دکتر مهدی پازوکی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
پزشکیان وفاق با بانیان وضع موجود را کنار بگذارد
آرمان ملی-احسان انصاری: با عبور قیمت سکه از 150 میلیون و دلار از 135 هزار تومان بازار سرمایه به صورت لحظهای با شوک رکوردشکنی مواجه شده است. به همین دلیل نیز در شرایط کنونی افکار عمومی به دنبال پاسخ به این پرسش هستند که افزایش قیمت سکه و ارز تا کجا ادامه خواهد داشت؟
واقعیت این است که موج جدید تقاضای سرمایهای، دلار را در مرز مقاومتهای حساس نگه داشته و سکه و طلا را در فاز رکوردزنی قرار داده است بازاری که زیر فشار تورم انتظاری، انگیزه عقبنشینی ندارد و امروز در موقعیتی سرنوشت ساز وارد میدان میشود. نکته دیگر اینکه مردم چشمانداز مشخص اقتصادی ندارند و از سوی دیگر کسب و کارها نیز با این بیثباتی اقتصادی قدرت ریسک خود را از دست دادهاند. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی مهمترین پیامدهای بیثباتیهای اقتصادی با دکتر مهدی پازوکی، اقتصاددان گفتوگو کرده است. پازوکی معتقد است: «اگر تورم موجود را کنترل نکنند این تورم به سمت اَبَرتورم حرکت خواهد کرد. در صورتی که این اتفاق رخ بدهد کشور با مخاطرات جدی در آینده مواجه خواهد شد که شاید قابل کنترل نباشد. اگر به سمت ابرتورم حرکت کنیم قیمتها روز به روز افزایش پیدا خواهد کرد. در چنین شرایطی پول ملی از گردونه داد و ستد خارج میشود و همه مردم به سمت ارزهای معتبر خارجی خواهند رفت. در شرایط کنونی مهمترین اقدامی که دولت باید انجام بدهد کنترل تورم است. کنترل تورم نیز راهحل علمی دارد. کسانی که به دنبال راهحلهای دیگری هستند باید به این نکته توجه کنند که باید برای مشکلات اقتصادی راه حلهای علمی و اقتصادی پیدا کرد و از راههای دیگر به نتیجه نخواهند رسید. اقتصاد کشور نیازمند انضباط مالی است و برای اینکه این اتفاق رخ بدهد حکومت باید تغییر پارادایم بدهد.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
* بیثباتی اقتصادی و رکوردشکنی مداوم قیمت ارز و طلا چه پیامدهای اقتصادی برای کشور خواهد داشت؟
مهمترین شاخص بیثباتی اقتصادی نرخ فزاینده و مزمن تورم است. به همین دلیل مجموعه تصمیمگیران کشور باید به این نکته توجه کنند که اگر تورم موجود را کنترل نکنند این تورم به سمت ابر تورم حرکت خواهد کرد. در صورتی که این اتفاق رخ بدهد کشور را با مخاطرات جدی در آینده مواجه خواهد شد که شاید قابل کنترل نباشد. اگر به سمت ابرتورم حرکت کنیم قیمتها روز بهروز افزایش پیدا خواهد کرد. در چنین شرایطی پول ملی از گردونه دادوستد خارج میشود و همه مردم به سمت ارزهای معتبر خارجی خواهند رفت. در شرایط کنونی مهمترین اقدامی که دولت باید انجام بدهد کنترل تورم است. کنترل تورم نیز راهحل علمی دارد. کسانی که به دنبال راهحلهای دیگری هستند باید به این نکته توجه کنند که باید برای مشکلات اقتصادی راهحلهای علمی و اقتصادی پیدا کرد و از راههای دیگر به نتیجه نخواهند رسید. اقتصاد کشور نیازمند انضباط مالی است و برای اینکه این اتفاق رخ بدهد حکومت باید تغییر پارادایم بدهد.
*در چه زمینهای باید تغییر پارادایم صورت بگیرد؟
در این زمینه باید دو اتفاق مهم رخ بدهد. نخست اصلاح و بازنگری در زمینه سیاست خارجی در راستای منافع مردم ایران است. در دهههای اخیر اقتصاد ایران همواره در گرو سیاست بوده در حالی که باید حالت عکس این وجود داشته باشد. به همین دلیل ما باید در زمینه سیاست خارجی تجدید نظر کنیم. اینکه برخی عنوان میکنند مذاکره به معنای تسلیم گزارهای است که اسرائیل در دهان تندروهای ایران انداخته است. آمریکاییها در دهه 1970 نزدیک به 2 میلیون ویتنامی را کشتند. این در حالی است که امروز در عین حالی که از نظر تفکرات ویتنام به چپ یعنی روسیه و چین نزدیک است اما مهمترین شریک تجاری این کشور آمریکا است. ما باید منافع ملی را خط قرمز خود در سیاست خارجی در نظر بگیریم. اگر این اتفاق رخ بدهد انتظارات تورمی را در کشور کاهش میدهد. دومین اتفاقی که برای تغییر پاردایم باید رخ بدهد اصلاحات ساختاری در درون اقتصاد ایران است. یکی از مهمترین این اصلاحات اصلاح سیاستهای مالی دولت است که در سند بودجه مشخص است. یکی از مهمترین عواملی که به خلق پول منجر میشود کسر بودجه است. به همین دلیل دولت باید مخارج غیر ضروری خود را کاهش دهد. تاکنون به دلیل درآمدهای نفتی این کژکارکردی مشخص نبوده اما در شرایط کنونی که درآمدهای نفتی کاهش پیدا کرده شرایط تغییر کرده و به همین دلیل باید در بودجه توازن شکل بگیرد.
پیام من به آقای پزشکیان در این شرایط این است که وفاق را کنار بگذارید زیرا طرفداران این تفکر بانیان وضع موجود هستند. نکته دیگر اینکه برخی افراد که قدرت و تریبون در اختیار دارند دچار جهالت اقتصادی شدهاند
*آیا شرایط و زمان کافی برای اصلاح ساختارهای اقتصادی در داخل کشور وجود دارد؟
این مسأله بستگی به نوع تصمیمسازی و تصمیمگیری مدیران جامعه دارد. اگر قرار است یک تفکر خاص بر کشور حکومت کند نتیجه وضعیتی میشود که امروز با آن مواجه هستیم که با چالشها و بحرانهای زیادی مواجه هستیم. نسل جدید نسلی آگاه است و به همین دلیل من آینده ایران را زیبا میبینم. این در حالی است که با تفکر تندروها امکان پیشرفت و توسعه در کشور وجود ندارد. برای اینکه رونق اقتصادی در کشور رخ بدهد باید سه اتفاق رخ بدهد؛ نخست شفاف سازی، دوم ایجاد رقابت بین بنگاههای اقتصادی و سوم از بین رفتن هر گونه انحصار اقتصادی. تنها در چنین شرایطی است که میتوان نسبت به بهبود وضعیت کسب و کار و رشد اقتصادی کشور امیدوار بود. در شرایط کنونی برخی از نهادهایی که اقتصاد را در انحصار خود درآوردهاند زمینه را برای فعالیت بخش خصوصی از بین بردهاند. من معتقدم نیستم این نهادها از بین بروند، بلکه معتقدم این نهادها نباید برای بخش خصوصی مزاحمت ایجاد کنند. تجربه نشان داده بخش خصوصی دارای سرمایه است. با این وجود باید متوجه شرایط کسب وکار سالم شود. اگر دولت پزشکیان بتواند ثبات اقتصادی با اقتصاد ایران بازگرداند و جلوی ریختوپاشهای اقتصادی را بگیرد میتواند به بهبود وضعیت آینده امیدوار باشد. واقعیت این است که اقتصاد ایران به شدت از بیانضباطی مالی رنج میبرد. بیانضباطی پولی در سیستم بانکی، بیانضباطی مالی در سند بودجه و بیانضباطی اداری در سیستم اداری وجود دارد که دولت باید تلاش کند آنها را مرتفع کند. در همه کشورهای جهان بهترین نیروهای متخصص را جذب دولت میکنند این در حالی است که در ایران افرادی را به استخدام دولت درمیآوردند که از دانشگاههای درجه پنج و شش مدرک خود را اخذ کردهاند. موضوع مهم دیگری که در این زمینه تعیینکننده است سیاست خارجی دولت است. برخی از مسئولان به خوبی با جهان و مراودات دیپلماتیک آشنایی ندارند و گمان میکنند با حرف میتواند اقتصاد را درست کرد. واقعیت این است که دوران حرف درمانی به پایان رسیده است. ما باید با سیاستهای بخردانه و رویکردهای علمی اقتصاد را اصلاح کنیم و وضعیت زندگی مردم را بهبود بدهیم.
*بودجه سال 1405 که پزشکیان به مجلس تحویل داد انقباضیترین بودجه پس از انقلاب است. چرا دولت پزشکیان چنین بودجهای را تدوین کرده است؟
پزشکیان در بودجه سال آینده بودجه مجلس را کاهش داده که امیدوارم نمایندگان دوباره این بودجه را افزایش ندهند. پزشکیان باید همین رویکرد را درباره بودجه برخی نهادها ادامه و بودجههای آنها را کاهش دهد. من معتقدم دولت برای پر کردن فاصله دستمزدها با تورم باید در چند ماه به جای حقوقی که به کارمندان میدهد سکه بدهد تا فاصله دستمزدها با میزان تورم در طول سال افزایش پیدا نکند. این وضعیت هم شرایط اقتصادی خانوادهها را بهبود میدهد و هم از افزایش بیشتر تورم جلوگیری میکند. با شوک درمانی و افزایش قیمت بنزین مشکل حل نمیشود. در دولت اول خاتمی بنزین ۱۶ تومان بود و وقتی دولت را به احمدینژاد تحویل داد ۸۰ تومان. اگر مجلس هفتم همان موقع اجازه میداد که نرخ تورم و قیمت بنزین همزمان مسیر خودش را طی کند الان به این مصیبت گرفتار نمیشدیم و قیمت بنزین حدود ۸ هزار تومان بود اما خون از دماغ کسی نمیآمد. همان زمان حداد عادل با افتخار گفت که به مردم عیدی دادیم، اما غافل از اینکه این دست فرمان اساسا اشتباه بود. در شرایط کنونی نیز پیام من به آقای پزشکیان در این شرایط این است که وفاق را کنار بگذارید زیرا طرفداران این تفکر بانیان وضع موجود هستند. نکته دیگر اینکه برخی افراد که قدرت و تریبون در اختیار دارند دچار جهالت اقتصادی شدهاند. تصور این عده این است که هر چه بیشتر با جامعه جهانی مقابله شود به همان میزان استقلال کشور بیشتر خواهد شد. امروز اگر در خیابان با مردم گفتوگو کنید مردم خواهان تعامل با جهان، حفظ منافع ملی و یک زندگی شرافتمندانه هستند. به همین دلیل من از مدیرانی که با عقلانیت تصمیمگیری میکنند توصیه میکنم گزارش کلان واقعی از وضعیت کشور و اتفاقاتی که ممکن است در آینده رخ بدهد، به تصمیمگیران کشور بدهند تا تصمیماتی آیندهنگرانه گرفته شود و فشار بیشتری به مردم وارد نشود.
ارسال نظر