| کد مطلب: ۱۱۸۵۴۲۲
لینک کوتاه کپی شد
بی پولی و چشم پوشی از درمان روان

«آرمان ملی» گزارش می‌دهد

بی پولی و چشم پوشی از درمان روان

آرمان ملی – گروه اجتماعی: درحالی هفته سلامت روان را پشت‌سر گذاشتیم، که همه آمارها، چه در ایران و چه جهان، حاکی از افزایش اضطراب و تنش در افراد است.

با وجود پشت‌سرگذاشتن جنگ دوازده روزه، همه افراد چه مستقیم و چه غیرمستقیم با فشار و تنش‌هایی دست و پنجه نرم کردند که تا پیش از این حتی تصورش را هم نمی‌کردند. برخی عزیزانشان را از دست دادند، برخی خانه‌هایشان و برخی هردو را. اغلب مجبور به ترک خانه برای مدتی شدند و برخی حتی شغلشان را نیز از دست دادند. اما عبور از این دوازده روز پرتنش، آنچنان روح و روانمان را فشرد، که برخی هنوز نتوانسته‌اند به حالت عادی بازگردند. این میان افزایش عجیب قیمت‌ها، بعد از جنگ دوازده روزه که تا امروز هم همچنان با سرعت باد ادامه دارد، سبب افزایش فشاری چندبرابر بر جامعه جنگ زده‌ای شد، که هنوز بار روانی این استرس را بر دوش می‌کشد.

هفته سلامت روان درحالی گذشت که در نشست خبری که به همین مناسبت برگزارشده بود، در کمال تعجب معاون وزیر بهداشت، تاب‌آوری‌اش را در برابر سوال خبرنگار از دست داد و همین واکنش یک مقام مسئول، خود حاکی از گوشه‌ای از شرایط امروز جامعه ایران بود. مساله این است که وضعیت سلامت روان جامعه‌ای که زیر فشار اقتصادی و اجتماعی و تغییرات مداوم سیاسی است، حالا یک جنگ دوازده روزه را هم از سرگذرانده است و در نهایت تابستانی گرم و بی‌برق را با حداکثر فشار و در روزهایی که هوا نیز آکنده از غبار بود را گذراند و به پاییزی رسید که باز آلوده است. باز همه اجناس چندبرابر شده است و ویروس‌های جدیدی در راه است و با وجود همه این مسائل، آیا حتی می‌شود انتظار داشت که سلامت روان افراد آن، در وضعیت با ثبات و قابل قبولی قرار داشته باشد؟ جامعه‌ای که معاون وزیر بهداشت آن درحالی که در مقام پاسخگو، به عنوان میزبان یک نشست خبری، حداقل می‌توانست‌ شان مهمان را رعایت کند و همان چندکلمه درشت را لااقل آرام‌تر حواله خبرنگاری کند، که حکم همان مرغی را دارد که در عزا و عروسی می‌خورند. خبرنگاری که با حداقل حقوق و مزایا، همیشه همه از او طلبکار هستند؛ چه جامعه عصبانی این روزها و چه مسئولانی که حتی تاب پرسیدن دو سوال را هم ندارند.

75درصد افراد کم درآمد هیچ خدمات روانی دریافت نمی‌کنند

امروز باوجود مشکلات پیچیده و چندوجهی روان درمانی، اگر از آن برچسب زنی اجتماعی عبور کرده باشیم و در نهایت جزو آن دسته از افرادی نباشیم که به‌خاطر اینکه درمان روانی را چون آن نگاهی که در گذشته بود، برابر با دیوانگی می‌دانند، در نهایت اگر پولی در جیبمان نباشد که برای درمان مشکلات روانی هزینه کنیم، حل نشده باقی خواهند ماند. وقتی برای یک جلسه مشاوره باید حداقل حدود یک میلیون تومان بپردازی، چطور می‌شود از افراد جامعه‌ای که بسیاری از آنها حقوقشان زیر 20 میلیون تومان در ماه است، انتظار داشت که برای درمان روح و روان خود هزینه کنند. هرچند طبق گفته برخی روانشناسان در ایران، بعد از جنگ دوازده روزه میزان اضطراب و افسردگی تاحد قابل توجهی بیشتر شده است و با نگاهی به اطراف خود حتما متوجه این نکته خواهید شد و دیگر حتی نیازی به آمار و ارقام نیست، همچنین یک بی‌انگیزگی و ناامیدی در سطح جامعه گسترده شده است، که بخشی از آن را می‌توان به تبعات آثار جنگ ربط داد و البته مشکلات اقتصادی مردم نیز در این میان تاثیر بسزایی داشته است.

اما این مساله تنها مربوط به ایران نیست. بعد از همه گیری کووید، اضطراب جهان را برداشت. برخی حتی تا سال‌های بعد درگیر مشکلات روانی و افسردگی بودند، که اجبار به ماندن خانه در شرایط همه گیری کووید، برایشان رقم زده بود. برخی افراد سالمند تا مدت‌ها بعد از پایان همه گیری، همچنان از حضور در محیط‌های عمومی و شلوغ هراس داشتند. این بحران جهانی تبعات روانی و اجتماعی و اقتصادی جبران ناپذیری برای همه جهان داشت.

 حالا فریبرز درتاج، رئیس انجمن روان‌شناسی تربیتی ایران، با بیان آماری از وضعیت سلامت روان در سطح جهان، به ایسنا گفته است: در کشورهای با درآمد کم و متوسط، بیش از ۷۵ درصد افراد مبتلا به اختلالات روان‌شناختی، نورولوژیک و مصرف مواد، هیچ خدماتی دریافت نمی‌کنند. از سوی دیگر نیز WHO برآورد می‌کند که همه‌گیری کووید- ۱۹ منجر به افزایش ۲۵ درصدی شیوع اضطراب و افسردگی در سطح جهان شده که فشار بی‌سابقه‌ای بر سیستم‌های سلامت وارد کرده است. سازمان جهانی بهداشت (WHO) به طور مستمر بر این موضوع تأکید دارد که سلامت روان، اساس رفاه فردی و عملکرد کارای جامعه است. با این حال، گزارش جهانی سلامت روان WHO از سال (۲۰۲۲) تصویر نگران‌کننده‌ای را ترسیم می‌کند.

برچسب‌های منفی برای کمک‌های روانشناختی

در گذشته مردم مشکلات روانی خود را جدی نمی‌گرفتند. مهم‌ترین دلیل آن نیز برچسب‌های منفی دیگران در قبال مشکلات روانی فرد بود. از خانواده گرفته تا جامعه، اغلب افراد کسی که به روانشناس یا روانپزشک مراجعه می‌کرد را دیوانه می‌پنداشتند. البته این یک نگاه عمومی نبود، هرچند در چند دهه گذشته نگاه غالب‌تری بود. کم کم با گسترش تعداد مشاوران و دانش آموختگان روانشناسی و مشاوره، نقش و حضور مشاوران، از ازدواج گرفته تا مشکلات فردی و خانوادگی و اجتماعی بیشتر شد. تا جایی که امروز نگاه جامعه تغییر کرده است و افراد برای کوچک‌ترین مشکلات خود نیز، اگر از عهده هزینه‌های مشاوره برآیند، به مشاور و روانشناس مراجعه می‌کنند.

فریبرز درتاج درهمین راستا نیز گفته است: در بسیاری از جوامع، درخواست برای کمک روان‌شناختی همچنان با برچسب‌های منفی همراه است. این امر در بحران‌ها که افراد به شدت آسیب‌پذیر هستند، مانعی بزرگ برای دسترسی به خدمات ایجاد می‌کند. همچنین خدمات سلامت روان غالباً از نظام مراقبت‌های بهداشتی اولیه جدا هستند. در شرایط اضطراری، این جدایی منجر به از دست رفتن فرصت‌های طلایی برای مداخله زودهنگام می‌شود. علاوه بر این، طبق اعلام WHO، شکاف جهانی نیروی کار در حوزه سلامت روان یک بحران جدی است.

 

 

 

منبع : آرمان ملی

جدید

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار