یا باید در حوزهای قلم بزنند که نوشتن درباره برخی از آن حوزهها و مشکلات بسیار بسیار دشوار است ولی چون خبرنگار هستند و تعهد حرفهای دارند، بهدرستی و در نهایت صداقت حرفهای قلم میزنند حتی اگر مجبور شوند هزینههایی بدهند، دشواریهایی را تحمل کنند که اگر خبرنگار نبودند مجبور نبودند آن شرایط را تحمل کنند. در عین حال که مسائل را مطرح میکنند حتما به این موضوع هم توجه دارند که نباید همیشه بذر ناامیدی را بکارند و این کارشان را به مراتب دشوارتر میکند. چون در تحلیلهای اجتماعی و گزارشهای اجتماعی خود تلاش میکنند ضمن بیان واقعیتها اما اعتماد و امید را هم به جامعه بازگردانند. بارها و بارها در شرایط سخت اجتماعی خبرنگاران ضمن پرسشگری و مطالبهگری اجتماعی که حقشان است و بدون شک میتواند شفافیت بیشتر را به دنبال داشته باشد اما هیچگاه تلاش نکردند که فقط و فقط سیاهنمایی کنند و یا ارزشهای شخصی خود را ملاک انعکاس اخبار قرار دهند تا واقعگرایی نادیده گرفته شود. خبرنگاران همیشه از دیگران و حقوقشان گفتند و نوشتند و روشنگری کردند ولی کمتر از مشکلات خودشان و دردها و رنجهایی که برای تهیه یک خبر، گزارش و... متحمل میشوند، نوشتند. به زعم برخی که با این حرفه آشنا نیستند فکر میکنند کار راحتی است در حالی که به درستی در زمره مشاغل سخت قرار میگیرد. طی سی و دو سال کار در حوزه اجتماعی در شرایط عادی و بحرانی در حوزههای مختلف گفتوگوهای زیادی و تعامل بسیار خوبی با بسیاری از خبرنگاران داشتم و به آن افتخار هم میکنم. برای سپاسگزاری از این تلاشها در ده جلد کتاب با عنوان «دغدغههای یک مددکار اجتماعی» و سه جلد کتاب مستقل با عنوانهای «شصت، هفتاد و یکصد گفتوگوی اجتماعی» حاصل تلاششان را منتشر کردم تا از طرف خودم به عنوان عضو جامعه مددکاران اجتماعی ایران این گونه از آنان سپاسگزاری کرده باشم.
سیدحسن موسوی چلک
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران