| کد مطلب: ۱۰۹۸۹۹۴
لینک کوتاه کپی شد

پلنگ کاغذخوار و ببر برگ خوار

یادش بخیر در دوران نوجوانی ما معرکه‌گیری بود که با کمک میمون کوچکی به‌نام آقاجیمی دست به معرکه‌گیری می‌زد و با درآمد آن امرار معاش می‌کرد. یعنی به‌قول خودش که در پایان هر معرکه با صدایی حزن‌آلود اعلام می‌کرد: جیمی نان‌آور هفت سر عائله است.

سرگرمی ‌و تفریح ما در آن دوران منتظر جمعه بعداز ظهر ماندن به ذوق تماشای شیرین کاری‌های جیمی بود. چوپان می‌شد، جای دوست و دشمن را نشان می‌داد، می‌رقصید و بچه‌ها از شادی و خنده در پوست خود نمی‌گنجیدند. آن روزها کارتن و فیلم کودکان به این اندازه نبود‌. جیمی بود و جیمی. با گذشت ایام و پیشرفت ابزار باغ‌وحش‌های کوچک و بزرگ ایجاد شدند. در تهران دو، سه تا باغ‌وحش ایجاد شده و هر کدام به فراخور سرمایه‌گذاری جانوران مختلفی را برای کسب درآمد اسیر کرده و در قفس‌های سرد و خشک نگهداری می‌کردند. حال حتما شما و خانواده به یکی از باغ وحش‌ها کشور هنگام سفر سر زده‌اید. بوی عفونت سرسام‌آور همراه با ناله‌های جگرسوز این حیوانات بدبخت و مفلوک دل هر بیننده‌ای را می‌سوزاند. عجیب است که گاهی آزار یک حیوان بی‌گناه صدای طرفداران محیط‌زیست را به آسمان می‌رساند. از انجمن حمایت از حقوق حیوانات تا سازمان‌های خصوصی و دولتی حامی حیوانات ندای وامصیبتا بلند می‌شود. هرچند اکثر این دادخواهی ها هم به‌جایی نمی رسند ولی با هرنوری هرچقدر ناچیز باشد باز روشنایی است. من همواره دعا می‌کنم پای توریست‌های بیگانه مخصوصا غربی به‌اینگونه باغ وحش‌ها نرسد. کوچک‌ترین باغ‌وحش در دورافتاده‌ترین شهرهای اروپا حتی آفریقا اصلا قابل مقایسه با اماکن مشابه ما نیست. از پوست پفک تا پوست میوه‌جات و انواع زباله‌هامطلوب‌ترین اغذایه حیوانات ماست. چنان به سمت بچه‌ها حمله‌ور می‌شوند که بیم خوردن آنها می‌رود. آن کارگر شریف گفت چند بار مخفیانه به انجمن حمایت ازحیوانات سایر جاها نامه نوشتیم اما انگار نه انگار. یکبار هم درمقابل لو رفتن شکایت دو تن از همکاران به بهانه‌های مختلف اخراج شدند و کسی نتوانست جیک بزند. پلنگ بیچاره از ضعف و بی‌حالی غش کرده بود و شیر مشغول کاغذخواری بود.

 

*مجید ابهری

آسیب‌شناس

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار