
«آرمان ملی» دلیل رشد بورس پس از مکانیسم ماشه را بررسی میکند
جهش فنر بورس در بازگشت اسنپ بک
آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: تورم انتظاری یکی از عواملی است که به گفته کارشناسان، بخش بزرگی از افزایش قیمت انفجاری ارز، طلا و نوسانات در بازار سرمایه را برعهده دارد، در حقیقت بازارهای ایران همواره به رخدادهای سیاسی، امنیتی و... واکنشی سریعتر نسبت به دیگر نقاط جهان نشان میدهد.
در این راستا فعالشدن مکانیسم ماشه و بازگشت رسمی تحریمهای بینالمللی علیه ایران، در نگاه اول باید یک خبر منفی برای اقتصاد و بهویژه بورس تهران محسوب شود که باید در واکنش به آن سریعاً نمودارها به رنگ قرمز درآید، اما اتفاقی که در عمل رخ داد، کاملاً خلاف این انتظار بود. شاخص کل بورس در چند روز اخیر جهشهای قابلتوجهی را تجربه کرد و سرمایهگذاران حقیقی با ورود سنگین نقدینگی به بازار سهام، موتور رشد جدیدی را روشن کردند، کارشناسان معتقدند برای درک این پدیده، باید زنجیرهای از عوامل اقتصادی، روانی و سیاسی را کنار هم قرار داد.
جهش واقعی یا غیرواقعی
به گزارش «آرمان ملی»، سپهر انصاری کارشناس اقتصادی در این باره گفت: وضعیت کنونی اقتصاد ایران، بورس بیش از آنکه بازتابی از رونق واقعی تولید و بهبود بنیادین اقتصاد باشد، بیشتر به تغییرات نرخ ارز و انتظارات تورمی واکنش نشان میدهد، در حقیقت با فعالشدن مکانیسم ماشه، چشمانداز افزایش فشارهای خارجی بر اقتصاد ایران تقویت شد و در نتیجه این موضوع به طور مستقیم بازار ارز را تحت تأثیر قرار داد و قیمت دلار آزاد را به قلههای تاریخی جدید رساند. او افزود: جهش نرخ ارز از دو مسیر، بورس را به صورت غیرمنتظرهای در مسیر صعودی قرار داد، از یک طرف با بالا رفتن ارزش ریالی داراییها و درآمد شرکتهای صادراتمحور و از سوی دیگر، تغییر رفتار سرمایهگذاران برای حفظ ارزش داراییهای خود در برابر تورم و سقوط ارزش ریال بیشتر شد. بر این اساس، زمانی که دلار آزاد به محدوده ۱۱۱ هزار تومان رسید، انتظارات بازار تغییر کرد، هرچند از ظواهر اینگونه بر میآید که فاصله بزرگ میان نرخ ارز آزاد و توافقی نمیتواند برای مدت طولانی باقی بماند. چرا که در نهایت دولت ناچار خواهد شد به سمت واقعیتر کردن نرخهای رسمی حرکت کند. این کارشناس توضیح داد: بر اساس تجارب تاریخی، تثبیت دستوری نرخ ارز همیشه کوتاهمدت و شکننده است و همین انتظار باعث شد گروههای دلاری بورس مانند پتروشیمیها، فلزیها و پالایشیها مورد توجه ویژه قرار گیرند. سرمایهگذاران پیشبینی کردند که با واقعیتر شدن نرخ دلار توافقی، سودآوری اسمی این صنایع جهش خواهد کرد، به این ترتیب نقدینگی به سمت سهام این شرکتها سرازیر شد و موج خریدهای سنگین در بازار شکل گرفت.
سهم عرضه و تقاضا
او سهم عرضه و تقاضا را یکی دیگر از شاخصهای تاثیرگذار در بازار سرمایه ذکر و بیان کرد: ساختار عرضه و تقاضا در بازار سهام بهگونهای است که کوچکترین افزایش تقاضا میتواند به صفهای خرید گسترده تبدیل شود، آنگونه که بازارها درماههای گذشته حکایت میکنند، بخش قابلتوجهی از سهام در اختیار صندوق تثبیت و حقوقیها قرار گرفته بود و همین مسئله باعث شد که عرضه در کوتاهمدت محدود شود و هر موج تقاضا، بهسرعت به رشد قیمتها منجر شود. در حالی که در بازار طلا یا صندوقهای مبتنی بر طلا، امکان انتشار واحدهای جدید وجود دارد و عرضه میتواند به سرعت تقاضا را تعدیل کند، بورس چنین انعطافی ندارد، از این رو نقدینگی تازهای که از صندوقهای درآمد ثابت و ابزارهای کمریسک خارج شد، با شدت بیشتری در بورس اثر گذاشت و جهشهای شاخص را رقم زد. این کارشناس توضیح داد: از جمله عواملی که میتواند رشد بورس بعد از مکانیسم ماشه را توجیه کند اینکه دربازه زمانی پیش از فعال شدن مکانیسم ماشه، بخش بزرگی از ریسکهای سیاسی و اقتصادی در ماههای گذشته پیشخور و تاثیر این رویکرد در بازار کمتر شد. بازار سرمایه پیشتر با ریزشهای پیدرپی به سطوحی رسیده بود که میتوانست نوعی کف قیمتی محسوب شود، به این ترتیب، فعالشدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها، برخلاف انتظار، اثر روانی شدید نزولی بر بورس نداشت؛ زیرا فعالان بازار معتقد بودند بسیاری از این ریسکها قبلاً در قیمتها منعکس شده است و در نتیجه افزایش نرخ ارز بهعنوان سیگنال تازهای عمل کرد که معادلات را تغییر داد و انگیزه خرید ایجاد کرد.
تکرار تاریخ در بورس
انصاری ادامه داد: وجه تمایز وضعیت فعلی با تجربههای گذشته در شرایط مشابه آنچه که هم اکنون حاکم است، باید گفت که، در اوایل دهه ۹۰ و همچنین سالهای ۹۸ و ۹۹، تحریمها و جهش نرخ ارز موجب رشد قابلتوجه شاخص بورس شدند، ولی آن رشدها عمدتاً بر بستری از بیثباتی و هیجان شکل گرفتند و در نهایت به حباب و سقوط منجر شدند، ولی در شرایط کنونی پس از بازگشت اسنپ بک به عنوان یک عامل تاثیرگذار در بازار، بازار سرمایه نسبت به گذشته کمی پختهتر شده و مدیریت روانی بهتری بر آن اعمال میشود. او اضافه کرد: بورس طی ماههای اخیر اقداماتی مانند افزایش شفافیت اطلاعاتی، کنترل معاملات و حضور فعال حقوقیها در حمایت از بازار را در دستور کار قرار داد و در نتیجه همین سیاست گذاریها، باعث شد بازار در برابر شوک سیاسی اخیر مقاومتر باشد و مسیر نقدینگی همچنان به سمت سهام حفظ شود.
هشداری برای واقعبینی
او با تاکید بر اینکه باید در شرایط کنونی واقع بین بود، گفت: رشد اخیر بورس بیش از آنکه ناشی از بهبود واقعی اقتصاد باشد، ریشه در کاهش ارزش ریال و رشد اسمی داراییها دارد. افزایش نرخ دلار باعث میشود درآمد شرکتهای صادرات محور در صورتهای مالی آنها به ریال بالاتر محاسبه شود و این تصور ایجاد شود که سودآوری رشد کرده است، ولی در واقع این یک توهم پولی است؛ چرا که ارزش دلاری شرکتها تغییر چندانی نکرده و تنها به دلیل افت ارزش پول ملی، ارقام بزرگتری در گزارشهای مالی ظاهر شده است. بنابراین اگرچه شاخص بورس در ظاهر رشد میکند، اما این رشد بیشتر تورمی است تا اینکه بتوان از آن به عنوان تغییرات زیرساختی یاد کرد. این کارشناس درباره اینکه این رویکرد تا چه زمانی ماندگار است، گفت: این مسأله به چند عامل کلیدی بستگی دارد. اصلیترین عامل، سیاست ارزی دولت است، یعنی چنانچه بانک مرکزی همچنان بر تثبیت نرخ ۷۰ هزار تومانی دلار توافقی اصرار کند، فاصله ۶۰ درصدی میان نرخ آزاد و رسمی به رانت گستردهای منجر خواهد شد، این شکاف هم میتواند سودآوری بنگاهها را تحت فشار قرار دهد و هم اعتماد سرمایهگذاران را از بین ببرد. در این وضعیت، شرایطی احتمال بازگشت بورس به رکود و حتی ریزش وجود دارد، ولی چنانچه دولت به تدریج نرخهای رسمی را واقعیتر کند، انگیزه سرمایهگذاری در صنایع دلاری حفظ خواهد شد و بورس میتواند بخشی از رشد خود را ادامه دهد. از سوی دیگر، ورود و خروج نقدینگی حقیقی عاملی مهم در تثبیت یا غیر از آن محسوب میشود. بر اساس دادههای اخیر، در سه روز بیش از پنج هزار میلیارد تومان پول حقیقی وارد بازار سهام شده است، اگر این روند ادامه پیدا کند و ارزش معاملات خرد به بالای ده هزار میلیارد تومان برسد، میتوان چشمانداز شفافتری برای ادامه رونق بورس ترسیم کرد، ولی بازار سرمایه ایران بارها نشان داده که به همان سرعت که صعود میکند، میتواند در مواجهه با یک شوک یا ناامیدی، مسیر نزولی شدیدی را تجربه کند.
انتظارات روانی بازار
انصاری انتظارات روانی بازار و مدیریت آن را بسیار مهم ذکر و بیان کرد: سرمایهگذاران در شرایط بیاعتمادی نسبت به سیاستهای اقتصادی و ناپایداری تصمیمات، به سرعت رفتار گلهای از خود نشان میدهند. از این رو اگر سازمان بورس بتواند با شفافسازی، حمایت هوشمندانه و نظارت مؤثر، اعتماد نسبی را حفظ کند، احتمال پایداری رشد بیشتر خواهد شد، اما اگر در صورت بروز تصمیمات ناگهانی یا سیاستهای متناقض، خروج سریع سرمایهگذاران اجتنابناپذیر است. او توضیح داد: قطعاً رشد اخیر بورس واکنشی طبیعی به جهش نرخ ارز و انتظارات تورمی است، یعنی فعالان اقتصادی در شرایط نااطمینانی، همواره به دنبال داراییهایی میگردند که ارزش خود را در برابر تورم حفظ کنند، در این بین طلا، ارز و سهام سه گزینه اصلی هستند، ولی به دلیل محدودیتهای عرضه و امکان کسب سود کوتاهمدت بالاتر در بورس، بخش عمده نقدینگی در روزهای اخیر به سمت سهام حرکت کرده است، از این رو، رشد کنونی بیش از آنکه نشانه بازگشت اعتماد بنیادی به بازار سرمایه باشد، محصول ترکیب شرایط خاص عرضه، انتظارات ارزی و مدیریت روانی بازار است.
چشمانداز بازار سرمایه
این کارشناس معتقد است: چشمانداز بورس در ادامه مسیر به شدت به تحولات سیاسی و ارزی گره خورده است و چنانچه دولت ناچار به پذیرش نرخهای بالاتر دلار شود و تحریمها فشار جدیتری بر درآمدهای ارزی وارد کنند، احتمالاً بورس همچنان از مسیر تورمی رشد خواهد کرد، اما قطعاً اگر سیاستهای دستوری ادامه یابد و شکاف میان نرخها پابرجا بماند، خطر رکود دوباره جدی است. در نهایت اینکه، اگر رشد اخیر بورس بیش از آنکه نشاندهنده بهبود واقعی اقتصاد ایران باشد، بازتابی از شرایط تورمی و واکنش طبیعی سرمایهگذاران به ریسکهای فزاینده است و قطعاً تنها با ترکیبی از مدیریت هوشمندانه، اصلاح سیاستهای ارزی و بازگرداندن اعتماد به سهامداران میتوان این رشد را به مسیری پایدارتر و سالمتر تبدیل کرد، در غیر این صورت، تجربههای تلخ گذشته ممکن است دوباره تکرار شود.
ارسال نظر