| کد مطلب: ۱۱۸۹۳۸۵
لینک کوتاه کپی شد
فرجام نرخ بنزین در پاستور

«آرمان ملی» گزارش می‌دهد

فرجام نرخ بنزین در پاستور

آرمان ملی- مرتضی خبازیان‌زاده: سرانجام کلید در قفل چرخید و دولت تصمیم سخت را گرفت. از سال 98 و با تغییر قیمت بنزین، به دلیل اتفاقات تلخ آن سال، دو دولت بعد از آن ماجرا نتوانستند به موازات افزایش تورم، قیمت بنزین را بهینه کنند.

 از یکسو کشور با هزینه سنگین ناشی از افزایش مصرف مواجه بود و از سوی دیگر در برابر دیدگان بخشی از بنزین کشور قاچاق می‌شد. تفاوت قیمت تمام شده در دو سوی مرز، چنان چشمگیر بوده که برخی را وارد چنین راه پر هول و هراسی کرده است. دولت پزشکیان هم از همان ابتدای در دست گرفتن امور، درباره بنزین اظهارنظر می‌کرد. در تمام این مدت از سیاست اظهار و انکار استفاده شد تا حرارت مطلب گرفته شود و ظاهرا گرفته شده است. با تصویب هیات دولت، از نیمه دوم آذر سوخت‌گیری خودروها با کارت سوخت جایگاه‌ها با قیمت ۵۰۰۰ تومان خواهد شد. نرخ اول براساس سهمیه ماهانه ۱۵۰۰ تومان و نرخ دوم ۳ هزار تومان خواهد بود. اشخاص دارای بیش از یک خودرو، فقط برای یک خودرو سهمیه اول و دوم بنزین را خواهند داشت و مابقی به نرخ سوم تعیین می‌شود.

یکی از مهم‌ترین دلایلی که دولت نمی‌توانست به‌راحتی قیمت بنزین را تغییر دهد و بهینه کردن قیمت بنزین به داستانی طولانی و ناتمام تبدیل شده بود، پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی چنین تصمیمی بوده است. هرچه باشد بنزین کالایی بسیار حساس و پرمصرف است و هر تغییری در قیمت آن می‌تواند به سرعت بر قیمت بسیاری از کالاها و خدمات دیگر اثر بگذارد. افزایش قیمت بنزین معمولاً باعث رشد هزینه حمل‌ونقل، تولید و توزیع می‌شود و این موضوع می‌تواند به افزایش تورم و فشار بیشتر بر خانوارها منجر شود؛ مسأله‌ای که دولت‌ها معمولاً از آن هراس دارند. از سوی دیگر، بنزین با زندگی روزمره مردم ارتباط مستقیم دارد. هر تغییری در قیمت آن می‌تواند به نارضایتی عمومی منجر شود. تجربه‌های قبلی نشان داده که افزایش قیمت بنزین در ایران با نگرانی‌های اجتماعی همراه بوده و دولت‌ها برای جلوگیری از تنش‌های احتمالی، بسیار محتاطانه با آن برخورد می‌کنند.

هدیه مجلس هفتم

در آبان ۱۳۹۸، تصمیم ناگهانی دولت برای افزایش سه‌برابری قیمت بنزین موجب بروز یکی از گسترده‌ترین تنش‌های اجتماعی در کشور شد. این تغییر بدون اطلاع‌رسانی تدریجی اعلام شد و متعاقب این افزایش ناگهانی نگرانی گسترده‌ای درباره فشار اقتصادی، تورم و دشوارتر شدن تأمین معیشت ایجاد کرد. تجربه التهاب اجتماعی آبان ۹۸ نشان داد که هرگونه تغییر در قیمت کالاهای پایه به‌ویژه بنزین بدون اجماع‌سازی، شفافیت و برنامه‌ریزی حمایتی می‌تواند پیامدهای سنگینی به همراه داشته باشد و بر رابطه دولت و جامعه تأثیر عمیق بگذارد. بخشی از این التهاب ریشه در سال‌های گذشته داشت. در حالی که می‌شد قیمت حامل‌های انرژی به مرور و با افزایش تورم تغییر کند اما در مجلس  هفتم قرار شد دولت اجازه تغییر و افزایش قیمت حامل‌های انرژی را نداشته باشد. این بود که قیمت بنزین بعد از چند سال به نسبت تورمی که ایجاد شده بود، بسیار ارزان‌تر از قیمت واقعی شده بود. حالا دیگر روشن شده که مجلس هفتم به ریاست حداد عادل به دلیل رویارویی سیاسی که با دولت خاتمی داشت، چنین تصمیمی گرفت. خود حداد عادل تصمیم بر ثبات قیمت حامل های انرژی را به مثابه عیدی دانست که مجلس هفتم به مردم می‌داد. احتمالا خود حداد عادل و نماینده‌های اصولگرای مجلس هفتم نمی‌توانستند پیش‌بینی کنند که با این کار چه لطمه سنگینی به کل کشور وارد می‌کنند. افزایش قیمت بنزین در سال 98 که به التهابات اجتماعی منجر شد، بعد از یک دوره طولانی  ثبات قیمت انجام می‌شد و مردم دست به واکنش زدند. اکنون که تورم کشور به 45 درصد رسیده، نگرانی و دلهره از واکنش مردم به افزایش قیمت بنزین یکی از دلایلی بوده که دولت را برای هرگونه تغییری دچار تردید کرده بود. با این حال ارزان بودن قیمت بنزین در کشور راه قاچاق وسیع این فراورده حیاتی را باز کرد. در گزارشی که خبرگزاری مهرنیوز منتشر کرد، میزان قاچاق سوخت در سال گذشته به حدود ۴۴۰ میلیون لیتر اشاره شده، اما مشخص نیست دقیقاً چه سهمی از آن بنزین بوده است. در اعتمادآنلاین هم گفته شد که «روزانه بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون لیتر فرآورده نفتی (بنزین و گازوئیل) از کشور قاچاق می‌شده‌ است. به عبارت دیگر پایین ماندن قیمت بنزین به موازات افزایش یا پایداری تورم در حد همین 45 درصد، نتیجه جز افزایش قاچاق بنزین نخواهد داشت.

بودجه و یارانه‌ها

عامل دیگری که با بنزین گره خورده، مسئله بودجه و یارانه‌ است. دولت برای ثابت نگه‌داشتن قیمت بنزین معمولاً یارانه سنگینی پرداخت می‌کند. حذف یا کاهش این یارانه‌ها از یک طرف به کاهش فشار بودجه کمک می‌کند، اما از طرف دیگر نیازمند برنامه‌ریزی دقیق برای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر است. اجرای چنین برنامه‌هایی زمان‌بر و پیچیده است. اکنون که دولت تصمیم به افزایش قیمت بنزین گرفته، لازم است درباره افزایش درآمد ناشی از این تغییر قیمت با مردم  شفاف باشد. در صورتی که برای مردم ابهامی از عملکرد دولت وجود داشته باشد، تغییر قیمت بنزین، حتی اگر بتواند از هدر رفتن سرمایه کشور به شکل قاچاق جلوگیری کند، باز هم همراهی مردم را به با خود نخواهد داشت. دولت باید توازن بین درآمد، هزینه‌ها، رضایت عمومی و ثبات اقتصادی را حفظ کند. از آنجا که بنزین نقش مهمی در این توازن دارد، هرگونه تغییر قیمت آن نیازمند بررسی عمیق، برنامه‌ریزی چندمرحله‌ای و در نظر گرفتن پیامدهای کوتاه‌مدت و بلندمدت است و اگر دولت تاکنون نمی‌توانسته قیمت بنزین را تغییر دهد، بسیار مناسب است برای مردم جزییاتی را که به این تصمیم منجر شده، برای مردم گفته شود. باید برای مردم شرح داده شود که کدام محاسبه و از چه زاویه‌ای تصمیم به افزایش قیمت بنزین گرفته شده است.

مخالفان افزایش قیمت

با همه اینها برخی تحلیلگران اقتصادی و اجتماعی و سیاسی مخالف افزایش قیمت بنزین هستند. در آبان ۹۸ وقتی افزایش قیمت بنزین مطرح شد، برخی نمایندگان مجلس می‌گفتند که راه‌های بهتری مثل بهینه‌سازی مصرف یا جلوگیری از قاچاق وجود دارد تا افزایش قیمت. در همین مرحله هم افزایش قیمت بنزین مخالفانی داشته است. رمضانعلی سنگدوینی نایب رئیس کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به زمزمه‌های افزایش و چند نرخی شدن قیمت بنزین تأکید کرد: «اکثریت نمایندگان مخالف جدی این موضوع هستند چراکه معتقدیم این اقدام فشار را بر مردم بیشتر خواهد کرد». او همچنین تاکید کرد: «در کشور موضوعاتی مانند قاچاق سوخت وجود دارد که دولت پیش از اینکه به سمت افزایش قیمت بنزین برود باید برای این مسئله چاره‌اندیشی کند نه اینکه از همان ابتدا به سراغ مردم برود». باوجود چنین اظهارنظرهایی باید سوال کرد که چرا دولت در مقابله موثر به قاچاق سوخت ناتوان است؟ هرچند به آسانی می‌توان دریافت که مسأله فقط «ناتوانی» نیست بلکه ترکیبی از ساختار اقتصادی، اختلاف قیمت، شبکه‌های قاچاق و ملاحظات سیاسی، مقابله را بسیار دشوار کرده است. مخالفان افزایش قیمت بنزین اغلب از فشار سنگین بر معیشت مردم سخن می‌گویند و به دلیل تجربه‌های گذشته، بر عدم همراهی مردم تاکید دارند. این عدم همراهی می‌تواند در مناطق مرزی به کشف راه‌های جدید برای ادامه قاچاق منجر شود. بخصوص که گروه‌های سازمان یافته‌ای در این قاچاق نقش دارند و کار مقابله با قاچاق را سخت کرده است. مخالفان افزایش قیمت همچنین به عدم رسیدگی به وضعیت حمل و نقل عمومی برای کاستن از مصرف بنزین و نیز فقدان شفافیت در مصرف درآمد ناشی از افزایش قیمت بنزین اشاره می‌کنند.

موافقان افزایش قیمت

موافقان افزایش قیمت بنزین، فایده بهینه شدن قیمت را در مواردی چون کاهش قاچاق سوخت، کاهش مصرف و اصلاح الگوی انرژی، کاهش فشار بر بودجه دولت، بهبود عدالت اجتماعی، تشویق به توسعه حمل‌ونقل عمومی، زمینه‌سازی برای اصلاحات اقتصادی گسترده‌تر می‌دانند. نکته‌ای که در این میان وجود دارد این است که موارد فوق تقریبا همان مواردی است که در سال 98 و برای افزایش قیمت بنزین مطرح شد و جا دارد که سوال شود که در این فاصله چند ساله، کدامیک از موارد گفته شده به واسطه اصلاح قیمت بنزین بهتر و یا محقق شد؟ با این حال نمی‌توان منکر تاثیر قطعی اصلاح قیمت بنزین در برخی از موارد گفته شده بود. طرفداران اصلاح قیمت معتقدند بدون اصلاح قیمت انرژی، بسیاری از سیاست‌های اقتصادی مانند بهینه‌سازی مصرف، کاهش تلفات انرژی و توسعه انرژی‌های پاک عملاً غیرممکن است. برخی مصوبه‌های جدید دولت نشان‌دهنده اراده دولت برای «اصلاح تدریجی» قیمت بنزین است. بخش‌هایی از کابینه یا مسئولان اقتصادی به این جمع‌بندی رسیده‌اند که یارانه سوخت باید اصلاح شود تا فشار بودجه‌ای کاهش یابد. نکته مهم این است که اگر تورم به همین روال باقی بماند و اگر برای پایین آوردن آن تلاش موثری صورت نگیرد، احتمالا به زودی قیمت بنزین از عموم قیمت‌ها عقب خواهد افتاد و دوباره دولت باید برای بازگرداندن آن به سطح قابل قبول آستین بالا بزند. آیا بهتر نیست در کنار بهینه کردن قیمت حامل‌های انرژی، تورم کنترل شود؟

 

 

 

منبع : آرمان ملی

جدید

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار