
«آرمان ملی» تحولات غرب آسیا را تحلیل میکند
یک بام و دو هوای ترامپ در غزه
آرمان ملی- گروه سیاسی: جنگ در نوار غزه بعد از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد و منجر به کشتهشدن بیش از هزاران نفر از فلسطینیها شده است و اکنون وارد مرحلهای شده که با تشدید حملات اسرائیل، بحران انسانی در غزه به اوج خود رسیده است.
در سایه این کشتار مداوم و گسترده، تلاشهای جهانی برای برقراری آتشبس دائمی یا موقت به یک اولویت حیاتی تبدیل شده است. بررسی آخرین تحولات نشان میدهد که مذاکرات آتشبس که با میانجیگری کشورهایی نظیر قطر و با پیوستن قدرتهای منطقهای مانند ترکیه، پیگیری میشود، با پیچیدگیهای عمیقی روبهرو است. حماس اعلام کرده است که طرحهای پیشنهادی، از جمله برخی طرحهایی که ممکن است الهام گرفته از ابتکارات اخیر آمریکا باشند، در حال بررسی است. با این حال، موضع اسرائیل به طور مداوم در حال تغییر بوده است؛ بهطوریکه برخی مقامات اسرائیلی اعلام کردهاند فرصتهای قبلی برای آتشبس از دست رفته است و خواستههای جدیدی مانند لزوم آزادی همزمان تمامی گروگانها را مطرح میکنند. ادامه عملیات نظامی اسرائیل در مناطق مختلف غزه، بهویژه با هدف نابودی زیرساختهای نظامی و رهبری حماس، مستقیما بر فرآیند مذاکرات تأثیر منفی گذاشته و تلاشهای دیپلماتیک را تضعیف کرده است. هرگونه تحول میدانی، مانند تلاش نافرجام اسرائیل برای ترور رهبران حماس، میتواند موجب توقف یا کندشدن مجدد گفتوگوها شود. در نتیجه، این دوره شاهد یک تنش دائمی میان ضرورتهای نظامی اسرائیل برای رسیدن به اهداف اعلامشدهاش، و فشار فزاینده بینالمللی برای توقف فوری کشتار غیرنظامیان و ورود کمکهای بشردوستانه گسترده است. موفقیت یا عدم موفقیت میانجیها در این مقطع، سرنوشت غیرنظامیان در غزه و ثبات منطقهای را به طور مستقیم تحتتأثیر قرار خواهد داد. در تازهترین تحولات غرب آسیا در گفتوگو با تحلیلگر بینالملل طرح 20 مادهای دونالد ترامپ را بررسی میکنیم.
هدف ترامپ اقتصادی است
امیرعلی ابوالفتح، تحلیلگر مسائل بینالملل در واکنش به طرح جدید رئیسجمهوری آمریکا برای پایان جنگ در غزه، به خبرنگار «آرمان ملی» میگوید: «در ابتدا باید به این اصل اشاره کنیم که آمریکا دست از حمایتهای خود از رژیم صهیونیستی بر نمیدارد و اسراییل هم بدون آمریکا نمیتواند تحرکی در غرب آسیا داشته باشد. ایالاتمتحده همچنان به شکل کامل و همهجانبه از رژیم صهیونیستی حمایت میکند و حتی روابط شخصی ترامپ و نتانیاهو با هم خوب است اما اختلافاتی بین آنها بروز کرده است. بر اساس مشاهدات و تحرکات اسراییل توجه داشته باشید که در شرایط کنونی دولت تندرو و اسراییل با راهبرد کلانی که از کاخ سفید دریافت میکند در منطقه غرب آسیا هماهنگ نیست. هدف رئیسجمهور ترامپ این است که در غرب آسیا جنگ یا کاهش پیدا کرده و یا کنترل شود تا زمینه سرمایهگذاری برای آمریکاییها و شرکای اروپایی و آسیایی فراهم شود». این تحلیلگر حوزه آمریکا در اینکه سرانجام طرح کنونی ترامپ چه خواهد شد، اضافه میکند: «رئیسجمهور آمریکا چه در دوره گذشته و چه در دوره کنونی که در واشنگتن مستقر است، نشان داده که برای وی اقتصاد در صدر است و اولویت مهمی محسوب میشود. نتانیاهو بر خلاف ترامپ جنگ را میخواهد، فقط دنبال جنگ است. سیاستها و عملکرد اسراییلیها نشان میدهد چه در لبنان و چه در سوریه و چه در نوار غزه، دنبال از بینبردن نیروهای مقاومت نیست بلکه آنها فقط و فقط بهدنبال جنگ خواهند بود». ابوالفتح در همین مورد و با اشاره به اختلافات تلآویو و کاخ سفید ادامه میدهد: «بر اساس گزارشها و همچنین روند جنگ یکطرفه غزه بهخوبی نشان میدهد که راهبرد ترامپ و نتانیاهو دست کم درباره موضوع فلسطین هماهنگ نیست. جریان افراطی صهیونیستی که در کنگره نفوذ قابلتوجهی دارد هرگز سیاستهای ترامپ در مورد چگونگی پایان جنگ غزه اهمیتی نخواهد داد. آنچه روشن است به نظر میرسد آمریکا در برخی حوزهها با نادیدهگرفتن یا نشنیدن صدای اسراییل در حال پیشبرد سیاستهای خود در غرب آسیا است».
چکیده طرح ترامپ
طرح صلح جامع ۲۰ بندی پیشنهادی دونالد ترامپ، که اخیرا در رسانهها مطرح شده و در حال بررسی است، بر مجموعهای از پیششرطهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی برای پایان دادن به درگیریها و تضمین آینده غزه تأکید دارد. در ادامه به خلاصهای از این طرح اشاره خواهیم کرد. سرفصلهای اصلی این طرح عبارتنداز: پایان فوری جنگ و آتشبس کامل، آزادی تمامی اسرا ظرف ۷۲ ساعت، آزادی زندانیان فلسطینی (۲۵۰ محکوم ابد و ۱۷۰۰ بازداشتشده ۷ اکتبر)، عفو عمومی اعضای حماس متعهد به خلع سلاح، غزه عاری از تروریسم، خلع سلاح کامل و نابودی زیرساختهای نظامی حماس، حکمرانی موقت توسط کمیته تکنوکرات غیرسیاسی فلسطینی، تشکیل «شورای صلح» به ریاست دونالد ترامپ برای نظارت بر حکمرانی و بازسازی، استقرار نیروی ثباتبخش بینالمللی (ISF) با همکاری آمریکا و شرکای عرب، عقبنشینی تدریجی اسرائیل با حفظ حضور امنیتی در حاشیه غزه، ارسال فوری و کامل کمکهای بشردوستانه از طریق نهادهای بینالمللی، تدوین طرح توسعه اقتصادی ترامپ برای بازسازی و ایجاد شغل، تأسیس یک منطقه ویژه اقتصادی و در نهایت، ایجاد مسیری معتبر به سوی خودمختاری و تشکیل کشور فلسطین.
نمادین اما تاثیرگذار
اسراییل رفتهرفته وارد انزوایی خواهد شد که شاید دیگر خبری از حمایت اروپا نباشد. در هفتههای اخیر چندین کشور اروپایی از جمله فرانسه، بلژیک، لوکزامبورگ، مالت، اسپانیا، نروژ، اسلوونی و ایرلند اقدام به شناسایی کشور فلسطین کردهاند. این حرکت، اگرچه یک گام نمادین تلقی میشود، اما دارای اهمیت سیاسی قابلتوجهی در صحنه بینالمللی است. دلیل اصلی گرایش اروپا به این سمت، تشدید بحران انسانی و سیاسی در غزه و ناکامی فرآیند صلح سنتی مبتنی بر راهحل دو کشوری از طریق مذاکره مستقیم بوده است. این کشورها معتقدند که شناسایی دولت فلسطین، بهویژه در این مقطع حساس، توازن قدرت را اندکی به نفع فلسطینیها تغییر میدهد و پیامی قاطع مبنی بر لزوم پایان اشغالگری و تضمین حقوق فلسطینیها ارسال میکند. این اقدام یک استراتژی فشار دیپلماتیک است که هدف آن احیای امیدها برای یک راهحل سیاسی پایدار مبتنی بر «راهحل دو کشوری» است، قبل از آنکه وضعیت موجود به نقطه غیرقابل بازگشت برسد. با این حال، نگرانیهایی وجود دارد که شناساییهای «مشروط» یا اعلامشده بدون مکانیزمهای اجرایی مشخص، صرفا به تقویت موضع نمادین کمک کرده و تأثیر واقعی در تشکیل دولت فلسطین و پایان دادن به اشغالگری نداشته باشد. کشورهایی مانند فرانسه و بریتانیا تلاش دارند تا این حرکت را بخشی از یک استراتژی هماهنگتر با کشورهای عربی حوزه خلیجفارس قرار دهند تا این شناسایی صرفا یک بیانیه سیاسی نباشد، بلکه بهعنوان یک اهرم فشار برای پیشبرد مذاکرات جدیتر و تعیین چارچوب زمانی برای تحقق یک کشور مستقل فلسطینی به کار گرفته شود. در نهایت، اروپا امیدوار است با این گام، زمینه را برای یک توافق جامعتر و عادلانهتر که در آن حقوق هر دوطرف رعایت شود، فراهم آورد.
ارسال نظر