سخنی با سلیبریتی
چهرههای برگزیده در هنر و ورزش علاوه بر دارا بودن رسالت فرهنگی در هدایت نسلهای جوان مسئولیت ارشادی آنها را نیز برعهده دارند.
این چهرهها که امروز با نام و عنوان سلیبریتی شناخته میشوند رسالت مضاعفی در غیبت خانوادهها یا کمرنگ بود نقش مهندسین شخصیت فرزندان بر گردن خویش دارند. آنها چه بخواهند و چه نخواهند در این مقطع حساس جامعه وظایفی سنگین بر عهده دارند. ممکن است این عزیزان فرزند نداشته و تشکیل خانمان نداده باشند اما به هر شکل و احوال اقوام و نزدیکانشان مثل خواهرزاده و برادرزاده سایر نزدیکان همخونشان در همین فضا تنفس کرده و به زندگی مشغولند. موضعگیریهای سیاسی یا فرهنگی چهرههای برجسته بهعنوان الگو ونماد اصلی در جامعه مورد توجه و تقلید قرار میگیرند. در مقابل تهاجمات تهی از منطق وبی هدف سلیبریتیها در سه گروه جای گرفتند: گروه اول: برای باز کردن جای خود در جوامع غربی و جلب حمایتهای گروههای مخالف ثبات و رشد اقتصادی و فرهنگی کشور «کاسه داغتر از آش شده» و حتی گاهی از دشمنان نیز سبقت گرفته وبه امید دریافت گذرنامه یا امتیازات دیگر به مردم و کشور خود پشت کرده و در انتظار روزی نشستند که برای خویش سهمیهای از دشمن دریافت نمایند. گروه دوم: در داخل کشور مانده و از داخل با صدایی آرامتر از بیرون همسرایی با دشمن پیشه کردند. گروه سوم: از ترس انتقادات یا بدرفتاریهای منتقدان سکوت کرده و در فعالیتهای حرفهای خود مشارکت نکرده و از پوز خند وتمسخر؛ دلقکمابهای حاضر شرکت در فعالیتهای هنری را تعطیل نمودهاند. در این میان گروههای منجسم و متشکل از نوچههای اروپا نشینها با ورود به حسابهای توییتری یا بخشهای موجود در واتساپ یا سایر پلتفرمهای موجود و نوشتن الفاظ زشت و فحاشیهای کور و بیهدف در ذیل تصاویر وحسابهای چهرههای معروف ومودب انهارا مورد هجوم قرار میدهند. اینگونه حرکات در اصل نشان دهنده ماهیت مهاجمان بوده و اصلا نباید مورد توجه قرار گیرند. اینستاگرام و حسابهای چهرههای بیطرف یا آرام در این پلتفرم به میدان نمایش ماهیت تبدیل شده. مخصوصا قشون منافقان مقیم در آلبانی یا سایر کمپهای دیگر که کار و وظیفهای جز نشستن در پای کامپیوتر نداشته واز صبح تا شب فقط برای تهاجمات اینترنتی و حساب سازیهای جعلی نشسته و سمپاشیهای مختلف انجام میدهند. هدفها و مقاصد این گله بیچوپان بر اهل فن و صاحبهنظران خبره واضح و کاملا مشخص هستند. فقط نوجوانان و جوانان ما که ماهیتی همچون آیینه شفاف وروشن دارند و از هدفها وغرضهای طرفهای مقابل مطلع نمیباشند. وظیفه ملی و فرهنگی صاحبان بصیرت ایجاب مینمایند که هدفهای آشکار و نهان این لشکر جرار برای نسلهای آینده کالبدشکافی کنند. چهرههای هنری نیز بدون واهمه از این دلالان فرهنگی با تکیه بر حمایتهای اقشار فرهیخته و دلسوزان واقعی به راه و کار خود ادامه دهند. خالی کردن میدان برای این مگسهای سمج نه تنها خیانت به آرمانهای اصیل فرهنگی و اسلامی است بلکه واگذاری میدان به این فرصت طلبان خواهد بود. همانها که از یکطرف به تمسخر این چهرههای اصیل پرداخته از طرف دیگر دست وپا میزنند تا جایی برای خود در جبهه اصیل انقلاب اسلامی باز کرده و سهمی از سفرههای هنری برای خود بردارند که صد البته ماهیت آنها برای همه مشخص شده و بیشتر و بیشتر خواهد شد.
*مجید ابهری
آسیبشناس
ارسال نظر