گزارش «آرمان ملی» از لغو کنسرت شجریان در میدان آزادی
مرغ سحر در آزادی نغمه سر نمیدهد
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: در حالی که همه شال و کلاه کرده و آماده بودند که بالاخره پس از سالها، در میدان آزادی، شاهد کنسرتی خیابانی باشند؛ رویایی که دهههاست تهرانیها در آرزویش هستند و گروههای موسیقی مختلفی، همه این سالها وعدهاش را داده بودند، این آرزو آنقدر به میدان آزادی نزدیک شده بود، که دیگر تا شب سهشنبه همه باورشان شده بود که آدینه، ساعت ده شب، وعده ما با همایون شجریان است تا به قول خودش، کنسرت خیابانیاش را با دیار عاشقان آغاز و با قطعه محبوب مرغ سحر در میدان آزادی به پایان برساند. اما صبح چهارشنبه، این رویا به پایان زودهنگامش نزدیک شد و پسر خسرو آواز ایران، خبر لغو کنسرتش را با ابیاتی از حافظ شیرین سخن داد. درحالی کنسرت همایون شجریان لغو شد، که شادی زیرپوستی اعلام خبر برگزاری کنسرت، در میان شهری که روزهاست غرق دود و غبار است و شهروندانش نه هوای درست و حسابی را در دل گرمای تابستان تنفس کردند و نه به دلیل قطعی برق و آب درکنار گرمای هوا، اعصاب آرامیبرایشان مانده بود، میتوانست کمیتسکینشان دهد و نشاط اجتماعی را برایشان به همراه بیاورد.

در شرایطی که خرید بلیط کنسرت برای هرنفر حداقل چندصدهزارتومان است، برگزاری یک کنسرت خیابانی برای همه مردم و در کنار برج خاطرهانگیز آزادی، میتوانست به خاطرهای فراموش نشدنی در روح جمعی شهری تبدیل شود، که این روزها تشنه کمیشادی است. هرچند برخی جامعهشناسان معتقدند که نمیشود از یک کنسرت انتظار داشت که همه مشکلات مردم را یک شبه رفع و رجوع کند، اما اغلب مردم در شبکههای اجتماعی از لغو این کنسرت ابزار ناراحتی کردند.
ما زیاران چشم یاری داشتیم
همچنین محمد امین توکلی زاده، معاون فرهنگی و اجتماعی شهردار تهران اعلام کرد که : متاسفانه به دلیل ناهماهنگی و عدم برنامه ریزی وزارت ارشاد کنسرت هنرمند عزیزمان جناب آقای شجریان لغو شد. و در ادامه گفت: شهرداری آماده است در زودترین زمان ممکن با هماهنگی دستگاههای مسئول این کنسرت در فضایی مناسب و درخور شأن مردم برگزار شود.
علیرضا زاکانی، شهردار تهران نیز با اعلام این خبر که: بنا شد که همه کمک کنیم در یک شرایط قابل اطمینان کنسرت آقای همایون شجریان برگزار شود، فکر میکنم که مکان آن نیز ورزشگاه آزادی شد. هرچند این خبر هنوز در حد یک احتمال است، اما برخی دلیل لغو کنسرت را خود شهرداری میدانند.
اما واکنشها به لغو کنسرت خیابانی شجریان، در همان لحظههای اولیه اعلام خبر، حتی از خود کنسرت برگزار نشده هم داغ تر شده است! حالا همه تهرانیهای در حسرت مانده، امیدوار به برگزاری این کنسرت در استادیوم آزادی هستند، که باید دید در نهایت این رویای جمعی، به حقیقت خواهد پیوست یا نه!
کنسرت به شرط آمادگی زیرساختها
کنسرتهای خیابانی در همه جای دنیا دهههاست که برگزار میشود. امیرلطفی حقیقت، جامعه شناس، درباره اثر کنسرتهای خیابانی به آرمان ملی گفت: مواردی مانند کنسرتهای خیابانی، به شرط اینکه زیربنا و زیرساخت جامعه آماده باشد، بهنظر میتواند بسیار کاربردی باشد. اما کنسرتهای خیابانی از نظر بافتهای شهری و انسان شناسی شهری، و ساختاری که شهر و کشور ما دارد، آیا آمادگی لازم را جامعه دارد یا این مساله هم باز میخواهد چنددسته گی در جامعه ایجاد کند؟ مساله این است که این اتفاق در ذات خودش بسیار خوب است، کنه امر را وقتی نگاه کنیم، میبینیم که برگزاری کنسرتهای خیابانی بسیار عالی میتواند باشد، اما اقدامیکه در آن محاسبههای لازم لحاظ نشود، دردسرساز خواهد بود. همان طور که در جشن غدیر چند سال قبل یک فاجعه شهری رخ داد. چندین کیلومتر راه را بسته بودند از میدان ولیعصر تا پارک وی، و یک دردسر بزرگ برای همه بود. من خودم آن روز در مسیر بودم و یک مسیر نیم ساعته من حدود سه ساعت و50دقیقه طول کشید. این مساله خودش حاکی از آن است که هر اقدامیکه زیربنای فرهنگی و اجتماعی داشته باشد، چنانچه در آن برنامه ریزی و اتاق فکر نباشد، دردسرساز خواهد شد، اما اگر این مسیر به درستی انجام شود و همه زیرساختها و مسائل اجتماعی و تهمیدات لازم صورت گیرد، این اقدام میتواند برای تخلیه بار روانی مردم بسیار مثبت باشد.
ابزاری برای فراموشی مقطعی
این جامعه شناس در ادامه گفت: فرض کنیم بار روانی مردم به صورت ساختاری و عملکردی رفع میشود، یعنی زمانی که اقتصاد در یک نظم مناسبی است، رسانه ملی به مفهوم واقعی ملی است و مردم میتوانند اخبار را بدون حاشیهها دنبال کنند. مسئولان به وظایفشان عمل میکنند و از بحرانهایی مثل آب و برق عبور کردیم و به رفاه اجتماعی رسیدیم، اگر از همه اینها عبور کنیم و بعد از آن حالا در این شرایط ایده آل قرار است کنسرت خیابانی برگزار شود، یعنی مردم دارند تفریح میکنند و حال مردم میتواند خوب باشد، اما زمانی که اینها نیست و اثر تفریحات این چنینی مطرح میشود، اینجا باز هم میشود دستگاه ایدئولوژی و فریب کاری ایدئولوژیکی مطرح میشود. یعنی میتوان گفت که این کنسرت نه به ذات خودش و در اندازه یک رویداد فرهنگی، بلکه به عنوان ابزاری برای فراموشی مشکلات تبدیل میشود که من با این بخش آن مشکل دارم. اینکه ما از این ابزار استفاده کنیم و بگوییم مردم با این روش حالشان خوب میشود و یک کنسرت همه مشکلاتشان را رفع میکند، این به نظرمن نوعی ماست مالی کردن مشکلات است. زمانی که همه چیز در کنار هم باشد و مردم از نظر رفاه عمومی، حق طبیعیشان به آنها داده شود و از رفاه اقتصادی و آزادیهای اجتماعی و فرهنگی برخوردار باشند، افراد قدرت خرید بالایی دارند، مردم لنگ نان شب نیستند. مردم درگیر درواقع غصههای مالی اقتصادی و بی عدالتیهای اجتماعی نیستند، اگر این مسیر رفع شده ابشد، در ادامه آن این کنسرتها و برنامههای فرهنگی این چنینی میتواند بسیار کمک کننده باشد. ولی اگر این اقدامات نباشد، تنها با برگزاری یک کنسرت نمیتوان شادی اجتماعی طولانیمدت را به جامعه تزریق کرد و این مراسم تنها تبدیل به مناسکی برای سرکوب نرم میشود.
او با اشاره به اینکه همه چیز را باید درکنار هم دید، افزود: اینکه برخی میگویند که مردم حالشان خوب نیست و با یک کنسرت حالشان خوب میشود، تعبیر و تفسیر درستی نیست و این افراد شاید اطلاعات درستی از حال مردم ندارند. بهنظر من باید همه چیز را در کنار هم دید، هرچند در ذات امر، با برگزاری تفریحات اجتماعی و عمومی به صورت مردمی و مردم نهاد، بسیار موافق هستم.
حالا باید دید در نهایت تکلیف کنسرت شجریان چه میشود؟ مردمیکه چشمشان به شادی در میدان آزادی بود، تا با مرغ سحر همخوانی کنند، در نهایت گذرشان به استادیوم آزادی خواهد افتاد یا باید رویایشان را از میدان آزادی به سمت خیابان انقلاب کج کنند و همچنان در حسرت کنسرت رایگان خیابانی، با صدای همایون شجریان بمانند؟
ارسال نظر