«آرمان ملی» در گفتوگو با مهدی پازوکی مطرح کرد:
عبور هوشمندانه از میدان ماشه و مذاکره
آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: فعال شدن مکانیزم ماشه، یکی از مهمترین و پیچیدهترین چالشهای پیش روی ایران در عرصه بینالملل و اقتصاد است. این ابزار تحریمی، علاوه بر محدودیتهای شدید اقتصادی، بر مناسبات سیاسی و دیپلماتیک کشور نیز تاثیرگذار خواهد بود. اما با در پیش گرفتن سیاستی واقعگرایانه، دیپلماسی فعال و بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی و خارجی، ایران میتواند این بحران را مدیریت کرده و حتی از آن فرصتهایی برای رشد و توسعه بسازد. مهمترین نکته آن است که ایران نباید به بازی دشمنان خود وارد شود و باید با حفظ منافع ملی، از هرگونه برخوردی که میتواند به تشدید مشکلات منجر شود، پرهیز نماید. همکاری منطقی و هوشمندانه با کشورهای دوست و شرکا، استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و گسترش همکاریهای اقتصادی، راههای اصلی عبور از این پیچیدگیها هستند که میتوانند ایران را در مسیر امنیت، ثبات و پیشرفت قرار دهند. در داخل کشور، تحلیلهای مختلفی در خصوص فعال شدن مکانیزم ماشه وجود دارد. بر اساس اظهارات اخیر مقامات، اکثریت قریب به اتفاق مردم که در انتخابات اخیر به رئیسجمهور رای دادهاند، از راهبردی حمایت میکنند که حفظ منافع ملی در اولویت باشد و از برخوردهای هیجانی یا دامن زدن به درگیریهای بیشتر پرهیز شود. این نگاه واقعبینانه و هوشمندانه، نه تنها از بروز خسارات بیشتر جلوگیری میکند، بلکه به ایران امکان میدهد از ظرفیتهای موجود در عرصه بینالمللی بهرهبرداری کند و به بازسازی اقتصادی و سیاسی کشور کمک نماید. به باور کارشناسان؛ همکاری میان مردم، دولت و نهادهای سیاستگذار میتواند موجب تقویت مقاومت ملی و عبور از بحرانهای سخت پیشرو شود. به اعتقاد این افراد؛ فعال شدن مکانیزم ماشه ممکن است چالش بزرگی باشد، اما در عین حال رفع آن با مذاکره، میتواند فرصتی برای ایران باشد تا با تقویت دیپلماسی و روابط بینالمللی، ظرفیتهای اقتصادی خود را گسترش دهد.

حضور فعالتر ایران در مذاکرات بینالمللی و بهرهگیری از توان دیپلماتیک برای ایجاد همکاریهای جدید اقتصادی، میتواند به بهبود شرایط اقتصادی کشور کمک کند. این فرصت به ویژه در تعامل با کشورهای اروپایی و آمریکایی در قالب مذاکرات اقتصادی و سیاسی مهم است که میتواند راه را برای بازگشت به تجارت آزاد و رفع بخشی از محدودیتها باز کند. همچنین ایران میتواند با تکیه بر توانمندیهای داخلی و توسعه روابط با کشورهای منطقه، بخشهایی از اقتصاد آسیبدیده خود را ترمیم و بازسازی نماید. در این باره با مهدی پازوکی تحلیلگر اقتصادی به گفتوگو پرداختهایم که در ذیل آن را مشاهده میفرمایید.
• فعال شدن مکانیسم ماشه اروپا علیه ایران در شرایط کنونی، چه تبعاتی در عرصه اقتصادی برای ایران به دنبال خواهد داشت؟
- فعال شدن مکانیسم ماشیه علیه ایران را باید نوعی جنگ اقتصادی تمامعیار تلقی کرد؛ جنگی بسیار پیچیدهتر و پیشرفتهتر از آنچه که در قالب تحریمهای گذشته تجربه شده بود. در این شرایط، ایران نباید بهصورت ناآگاهانه به سمت درگیری مستقیم دیگری سوق داده شود. بهویژه با درنظر گرفتن تجربه جنگ دوازده روزه اخیر با اسرائیل، نباید منافع ملی کشور را درگیر یک بحران جدید کنیم. اتخاذ چنین رویکردی دقیقاً در راستای اهداف اعلامشده اسرائیل خواهد بود؛ چراکه آنها بارها خواستار فعال شدن اروپا علیه ایران شدهاند. از این رو، سیاست خارجی ما باید بهگونهای طراحی شود که اروپا و آمریکا در زمین طراحیشده از سوی اسرائیل بازی نکنند، بلکه در چارچوب منافع مشخص و تعریفشده ما حرکت کنند. تقویت دیپلماسی فعال و تعریف منافع ملموس برای طرفهای مقابل، کلید موفقیت در این وضعیت پیچیده است. در حقیقت در صورتی که مکانیسم ماشه فعال شود، ایران با چالشهای اقتصادی بسیار شدیدتری مواجه خواهد شد. این وضعیت نهتنها تحقق موارد پیشبینیشده در بودجه را دشوار میسازد، بلکه حتی مراودات تجاری با کشورهای همسایه و دوستانه را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. برخلاف تحریمهای گذشته، امکان دور زدن این محدودیتها به آسانی وجود نخواهد داشت و هرگونه تلاش برای انجام مبادلات از مسیرهای غیررسمی یا پنهان، هزینههای اقتصادی سنگینی به کشور تحمیل میکند. حتی کشورهایی مانند چین نیز ممکن است در همکاریهای نفتی، حملونقل دریایی و دیگر مناسبات تجاری با ایران، با احتیاط بیشتری عمل کنند. این موضوع، اقتصاد ایران را در موقعیتی بسیار شکننده قرار خواهد داد؛ وضعیتی که با شرایط فعلی اقتصادی کشور همخوانی ندارد و میتواند موجب فشارهای چندلایه بر منابع ارزی و مالی شود. از اینرو، ضرورت دارد که در مواجهه با تحرکات سیاسی و حقوقی بینالمللی، بهویژه از سوی اروپا، سیاستی هوشمندانه، منعطف و کاملاً مبتنی بر منافع اقتصادی ملی اتخاذ شود.
• در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه علیه ایران چه هزینههایی برای ایران در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... متصور است؟ آیا میتوانید در بُعد کوچک به ترسیم دربیاورید؟
- با فعال شدن مکانیسم ماشه، ایران با بازگشت تحریمهای سازمان ملل مواجه خواهد شد؛ تحریمهایی که اقتصاد کشور را نهتنها محدود، بلکه در برخی حوزهها فلج میکند. به عبارتی، در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه، تحریمهای پیشین شورای امنیت سازمان ملل متحد بار دیگر علیه ایران به اجرا درخواهد آمد؛ تحریمهایی که از منظر حقوق بینالملل و اثرگذاری عملی، بسیار فراتر از تحریمهای یکجانبه آمریکا یا اروپا هستند. بازگشت این محدودیتها ایران را در وضعیت مشابهی با جزیرهای منزوی قرار میدهد؛ جایی که بسیاری از فعالیتهای اقتصادی، قراردادهای تجاری، و حتی بارگیری کشتیها در بنادر با موانع بینالمللی مواجه میشوند. این موضوع وابستگی شدید کشور به سرمایهگذاری و همکاری خارجی را بیش از پیش آشکار میسازد. همچنین باید توجه داشت که اگرچه تبعات فعال شدن مکانیسم ماشه در ظاهر نظامی نیست، اما دامنه جنگ اقتصادی که بر اثر بازگشت تحریمها آغاز میشود، بهمراتب گستردهتر و فراگیرتر از یک درگیری نظامی مستقیم خواهد بود. از اینرو، دستگاه سیاست خارجی و تصمیمگیران کلان باید با هوشمندی کامل، از قرار گرفتن ایران در چنین موضع پرهزینه و انزواطلبانهای جلوگیری کنند. در حال حاضر، ایران با وجود تمام فشارهای خارجی، همچنان بخشی از صادرات خود، بهویژه در حوزه نفت را حفظ کرده و درآمد ارزی محدودی از این طریق کسب میکند؛ هرچند این فرآیند با پیچیدگیهای فراوان و در بسترهای غیراعلانی صورت میگیرد. کشورهایی مانند چین در این میان بهعنوان یکی از خریداران اصلی نفت ایران باقی ماندهاند، اما اگر مکانیسم ماشه فعال شود، این روزنههای حیاتی نیز مسدود خواهد شد. در آن صورت، ایران نهتنها بازارهای غیررسمی خود را از دست میدهد، بلکه با فروپاشی بخشی از منابع ارزی مواجه میشود که برای ثبات بودجه و کنترل نرخ ارز حیاتی است. به بیان روشن، با بازگشت تحریمهای سازمان ملل، صادرات نفت ایران ممکن است بهطور کامل فلج شود و در نتیجه، بخش اعظم درآمدهای ارزی کشور از بین برود، اتفاقی که تبعات اقتصادی آن میتواند ساختار اقتصادی کشور را دچار اختلالات جدی و غیرقابلجبران کند.
فعال شدن مکانیسم ماشیه علیه ایران را باید نوعی جنگ اقتصادی تمامعیار تلقی کرد؛ جنگی بسیار پیچیدهتر و پیشرفتهتر از آنچه که در قالب تحریمهای گذشته تجربه شده بود
• استفاده از مذاکره، دیپلماسی در شرایط کنونی چقدر میتواند ایران را در تحقق برنامهها و اهداف سیاسی خود یاری کند و اینکه آیا تندروی در نفی مذاکره و... به نوعی واگذاری میدان به دشمنان برای نیل به برنامهها و اهداف خود با قطع ارتباط دیپلماتیک با سایر کشورهای جهان نیست؟
- بدیهی است در حال حاضر، بهرهگیری از ابزار مذاکره و دیپلماسی فعال، نهتنها یک انتخاب بلکه یک ضرورت برای حفظ منافع ملی ایران است. هرگونه اقدام تنشزا یا واکنش هیجانی، عملاً بازی کردن در زمینی است که اسرائیل طراحی کرده است، چراکه مقامات اسرائیلی بارها تأکید کردهاند اکنون بهترین زمان برای فعال کردن مکانیسم ماشه و احیای کامل تحریمها علیه ایران است. اسرائیل در تلاش است تا با بهرهبرداری از فضای موجود، آمریکا و اروپا را نیز به نفع خود وارد این بازی کند، اما ایران با تکیه بر اشراف راهبردی خود نسبت به شرایط بینالمللی و توان دیپلماتیک موجود، میتواند مسیر را بهگونهای مدیریت کند که نهتنها از این بحران عبور کند، بلکه با کاهش فشارهای خارجی، بهبود وضعیت اقتصادی و بازسازی مسیر تعاملات بینالمللی را نیز ممکن سازد. از سوی دیگر، ایالات متحده، بهویژه در دوره دونالد ترامپ، نشان داده است که بهشدت تحت تأثیر منطق معاملهگری و منفعتمحوری است؛ بنابراین حتی در این مقطع نیز فرصتهایی برای تعامل وجود دارد که میتوان با هوشمندی و دوری از هیجان، آنها را به نفع کشور بهکار گرفت و مانع از بهرهبرداری یکجانبه اسرائیل از فضای جهانی شد.
• تاکید برخی از کارشناسان با صحه گذاشتن بر سخنان رئیسجمهور، بر انجام مذاکره است که در سطح بینالمللی نیز انعکاس بسیاری داشته است. آیا به زعم شما انجام مذاکره با درنظر گرفتن خطوط قرمز منافع ملی میتواند دستاوردهای مطلوبی برای کشور داشته باشد؟
- در فضای داخلی نیز شاهد شکلگیری نوعی اجماع تدریجی در میان نخبگان و بخش قابلتوجهی از افکار عمومی هستیم که مذاکره را بهعنوان ابزار اصلی حفظ منافع ملی و جلوگیری از فشارهای مضاعف بینالمللی میپذیرند. سخنان اخیر رئیسجمهوری که با حدود پنجاه درصد رأی مردم در انتخابات اخیر به قدرت رسید، نیز بر همین نکته تأکید داشته که دیپلماسی و مذاکره باید با در نظر گرفتن خطوط قرمز ملی، اما بدون تقابل هیجانی، دنبال شود. او تصریح کرده که میتوان در مذاکره منافع ملی را تأمین کرد بدون آنکه وادادگی صورت بگیرد یا زیر بار خواستههای تحمیلی رفت. این دیدگاه مورد حمایت گروهی از نخبگان نیز قرار گرفته است، اگرچه برخی جریانهای داخلی تلاش میکنند آن را به چالش بکشند. با این حال، تجربه ثابت کرده که در بزنگاههای حساس، استفاده از ابزار دیپلماسی، آنهم در شرایطی که اسرائیل بهطور مداوم تلاش میکند با ایجاد اخلال در مذاکرات و ایجاد اجماع منفی علیه ایران، مسیر دیپلماتیک را مسدود کند، ضروری است. عدم استفاده از فرصت مذاکره به معنای بازی کردن در زمین اسرائیل است. مقابله هوشمندانه با این سناریو، مستلزم حفظ استقلال در سیاست خارجی، حفظ ابتکار عمل در مذاکرات و جلوگیری از همپیمان شدن اروپا و آمریکا با خواستهای تلاویو است.
• بسیاری بر این باور هستند که ایران باید با دیپلماسی قوی از مذاکرات فرصتی خلق کند تا اسرائیل را میدان مبادلات سیاسی، امنیتی، اقتصادی و... تنها بگذارد و این امر با وجود رئیسجمهور تاجرمسلک و اهل معامله آمریکا به خوبی ممکن است. نظر شما در این باره چیست؟
- در واقع، شرایط پیشرو اگرچه با تهدیدهایی جدی همراه است، اما میتواند به فرصتی راهبردی برای ایران تبدیل شود؛ فرصتی برای احیای جایگاه دیپلماتیک کشور و بهرهگیری از مذاکرات بهعنوان ابزاری برای خلق گشایشهای اقتصادی. اگر دستگاه دیپلماسی با اشراف کامل به شرایط بینالمللی و شناخت دقیق از بازیگران کلیدی، وارد میدان مذاکره شود، میتواند زمینهساز بازگشت تدریجی ایران به برخی تعاملات اقتصادی با اروپا و حتی آمریکا شود؛ تعاملی که نهتنها به ترمیم آسیبهای وارده به اقتصاد ایران منجر خواهد شد، بلکه وزن سیاسی ایران را در معادلات بینالمللی افزایش خواهد داد. این رویکرد، هم فرصت دفع خطر و مهار تحریمها را فراهم میکند و هم امکان منزویسازی تدریجی اسرائیل در پروژه ایرانهراسی را فراهم خواهد ساخت. آنچه که بدیهی است، اینکه؛ در شرایط کنونی، بیش از هر زمان دیگری نیازمند انسجام داخلی و اجتناب از تندرویهای سیاسی هستیم. متأسفانه برخی جریانهای تندرو، بدون در نظر گرفتن منافع ملی و خواست مردمی که در انتخابات اخیر به مسیر اعتدال رأی دادهاند، مواضعی را دنبال میکنند که تنها نتیجهاش، تسریع در ورود ایران به یک جنگ فرسایشی و فروپاشی باقیمانده زیرساختهای اقتصادی کشور خواهد بود. در حالی که بهرهگیری هوشمندانه از ابزار مذاکره و دیپلماسی، نه به معنای عدول از اصول، بلکه نشانهای از بلوغ سیاسی و رویکرد مسئولانه در قبال آینده کشور است. از سوی دیگر، شکافها و اختلافنظرهای موجود میان آمریکا و اسرائیل درخصوص نوع مواجهه با ایرآنکه در بحرانهای اخیر نیز بارها بروز یافته، فرصتی راهبردی برای تهران فراهم کرده است. اگر دستگاه سیاست خارجی بتواند با ظرافت در این شکافها بازی کند، میتواند نهتنها از تنشها بکاهد، بلکه ابتکار عمل را در میدان اقتصادی نیز به دست گیرد؛ چنانکه در میدان نبرد فیزیکی، ایران توانست با اتکا به توان بازدارندگی خود، دست بالا را به دست آورد.
تصویر شما برای اقتصاد ایران در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه چیست؟
- اگر مکانیزم ماشه فعال شود، حتی کشورهایی که در ادبیات رسمی، دوستان ایران تلقی میشوند، مانند چین یا روسیه، ناگزیر خواهند بود در چهارچوب ملاحظات جهانی و منافع خودشان عمل کنند. تجربه نشان داده که این کشورها، بهرغم حضور در پیمانهایی نظیر بریکس یا شانگهای، بهطور عملی ریسک همراهی با ایران در شرایط تحریم کامل را نپذیرفتهاند و تنها زمانی حاضر به همکاری تجاریاند که در ذیل قواعد تجارت بینالمللی باشد. بنابراین، باید با واقعبینی، از سیاست خارجیای بهره برد که بر پایه منافع ملی تنظیم شده و با تنوعبخشی به شرکای اقتصادی و پرهیز از وابستگی به یک بلوک خاص، تجارت خود را حفظ و از ظرفیتهای جهانی به شکل بهینه استفاده کرد.
ارسال نظر