران در بخشهای دولتی داده میشود، اما در بخش خصوصی این مدت زمان مرخصی زایمان چالش برانگیز است. مرخصی والدین در ایران خیلی کم داریم، درحالی که در اروپا خیلی جدی این مرخصی اعطا میگردد. مرخصی مراقبت در منزل را دارند. میزان پرداخت حقوق در این مرخصیها نیز بسیار متنوع است. مهم این است که این حمایتها را آن کشورها به صورت مستمر و پایدار انجام میدهند. یعنی طرف وقتی به دنبال فرزندآوری میرود، اطمینان دارد که حداقل حمایتها از طرف نهادهای رسمی و غیررسمی انجام میشود. ولی برای ما این ارقام در ایران0.03 درصد است، که این رقم را هم با اما و اگر پرداخت میکنند. آنچه هم که پرداخت میشود در ایران، بیشتر برای بخش دولتی است، نه بخش خصوصی. در روستاها، معمولا از این حمایتها برخوردار نیستند. البته سیاستهای حمایتی دولتها لزوماً منجر به افزایش باروری نمیشوند. ادامه روند باروری پایین در اروپا، حتی پس از چند دهه اجرای سیاستهای جمعیتی، شاهدی بر این مدعاست.
محمودی با هشدار نسبت به تبعات باروری پایین گفت: باروری پایین هرچه تداوم داشته باشد، هرچه زیرحد جایگزینی باشد، سبب میشود که نرخ رشد جمعیت پایین آید. امروز ما هنوز هم افزایش جمعیت داریم. بازهم بهرغم اینکه نرخ رشد جمعیت ما کاهشی است، هنوز منفی نشده است. حدود نیم درصد نرخ رشد جمعیت داریم. یعنی باز هم سالی حدود 400تا500 هزارنفر به جمعیت ما افزوده میشود. ولی حتما اگر این نرخ باروری نرسد به آن حدی که ما انتظار داریم، نرخ رشد جمعیت در آینده منفی خواهدشد، و این منفی شدن نرخ رشد جمعیت تبعات خاص خود را دارد. باروری زمانی که زیرحد جایگزین باشد، کشور را به سمت سالخوردگی میبرد و دیگر نیروی کار فعال بشدت کم خواهد شد. بر اساس نتایج به دست آمده از جدیدترین سرشماری بخش کشاورزی تعداد بهرهبرداران بخش کشاورزی کشور به حدود ۴.۳ میلیون نفر رسیده که بیش از ۶۰ درصد آنها نزدیک به سن بازنشستگی هستند و در مقایسه با سرشماری قبل ۶ سال پیرتر شدهاند. ما میدانیم که امروز در جامعه روستایی همین افرادی که درحال کشاورزی هستند، نرخ جایگزینی بسیار کمی دارند. یعنی حتی افراد روستایی هم دیگر مایل نیستند که به سمت فعالیت کشاورزی بروند و به شهر میآیند. حالا اگر این افراد فعال در جامعه کشاورزی ما که مرکز آمار اعلام کرده است در معرض بازنشستگی هستند، بازنشسته شوند، چه اتفاقی برای بخش تولید و کشاورزی ما میافتد؟ به همین خاطر است که ما به هرحال باید اقداماتی را انجام دهیم که نرخ باروریمان در آیندهای نزدیک، به سمت تعادل حرکت کند. البته میدانیم که کارهای بسیار زیادی باید انجام شود. خیلی اتفاقات باید رخ دهد. سال 1403حدود 985هزار نفر تولد داشتهایم، اصلا در تاریخ 50تا60 سال گذشته ما این کاهش تولدها و نرخها سابقه نداشته است. این در حالی است که در سال 94 ما یک میلیون و 570 هزار تولد را داشتیم.
تغییر جهت سخت است
محمودی با اشاره به روند کاهشی نرخ جمعیت در همین چندماه امسال، نسبت به سال گذشته، افزود: آمارهای چندماه ابتدایی امسال هم حاکی از آن است که حتی نسبت به سال گذشته تعداد تولدها کمتر شده است. بنابراین برگرداندن و تغییر جهت دادن این مساله به سمت افزایش رشد جمعیت، بسیار سخت است و در آینده تحولات جمعیتی خوبی در انتظارمان نیست. سال 1430 حدود 33 درصد جمعیت ما سالخورده و بالای 60 سال هستند. این هم آمار سازمان جهانی بهداشت است. یعنی جزو یکی از چندکشور محدود سالخورده دنیا میشویم. یعنی الان کشور ژاپن سالخوردهترین کشور دنیاست با حدود بالای 30 درصد، که میدانید چه تبعاتی گریبان گیرشان شده است. به شدت نرخ رشد اقتصادیاش پایین آمده است و مجبور شدند که نیروی کار از بیرون وارد کنند. ما هم شبیه به آنها میشویم. منتهی تفاوتی که بین ما با ژاپن است در این است که حداقل در آنها فرهنگ کار کردن به شدت نهادینه شده است، ولی متاسفانه در کشور ما این اتفاق رخ نداده است. همچنین آنها یک کشور توسعه یافته سالخورده هستند، ولی ما یک کشور درحال توسعه هستیم و به سمت سالخوردگی میرویم. محمودی در پایان خواستار این شد که قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به صورت جدی پیگیری و اجرایی گردد.
ارسال نظر