حساسیتهای قومی واجتماعی دوران خشکسالی
جعفرگلابی روزنامهنگار
بلایا و مصائب طبیعی افزون برمتن،گاهی حاشیههای پررنگ وتهدید کننده دارند چنانچه همین حاشیهها با بیتدبیری تبدیل به بحران میشوند. درموضوع خشک سالی و کمبود شدید منابع آبی علاوه برانبوه مشکلات اصلی و فشارهایی که به مردم وارد میشود امکان وقوع حوادث جانبی و بروز انشقاق وچندگانگی وتعارض منافع گروهای مختلف اجتماعی و قومی ومحلی زیاداست و از هم اکنون باید حساسیت وِیژه داشت و از آن جلوگیری بعمل آورد. رودها وحوضچهها و منابع آبی نه تنها در مناطق و نواحی گوناگون داخلی به یکدیگرمتصلند بلکه ازمرزهای رسمی کشورها عبور میکنند و از این رهگذر اغلب مسئله آفرینند. درحال حاضرکه گرم شدن کره زمین موضوع آب را به صدر مسائل ژئوپلوتیک ارتقاء داده است رفته رفته آب به چالشی بزرگ میان کشورها تبدیل می شود. اما در بحران آبی که ما با آن روبهروهستیم مدیریت همین آبهای اندک باقیمانده از اهمیت وحساسیت فوق العادهای برخورداراست. وقتی با کمبود شدید منابع آبی روبهرو هستیم سوالهای مهم وزیادی پیش رویمان قرار میگیرندکه پاسخ علمی و عادلانه طلب میکنند. وقتی سرچشمه یک رودخانه در استانی قرار دارد استانهای دیگر تا چه حدحق تحصیل آب از این سرچشمه را دارند؟ اولویت مصرف آب درهراستان چگونه تعریف میشود؟ آیا قابل قبول خواهد بود که دریک منطقه آب آشامیدنی با کمبودشدید روبهروباشد و در منطقه دیگرآب برای کشاورزی یا صنعتی مورد استفاده قرار گیرد؟ آیا امکان پذیرهست که به هرمنطقه فارغ از نوع نیاز وجمعیت آن آب مساوی داده شود ؟حال که موضوع ازاهمیت بالایی برخوردار شده است اختیار تخصیص منابع آبی با کیست؟ آیا دولت به تنهایی میتواند در این زمینهها تصمیم بگیرد؟ بهعبارت دیگر در حال حاضر بهجز تمهیدات ویژه و اساسی وگستردهای که باید برای تامین آب کشور صورت گیرد و حتی در سیاستهای کلی دخالت داده شود، توزیع آبهای موجود از حساسیت فوقالعاده ای برخوردار است که اندکی بیدقتی ممکن است به تنشهای گسترده اجتماعی منجر شود و بحران خشک سالی را وارد فاز اجتماعی و قومیتی کند و خسارتها را به نقطه اوج خود برساند. بر همین اساس به نظر میرسد که برای تصمیمگیری در این امور قوانین و رویههای جاری ازکارآمدی لازم برخوردار نیستند ولازم است که شواری عالی آب با حضور وحق رای استانداران و نمایندگان هر استان و حتی نمایندگانی از قوه قضائیه و همچنین نهادهای مدنی و محیط زیستی کاملتر شود تا تصمیمات متخذه جامعتر و عادلانهتر شوند و ظرفیت پذیرش عمومی پیدا کنند. مسلما درشرایط سخت آبی لابیها و ذینفعان هر منطقه به میزان قدرت و نفوذ خود ورود پیدا میکنند و عدالت در تصمیمها را مخدوش میسازند. منطقهای که از مراکزصنعتی بزرگ برخورداراست قطعا از توان لابیگری بیشتری برخوردار است و امکان تاثیرگذاری برسیاستها را دارا خواهد بود. تاثیرهایی که مورد توجه جدری مردم است و از آن در نمیگذرند. اگر به این نکات مهم و حساس توجه نشود بیتردید مشکلات و تشنجات اجتماعی از راه میرسند وگرهها کور و بازنشدنی میشوند. موضوع آب آشامیدنی وکمبود آن چیزی نیست که مردم یک منطقه هرچند محروم و فقیر باشند بتوانند از کنار آن عبور کنند وحیات خود و منطقهشان را به امان خدا رها سازند. دیدیم که بلافاصله پس ازکشاورزان و مردم اصفهان مردم شهرکرد هم به خیابانها آمدند و حقوق خود از منابع آبی را طلب کردند تجمعی که متاسفانه کمتربه آن توجه شد! گویی مردم با خواستههای مشترک تفاوت دارند! اگر تصمیمها پیرامون تامین وتوزیع آب با دقت، وسواس و عدالت کارشناسانه اتخاذ شوند و مردم هرمنطقه هم قانع شوند و احساس کنند که دولت حداکثر امکان آبرسانی برای مناطق را بکار برده است مسلما زیاده خواهان به حداقل خواهند رسید و میتوان ایشان را به ملت معرفی کرد و از تشنجآفرینی احتمالیشان جلوگیری بهعمل آورد. نیاز به اعتماد میان دولت و ملت در چنین بزنگاههای مهم و حساس خود را نشان میدهد که اگر برقرار باشد خوف هیچ تعارضی وجود ندارد و خصوصا نیاز به مجلسی که از متن مردم برخواسته باشد امکان تعادل آفرینی را خواهد داشت. متاسفانه در موضوع مهم و دامنهدار بحران آب که این روزها درصدر اولویتها قرارگرفته است خبری از نقش آفرینی نمایندگان مجلس نیست و حتی صداوسیما هم سراغ نمایندگان نمیرود که خواسته مردم را از آنها جویا شود! وقتی انتخابات مجلس آنگونه و تحت نظارت استصوابی حداکثری برگزارشد، باید میدانستند که در چنین شرایط بغرنجی نمیتوان از موقعیت طبیعی نمایندگان و وظایف ضروری آنها استفاده کرد و برآرامش جامعه افزود.
ارسال نظر