گزارش «آرمان ملی» از تماسهای مزاحم با اورژانس تهران و تبعات آن
بهای سنگین ایجاد مزاحمت برای شماره اورژانس
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: حتما برای شما هم پیش آمده بود، آن زمانها که هنوز تلفنهای خانگی آیدی کالر نداشت و وقتی کسی تماس میگرفت شمارهاش نمیافتاد، کسی به خانهتان زنگ میزد و یا فوت میکرد و یا سکوت! این اتفاق برای دههها قبل بود.

با گسترش تکنولوژی و آمدن تلفنهایی که شماره تماس گیرنده را نشان میداد، دیگر تعداد مزاحمها کمتر شد. اما نکتهای که هست، این برداشت شوخی و خنده از مزاحمت برای دیگران، در فرهنگ ماست. حتی دههها قبل یادم میآید دانشآموزانی بودند که هنگام بازگشت از مدرسه، زنگ خانهها را میزدند و فرار میکردند. آن زمان برخی از افراد مسن تا دم در میآمدند و در را که باز میکردند، کسی نبود. این اتفاق شاید در ظاهر شوخی و سرگرمی باشد، اما گاه باعث دردسرهایی میشد. مانند همان مزاحم تلفنیها که گاه با تماسهای مرتبشان باعث دعوای یک زوج میشد. حتما شما هم این را به یاد دارید که برخی با آتشنشانی تماس میگرفتند و مثلا میگفتند که غذایمان سوخته است و حرفهایی از این قبیل و بقیه هم کنارشان نشسته بودند و میخندیدند. این اتفاق را در همان کودکی هم کسی برایمان توضیح نمیداد که کار خوبی نیست. تا جایی که به یاد دارم یکی از بچههای همسایه با چند بچه دیگر که به خانهشان میآمدند، مرتب با اورژانس و آتشنشانی و شمارههای مختلف تماس میگرفتند و میخندیدند و این به نوعی برایشان بازی و تفریح بود. کسی هم آنها را بازخواست نمیکرد. شاید حتی خودشان هم نمیدانستند که چه میکنند.
اما این مساله همچنان به روشهای دیگری ادامه دارد. یعنی انگار ایجاد مزاحمت برای دیگران در بخشی از فرهنگ ما آنقدر عادیسازی شده است، که هرهفته شاهد این هستیم که تماسهای فراوانی با اورژانس گرفته میشود و این مساله دیگر شوخی بردار نیست. جای گریه دارد به جای خنده، که هنوز هستند افرادی که این چنین پیگیر آنقدر مزاحم میشوند که نمیدانند این تماسها چه تبعاتی برای آنها دارد و گاه سبب میشود که به مساله اورژانسی و رسیدن به بیماری که واقعا در وضعیت مرگ و زندگی است، رسیدگی نشود و یا با تاخیر به بیماران برسند. حالا مدتهاست که صدای اورژانس تهران هم درآمده است.
اقدامات ناکافی بازدارندگی
در همین راستا، امیرمحمد شهسوارانی، روانشناس و جامعهشناس، به «آرمان ملی» گفت: متاسفانه مزاحمتها با اورژانس بسیار زیاد است و حتی زمانی فردی بوده که بالای هزار بار، با اورژانس تماس گرفته بوده. چون این کار از نظر قانونی منع چندانی ندارد، که حتی علیه این فرد پرونده هم تشکیل شده بود. بحث بازدارندگی در این مساله مهم است، که چندان به آن توجهی نشده است. بحث دیگر هم این است که نه تنها به اورژانس که به آتش نشانی هم زنگ میزنند. حتی به 110هم زنگ میزنند. البته 110بعد از تماس شما دوباره با شما تماس میگیرد، پرس و جو میکنند و مشخصاتی از فرد تماس گیرنده میگیرند. اما در بحثی مثل اورژانس و 118 و آتشنشانی و شمارههای امدادی دیگر، نمیتوان پیگیری کرد و نهایت اینکه شمارهها را کنترل کنند و به مخابرات بگویند که مسدود کند که به طور معمول ممکن است که مثلا چندروز خط را مسدود کند. او با اشاره به ریشههای مبهم این اقدام، افزود: نیامدند این افراد را آزمایش و آنالیز کنند. اگر این کار را میکردند، راحتتر میشد نتیجهگیری کرد و دلایل این اقدام را تحلیل کرد. اما تحقیقات نشان میدهد که این تماسها اغلب توسط کودکان و نوجوانان برای سرگرمی یا کنجکاوی، و نیز افراد دارای مشکلات روانی که به دنبال جلب توجه هستند انجام میشود. عوامل اجتماعی مانند فشار همسالان و انزوا، انگیزههای روانی مانند هیجان جویی و حالتهای عاطفی مانند خستگی یا ناامیدی نیز نقش دارند. همچنین افراد دارای اختلالات شخصیتی دست به این اقدام میزنند. البته برخی از افراد هم هستند که تحت تاثیر مخدرها قرار گرفته و قضاوت آنها مختل میشود که در این حالت ممکن است اقدام به تماسهای آزاردهنده بگیرند، حالا با اورژانس و یا با افراد آشنا. البته در این میان یک دسته افراد نیز هستند که به دلیل عدم آگاهی برای سوالات غیراضطراری تماس بگیرند و خطوط اضطراری را با سوالات اداری مسدود کنند.
شهسوارانی درباره دلایل این اقدامات نیز گفت: فشار همسالان به ویژه در میان نوجوانان میتواند آنها را تشویق به تماس کند. همچنین انزوای اجتماعی ممکن است سالمندان یا افراد دارای بیماریهای روانی را به تماس با خطوط اضطراری سوق دهد. هنجارهای فرهنگی و سطح آگاهی بر سوءاستفاده تاثیر میگذارد. بهخصوص در جوامعی که آگاهی و آموزش کمتری در این زمینه دیده باشند، کمتر تبعات این اقدامات را جدی میگیرند. این افراد تصور میکنند که این تماس هم یک شوخی و مسخره بازی است و تبعات آن بهخصوص در تماس با شمارههای اضطراری، نه برای آنها آگاهی رسانی شده و نه خودشان به دنبال کسب آگاهی و اطلاع در این زمینه بودند. به طوری که ممکن است اگر برای یک نوجوان توضیح دهید که همین چند ثانیهای که تلفن اورژانس را اشغال کردی، میتواند جان یک بیمار را نجات دهد، ممکن است اصلا باور نکند و به این مساله حتی فکر هم نکرده باشد. لذا شاید آگاهی و آموزش بهخصوص در مدارس، بعنوان بخشی از کتابهای درسی، بتواند اقدام قابل ملاحظهای در کاهش این تماسها باشد.
تنها ۵ دقیقه فرصت هست تا با آموزش فرد تماس گیرنده، جان فرد بیمار را نجات داد تا آمبولانس برسد. این شرایط استرسزا را در نظر بگیرید، اما فرد ناگهان میخندد و همکارم متوجه میشود که این فرد یک مزاحم است!
10هزار مزاحمت در یک هفته!
همین چند هفته پیش بود که محمداسماعیل توکلی رئیس اورژانس استان تهران به ایلنا گفت: از ۲۳ تا ۲۹ فروردینماه، ۲۳ هزار و ۶۵۶ ماموریت در اورژانس استان تهران ثبت شد که درپی این ماموریتها ۵ هزار و ۶۰۷ مورد به مراکز درمانی انتقال یافتند و ۱۰ هزار و ۶۴۰ مورد نیز در محل از خدمات اورژانس استفاده کردند. وی با بیان اینکه ۱۴ و ۷ دهم درصد از مجموع تماسهای اورژانس مربوط به مزاحمان تلفنی بوده است، افزود: از ۶۷ هزار و ۷۷۷ تماس با مرکز ارتباطات اورژانس، ۹ هزار و ۹۹۷ مورد مزاحم تلفنی بودند. این درحالی است که سخنگوی سازمان اورژانس کشور هم از قوهقضائیه خواست به قضیه مزاحمان تلفنی اورژانس ورود کند. بابک یکتاپرست درباره مزاحمتهای تلفنی شماره ۱۱۵ به ایسنا گفته بود: شماره اورژانس، یک خط اضطراری است که در برخی شرایط، زندگی یک انسان به آن بستگی دارد، اما متأسفانه این خط توسط برخی افراد به نیتهای مختلف اشغال میشود و شاید بیماری که دچار حمله قلبی یا سکته شده، در پشت خط معطل بماند و جانش در خطر بیفتد. وی با بیان اینکه موردی داشتیم که یک نفر ۴۸۰ بار در چهارشنبهسوری سال گذشته مزاحم ۱۱۵ شده است، افزود: برای برخورد با این مزاحمان، سالهاست در حال تلاشیم، اما حقیقتا به جایی نرسیدهایم. سخنگوی سازمان اورژانس کشور ادامه داد: در قانون مجازات اسلامی، اگر فردی با تلفن مزاحم شود یا باید تلفن او قطع شود یا به مجازات حبس محکوم شود. این در حالی است که شماره این افراد حتی کاملا مشخص نیز هست و تنها قطعی تلفن برای این افراد کافی نیست. یکتاپرست گفت: شما تصور کنید که این مزاحمان که برخی از آنها واقعا بیماران روانی هستند با شماره ۱۱۵ تماس میگیرند و ادعا میکنند که عضوی از خانوادهشان در حال مرگ است؛ همکاران من نیز تنها ۵ دقیقه فرصت دارند تا با آموزش فرد تماس گیرنده، جان فرد بیمار را نجات داده تا آمبولانس برسد؛ شما این شرایط استرسزا را در نظر بگیرید اما ناگهان فرد به یک دفعه میخندد و همکارم متوجه میشود که این فرد مزاحم است.
ارسال نظر