گزارش «آرمان ملی» از گرمای بیسابقه در تهران
روزهای داغِ تهران
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: خورشید با همه آنچه در توان دارد، این روزها بر پایتخت میتابد. همه زورش را میزند. این میان اما هوای غبارآلود و آب و برقی هم که مدام تقطیع میشوند، به معضلات پایتخت افزوده است، تا شاهد مردادی پرچالش باشیم. ما که خرداد را با جنگ دوازده روزه به پایان رساندیم و این روزها خانوادههای داغدیدگان درحال برگزاری مراسم چهلم عزیزان از دست رفته خود هستند، همچنان شاهد روزهای گرم مردادی هستیم که با تعطیلی چهارشنبه هفته گذشته، به دلیل ضرورت کاهش مصرف برق و انرژی آغاز شد، اما این هفته تعطیلی رای نیاورد و تهرانیها چهارشنبه را با هر سختی که بود، به پنجشنبه رساندند. اما معضلات این شهر که این روزها آسمانش همچنان به رنگ خاکستری است، تمامی ندارد.

آنقدر مردم دغدغه آب و برق و گرمای هوا را دارند، که دیگر حواسشان به گرانی اغلب کالاها، آن هم با قیمتی سرسامآور، بهخصوص بعد از پایان جنگ نیست. حتی نان شب هم به قدری افزایش قیمت داشته است، که برخی حتی توان خرید چند نان تازه را هم ندارند. این میان اما آنچه بیش از همیشه بیداد میکند، گرماست. گرمایی که با وجود قطعشدنهای مداوم دو ساعتی برق، گاهی حتی مهلت نمیدهد که یک جرعه آب خنک بنوشیم. حال ما در این روزهای تهران، بهخصوص اگر که شاغل هم باشید و مجبور به رفت و آمد در میان گرما باشید، شبیه انسانهای عادی در هیچ کجای دنیا نیست. گاه حتی در یک روز، از خانه تا محل کارم، دو ساعت در خانه برق نداریم و به محل کارم هم که میرسم، برق اینجا نیز قطع میشود. این فقط مختص یک روز نبوده است. درحالی برق قطع میشود که غیر از گرمای هوا و معطلی و کاهش فشار آب، بار روانی آن هم به همه دغدغههای این روزهای ما افزوده شده است. این میان قرار بود که طرح تعطیلی یک هفتهای، برای افزایش نشاط اجتماعی، آنچه که سخنگوی دولت مطرح کرده بود و به پیشنهاد وزیر گردشگری اجرا شود، که آن هم منتفی شد. حالا تهرانیها سردرگم میان گرما و کولری خاموش و شیر آبی که مدام فشارش کمتر میشود، به قیمتهای کالاهای اساسی خود خیره میشوند و این روزها حتی بارها شاهد بودم که بسیاری از افرادی که در فروشگاه مشغول خرید لوازم ضروری روزمره خود بودند، بعد از دیدن قیمتها، آنها را سرجای خود بازگردانده و یا برخی را که ضروریتر بود، خریداری کردند.
دمای بیش از نرمال
حالا دمای بیش از نرمال در پایتخت هم گویا ادامهدار است و روزهای آینده را باید در هوایی گرم و پرغبار سپری کنید. تنها توصیه هم این است که این وسط اگر با صبوری روزی چند ساعت قطع آب و گرمای ناشی از آن را، که حداقل تبعاتی است که دارد را تحمل کردید، مراقب باشید که گرمازده نشوید و علائم جسمی خود را جدی بگیرید. کارشناسان توصیه میکنند که ابتدا در معرض تابش نور خورشید نباشید، هرچند که کسی نمیگوید اگر مجبور به کار در شرایطی این چنینی هستید، چه باید کرد؟ مانند کارگری که در هفته گذشته در دزفول دچار گرمازدگی شد و جان عزیزش را از دست داد و یا یکی از کارگرانی که از جمله 9کارگری بود که هنگام انجام کار لرزهنگاری در باتلاق خورسنگی، به دلیل خرابی دستگاه باتلاق پیما، بدون آب و غذا گرفتار شدند و هرچند در نهایت نجات پیدا کردند، اما یکی از آنها به دلیل گرمازدگی جانش را از دست داد.
تنها کاری که از دست ما برمیآید، این است که در هر کجا که هستید، لااقل به دمای بدن خود توجه کنید و تا میتوانید آب آشامیدنی و مایعات بنوشید و از نوشیدنیهای حاوی الکترولیت استفاده کنید. میتوانید از همان روش سنتی مادربزرگها استفاده کنید و کمی شربت و آبلیمو و آب را با هم مخلوط کنید.
بستنیهای آب شده
این روزها اما غیر از فروشندههای دستگاه پمپ آب، که کارو بارشان حسابی گرفته و پمپها را به هر قیمتی که دلشان بخواهد میفروشند، آبمیوه فروشیها و بستنی فروشیها هم بیش از قبل طرفدار پیدا کردهاند. البته بخت یارتان باشد و حداقل صدهزارتومان ناقابل در جیبتان باشد تا یک لیوان آبمیوه بنوشید. بهخصوص در ساعتهای گرما، آبمیوه فروشیها مشتریهای بیشتری دارند، هرچند یکی از فروشندگان به «آرمان ملی» میگوید: فشار آب آنقدر کم است که حتی نمیتوانم مخلوط کنها را درست و حسابی بشوییم و این تازه مختص ساعتهایی است که برق قطع نمیشود. اگر برق برود که آب هم کاملا قطع میشود.
اما نکته قابل توجه در بستنیهایی که به صورت بسته بندی در فروشگاهها به فروش میرسد، این است که اغلب آنها آب شده است. این را کودکی که به فروشگاه آمده و بستنیاش را از پاکت در میآورد به مادرش میگوید و فروشنده هم در جواب میگوید که تقصیر ما نیست و به دلیل قطع برق اینطور شده است و من نمیتوانم همه بستنیها را پس بگیرم. مادر کودک هم هرچقدر اصرار میکند که بستنی قابل خوردن نیست، فایدهای ندارد. در نهایت هم کودک بستنی را به سطل میاندازد و برای کسی هم مهم نیست که به قول مادرش حداقل 50 هزار تومان برای یک بستنی آب شده پرداخته است.
تهرانِ چهل درجه
این روزها تهران دمایی نزدیک به چهل درجه را در حالی تجربه میکند که شهروندان صبورش، چارهای جز تابآوری ندارند. برخی هنوز از آسیبهای جنگ فارغ نشدهاند. آنها که هنوز درصدد بازسازی خانههای ویران شده هستند. برخی داغ جگرگوشههایشان را فریاد میزنند و دیگر گرما و سرما برایشان تفاوتی ندارد، وقتی فرزندانشان حالا بیش از چهل روز است که در خانه را نمیزنند. این را از رنگ رخسار مادری که جوان سربازش را از دست داده میشود فهمید. که هنوز رفتنش را باور ندارد. تبعات جنگ و آسیبهای روانی که به همه ما وارد شده است، باعث افزایش تنش و کم حوصلگی و افزایش افسردگی و اضطراب شده است. این را بسیاری از روانشناسان اذعان کردهاند. هرچند خودتان هم با نگاهی به اطرافیانتان متوجه این مساله خواهیدشد.
اهالیِ صبورِ تهران، این روزها باید حواسشان به گرمای هوا هم باشد، ، تا دچار گرمازدگی نشوند. اگر علائمی نظیر ضعف شدید و تهوع و گیجی و منگی داشتید، حتما به مراکز درمانی مراجعه کنید. پس اگر کار ضروری ندارید، آخرهفته را در خانه بمانید و دعا کنید که ساعتهای قطع برق شما، مثل ما، یک تا سه بعدازظهر نباشد! باشد که اقبال یارتان باشد و آخرهفتهای دلپذیرتر از آن همشهریهایی داشته باشید که در روز ساعتهای طولانی آبشان قطع میشود و مجبورند حتی برای استحمام به خانه نزدیکانشان مراجعه کنند. حالا باز باید منتظر بمانیم و ببینیم که در ادامه گرمای این روزهای مرداد، روزها و شبهایمان را با شرایط بهتری سپری خواهیم کرد، یا نه.
ارسال نظر