کشورهای ذرهای که حتی در سازمان ملل نماینده ندارند با کشورهایی مثل ایالات متحده آمریکا، فرانسه و آلمان که در سازمان ملل نماینده دارند، یکسان هستند؟ آیا وزن این کشورها یکسان است که بگوییم ما نمیتوانیم معطل چند کشور بمانیم و میتوانیم با دنیا تعامل داشته باشیم؟ ضمن اینکه در جهان معادلات قدرت و بلوک بندیهایی داریم که بسیاری از این کشورهای ذرهای تحت الشعاع و تحت سیاست خارجی این کشورها رفتار میکنند و رویکردهایشان در همین چارچوب است و به همین دلیل تحریمهای ثانویه آمریکا کارگر افتاده و روابط تجاری و اقتصادی ایران با دنیای خارج را قفل کرده است. ما تحت تاثیر تحریمهای آمریکا هستیم و نه سازمان ملل و بعد از برجام تحریمهای سازمان ملل به حالت تعلیق درآمده و برجام در چارچوب قطعنامه 2231 سازمان ملل همچنان زنده است و نمرده است. این نوع رویکرد نشان میدهد که اگر این رویکرد به قدرت برسد، قطعا روابط خارجی ایران آنچنان که آنان معتقدند میتوانیم با دنیا تعامل داشته باشیم و نمیتوانیم معطل چند کشور باقی بمانیم، نخواهد بود و ما باید منتظر شرایط سختتری باشیم. در این میان اگر دونالد ترامپ در انتخابات ماه نوامبر نیز به قدرت برسد، شرایط سختتر خواهد شد. هرچند شرایط منطقه و جهان متفاوت از شرایط چهار سال آقای ترامپ است ولی این ترامپ چهار سال توانست به خوبی با دنیا شناخت پیدا کند و با توجه به رویکردهای ضدایرانی و پیوندهای عمیقی که بین ترامپ و اسرائیل وجود دارد، نباید انتظار داشت که ترامپ رویکردهای منعطفتری از چهار ریاست جمهوریاش در قبال ایران اتخاذ کند. با روی کار آمدن ترامپ قطعا محدودیتهای بیشتری در جهت تعامل و گفتوگوهای ایران با جهان ایجاد خواهد شد. اما رویکردی دیگری میگوید به دنبال تعامل و گفتوگو با جهان است و تلاش میکند تحریمهای فلج کننده اقتصادی برای ایران را خنثی کند و به دنبال گفتوگو و مذاکره با جهان است و قطعا مذاکره و گفتوگو با آمریکا در اولویت است چراکه تحریمها، تحریمهای آمریکاست و اگر بخواهیم این تحریمها را رفع کنیم قطعا باید با آمریکا گفتوگو کنیم. حال شکل و فرم گفتوگو چگونه باشد، جای بحث دارد اما اینکه گفتوگو و مذاکره راه حل مشکلات و گسترش تعامل و گفتوگو با جهان است، نشانهای است که مسیر متفاوتتری از سیاست خارجی رودیکرد مقابل است. قطعا در چنین فضایی هم در داخل ایران فضای تفاهم و گفتوگو و مذاکره میتواند یک نشانه مثبت از چشم انداز روشنتری از آینده باشد و هم جهان نسبت به این رویکرد سیگنالهای مثبتتری برای مذاکره با ایران خواهد داشت و این نکتهای است که نمیتوان نادیده انگاشت. هرچند شرایط منطقه و جهان بسیار شرایط سختی است و اگر ترامپ در انتخابات ماه نوامبر به قدرت برسد، چالشهای جدی و بزرگی رودرروی دولت آینده خواهد بود اما همین که اصل گفتوگو و مذاکره را بپذیریم قطعا مسیر و چشم انداز روابط ایران و جهان روشنتر و امیدوارکنندهتر خواهد بود.
*مرتضی مکی
تحلیلگر مسائل بینالملل