
سیدمحمود میرلوحی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
حضور احزاب برای شفافیت انتخابات
آرمان ملی: انتخابات شوراها بعد از تمدید حدود یک ساله به علت وضعیت خاص کشور، قرار است سال آینده برگزار شود.
از قرار معلوم در این دوره تغییراتی درقانون انتخابات ایجاد شده است و به عبارت بهتر قانون انتخاباتی «تناسبی» شده است. بر طبق این قانون فرصت بیشتری برای احزاب و ائتلافها و لیستهای انتخاباتی برای گرفتن سهم در انتخابات و نتیجه آن به وجود میآید. البته نقدهای جدی نیز در این ارتباط وجود دارد اما اینکه فرصتی مناسب به وجود آمده تا احزاب مدنظر نگاه رایدهندگان قرار بگیرند، بسیار مناسب است و باید از این شرایط برای قدرت گرفتن تحزب استفاده است. با این وجود آنچه صحنه انتخابات و دموکراسی را مستحکم میکند، حضور مردم پای صندوقهای رای است. این حضور اگر قدرتمند باشد آنگاه خروجی انتخابات نیز به نفع مردم خواهد بود. این دوره با توجه به اینکه وضعیت تحریمها بر شرایط اقتصادی جامعه اثر گذاشته و آینده هم همچنان مبهم به نظر میرسد، شرکت مردم در انتخابات با پرسش و ابهام مواجه است. هرچند هنوز 6 ماه فرصت باقی است و باید شرایط را به گونهای تغییر داد که امیدها برای رای دهندگان به منظور حضور در پای صندوق رای افزایش یابد. «آرمان ملی» برای بررسی دور هفتم انتخابات شوراها با سیدمحمود میرلوحی فعال سیاسی و عضو ادوار شورای شهر تهران گفتوگو کرده است. میرلوحی معتقد است هرچند گام مثبتی در جهت انتخابات برداشته شده (انتخابات تناسبی) اما تا زمانی که رای مردم جایگاه خود را در صحنه سیاسی و تحولات به دست نیاورد، نمیتوان امیدی چندانی به افزایش حضور مردم در انتخابات داشت. در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
* آقای میرلوحی، انتخابات شوراها قرار است برگزار شود و در این دوره تغییراتی در قانون انتخابات ایجاد و به عبارت بهتر انتخابات تناسبی شده است. شما همواره نکاتی در ارتباط با انتخابات تناسبی داشتهاید، آیا به نظر شما برای انتخابات تناسبی زمان مناسبی است؟
به طورکلی هنوز تا رسیدن به وضعیت رقابتی مانند دیگر کشورهای دموکراتیک دنیا فاصله داریم و در عین حال اقدام اخیر یعنی برگزاری انتخابات تناسبی اقدام کوچکی است و گامها در این جهت باید با سرعت بیشتری برداشته شود تا به انتخاباتی برسیم که هم گروههای سیاسی رضایت داشته باشند و هم عموم مردم. در دنیا ساختار و کمیسیون انتخابات مشخص است، کاندیداها و نقش احزاب مشخص است و مسیر رقابتها هم مشخص میشود. اما در ایران استانداردهایی وجود دارد که منطبق با استانداردهای جهانی نیست. در ایران با این شاخصهها فاصله گرفتهایم. البته برگزاری انتخابات تناسبی یک قدم به جلوست و احزاب و تشکل و جامعه مدنی بر اثر این قانون جایگاه مناسبی در انتخابات پیدا میکنند.
*با برگزاری انتخابات به صورت تناسبی چه تغییری ایجاد میشود؟
بالاخره طبق قانونی در این انتخابات، احزاب باید لیست ارائه دهند و سازمان رای احزاب نیز از این لیستها حمایت کنند. بر اثر قانون قبلی یک لیست به صورت کامل پیروز انتخابات شده و اصلاحطلبان یا اصولگرایان اکثریت لیست را به خود اختصاص میدادند و بقیه که رای کمتری به دست میآوردند، در حاشیه میماندند. برگزاری انتخابات به صورت تناسبی این حالت را تعدیل خواهد کرد البته در صورتی که مردم به صحنه بیایند و مشارکت بالا باشد و دو یا سه ائتلاف بتوانند شورای تهران را تشکیل دهند. برای 21 نفر تهران 11 نفر از یک لیست 10 نفر دیگر از لیست دیگری در شورای شهر حاضر شوند. البته همان طور که گفته شد، فاصله زیادی تا استقبال از این تغییرات مانده است. امروز مجلسیها با درصد اندکی از واجدین شرایط رای دادن به مجلس رفتهاند. در تهران مردم در انتخابات مجلس گذشته حدود 8 درصد در انتخابات شرکت کردند و نمایندگان کنونی مجلس هم با 4 الی 5 درصد در مجلس حاضر شدهاند. اکنون نیز این دغدغه به صورت جدی مطرح است که اگر مردم پای صندوق رای حاضر نشوند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ زمانی چند انتخابات با هم ترکیب میشود، در مناطق دور از مرکز، رقابتهای محلی ایجاد میشود و آرا به صورت تصاعدی افزایش مییابد. انتخابات مجلس در برخی از شهرها محلی است و بر میزان رای مردم به لیستهای انتخابات خبرگان اثر میگذارد، لذا باید تحولی گسترده درکشور ایجاد شود تا مشارکت در انتخابات اثرگذار باشد و در این صورت نتایج قانون انتخابات تناسبی محسوس خواهد بود.
نباید مانع شکلگیری و فعالیت احزاب شد. اگر احزاب در کل کشور فعال شوند و نیروهای سیاسی، نیروهای اجتماعی را آموزش دهند و خود نیز پاسخگوی آنها باشند، آینده بهتر نمیشود؟
*به نظر میرسد حضور مردم در انتخابات پیش رو، با توجه به مسائل اقتصادی جدیتر از قبل باشد.
بله؛ رای دهندگان باید به یاد داشته باشند که عدم حضور گسترده در انتخابات میتواند مشروعیت سیاسی رای آورندگان را با چالشهای جدی روبهرو کند و بدون مشروعیت سیاسی قابل قبول ناشی از رای مردم، نمیتوان در عرصه بینالمللی مقتدرانه برخورد کرد. به نظر میرسد تحمیل جنگ 12 روزه از این جهت بود که نتانیاهو خیال میکرد همین که به مراکز هستهای حمله کند، به تصور اینکه مشروعیت سیاسی وجود ندارد، مردم به خیابانها میآیند و علیه نظام سیاسی فعلی شعار خواهند داد. مهمترین تجربه این رویارویی 12 روزه این بود که آنها متوجه شدند که مردم کشورشان را دوست دارند و در برابر هر دشمن خارجی برای ایران متحد میشوند. اما این حضور به معنای آن نیست که مردم در امور مختلف در آینده هم همین میزان مشارکت را نشان میدهند. در انتخابات گذشته ریاست جمهوری حضور 67 درصدی مردم در انتخابات دیده شد، اما این میزان مشارکت در سالهای 1400 به بعد افت کرد. معدل حضور در انتخابات مجلس که بیش از انتخابات ریاست جمهوری کاهش یافته و در انتخابات شورها که شرایط سختتر از این بود.
*گویا برخی دنبال آن هستند که دورههای کنونی انتخابات خصوصا انتخابات شوراها مجدد تمدید شود؟
بله؛ برخی در مجلس و در شورای عالی استانها زمزمههایی میکنند. اینکه در مجلس این دغدغه را دارند از این جهت است که ممکن است نتیجه انتخابات شوراها مانند شورای دوم شود. البته در دوره دوم شوراها اوج مشارکت مردم بود و شهروندان در آن زمان نخواستند که پای صندوق رای حاضر شوند. اگر مردم در این دوره در انتخابات شوراها شرکت نکنند پیام مناسبی نخواهد داشت. اگر انتخابات به زیر 15 درصد برود همه باید پاسخگو باشیم.
*برخی اعتقاد دارند به دلیل مطرح شدن برخی شائبهها و حتی وجود پروندههای فساد در بین برخی اعضای شوراهای شهرها همان بهتر که به گذشته برگردیم تا استاندار و فرماندار مدیریت شهرها را به عهده بگیرند. نظر شما در این ارتباط چیست؟
افرادی که روی جنبه فساد موردی تبلیغ میکنند و شوراها را فاقد کارآمدی و اثربخشی میدانند، باید توجه داشته باشند که در صورت نبود شوراها وضعیت بهتر نخواهد شد. اگر شوراها نباشد، کار به جای دیگری واگذار نمیشود که مثلا امور شهرها با کیفیت بهتری پیش برود. این مورد در گذشته تجربه شده است. قبلا که دولت با تمام توان کارها را مدیریت میکرد و شهرداریها در اختیار دولت بود، وضعیت اداره شهرها چندان هم بهتر نبود. استانداریها فاقد توان کارشناسی و کیفیت بخشی به فعالیتهای عمرانی، توزیع و مصرف منابع بودند. البته در آن دورهها در کل کشور فساد بسیار کمتر و به همین دلیل فساد در امور شهری هم کمتر از امروز بود. ضمن اینکه نمیتوان چون چند نفر عضو شورا در کل کشور فاسد شدهاند، کل خانواده چند هزار نفره شوراها را فاسد قلمداد کرد و خواستار برچیده شده شوراها شد. اکنون به اثبات رسیده که سیستم دولتی در اداره شهرها امتیاز خاصی نسبت به مدیریت توسط شوراها ندارد.
*سوال این است که فساد در شوراها زیاد است یا در سیستم دولتی؟
اساسا فساد در شوراها با سیستم دولتی قابل مقایسه نیست. این مورد را بنده اعلام میکنم که تجربه استانداری هم داشتهام. رانتها هر روز در سیستم دولتی مشخص میشود امضاهای طلایی درون شورها نیست، بلکه درون سیستمهای دولتی است. امروز سه نقطه در کشور منشأ درآمد است؛ وزرات اقتصاد و دارائی؛ گمرک و شهرداریها. شهرداریها منبع مهم درآمدی دارند. امروز حدود 170 هزار عضو شورا داریم و این همه درآمد حاصل میشود، اما تنها چند نفر فساد کردهاند که بازتاب پیدا کرده است. جریانی هست که این فسادها را بسیارگسترده نشان میدهد. البته شوراها باید کارآمدتر شده و به فعالیت آنها به شکل مستمر نظارت کرد. احزاب باید به صورت جدی در امور شهرها فعال شوند. نباید مانع شکلگیری و فعالیت احزاب شد. اگر احزاب در کل کشور فعال شوند و نیروهای سیاسی، نیروهای اجتماعی را آموزش دهند و خود نیز پاسخگوی آنها باشند، آینده بهتر نمیشود؟ به جای اینکه اساس شوراها و ظرفیت شوراها را مورد تردید قرار دهیم باید احزاب را قدرتمند کنیم و احزاب هم جامعه مدنی را قدرتمند کنند و جامعه مدنی نیز احزاب را مورد بازخواست قرار دهند.
*فقدان حضور موثر احزاب در امور شهری به صورت مداوم چه بلایی بر سر شهرهای ایران میآورد؟
این مورد به صورت جدی قابل بررسی است. در این معنا که اکنون قابل مشاهده است که در همین شهرهای اطراف تهران که میتوانست به محلی برای فعالیت احزاب برای تربیت نیروهای کنشگر شهری تبدیل شود و شوراهای آن پاسخگو شوند، چه افرادی اکنون در شوراهای این شهرها فعالیت دارند؟ عموما بنگاهها و دلالان املاک اعضای این شوراها هستند. این مسائل را باید حل کنیم نه اینکه خواستار جمع شدن بساط شوراها باشیم. احزاب پاسخگویی دارند و آبروی خود را نادیده نمیگیرند. این موار را باید حل کرد. در گذشته تردیدهای جدی در مورد فساد سیستماتیک اعلام میشد اکنون همه این فساد را قبول دارند و راه مقابله با این فساد تنها و تنها استفاده از احزاب است. لذا صورت مساله را پاک نکنیم.
..................................
ارسال نظر