کاهش تنش با تبادل پیام
ایران و ایالات متحده آمریکا از منظر دیپلماتیک در نقطهای قرار ندارند که بتوانند با گفتوگو مسائل بین خود را حل و فصل کنند. از این منظر اخباری که در ارتباط با مذاکرات احتمالی از سوی آمریکاییها رسانهای شده که به نظر صرفا و تنها تبادل پیام است تا از این راه بتوانند تنش و بحران بین دو طرف را کنترل کنند وگرنه مذاکرهای درکار نیست چرا که هر مذاکرهای اهداف و چارچوبهایی دارد و آوردن و بردن پیامها به معنای مذاکره نیست.
پیامها مدیریت شده به صورت خاص ارسال میشود اما مذاکره فراتر از پیام است. به نظر میرسد تا زمانی که طرفین رویکرد خود را در ارتباط با مذاکره تغییر ندهند، تغییرخاصی در سطح دیپلماسی را شاهد نخواهیم بود. آمریکاییها سعی میکنند خواستههای خود را به طرف مقابل دیکته کنند و این کاری از مفهوم مذاکره دور است. در مذاکره طرفین باید بر سر میز بده بستان انجام دهند، در حالی که آمریکا به گونهای غیر اصولی موضوع غنیسازی، موشکها و سیاست منطقهای ایران را پیششرط مذاکره قرار داده است. چنین خواستههایی صرف نظر از اینکه مورد قبول ایران نیست، از سوی ایران قابل گفتوگو هم نخواهد بود. ایران تاکید کرده است که از غنیسازی کوتاه نمیآید اما از آمادگی لازم برخوردار است که در صورت پذیرش خواستههایش، رقیقسازی را بپذیرد. با این حال فضای فعلی فضایی نیست که در همین مورد نیز مذاکراتی صورت بگیرد. از سوی دیگر میانجیها نمیتوانند نقش خاص و موثری بازی کنند زیرا آنها تنها میتوانند تسهیلگر باشند؛ به این معنا که میانجیگری میکنند که مذاکره شکل بگیرد. اما اکنون در بین ایران و آمریکا میانجیگری معنا ندارد و بحث در ارتباط با تغییر رویکردهاست و تا رویکردها در طرفین متحول نشود، مذاکرهای آغاز نخواهد شد. اگر لازم است گرهی باز شود، همانند دوره اوباما که پذیرفت غنیسازی در ایران در حد برجام ادامه پیدا کند، اکنون نیز باید این سطح از تغییر در آمریکا صورت گیرد تا نشان رسمی باشد که خواستار توافق است. در غیر این صورت هیچ فضایی برای مذاکره وجود ندارد و نمیتوان امیدوار بود که این فضا با ارسال پیام و یا حتی ورود میانجی به موضوع فراهم شود. در نهایت به نظر میرسد آنچه بین طرفین در حال احیا و شکلگیری است، تبادیل پیام برای کاهش تنش است، نه گفتوگو برای حل مسائل و رسیدن به توافق.
حسن بهشتیپور
کارشناس روابط بینالملل
ارسال نظر