مجید ابهری در گفتوگو با «آرمان ملی»:
چالش های اقتصادی عامل گسترش افسردگی
آرمان ملی- احسان انصاری: «بازنشستگان، افراد بیمار و زنان سرپرست خانوار با نگرانی و اضطراب منتظر به پایان رسیدن ماه هستند تا در ماه جدید حقوق دریافت کنند.
در اغلب موارد حقوق خانوادهها تا پایان ماه نمیرسد و در پایان ماه خانوادهها با مشکلات شدید اقتصادی مواجه هستند و به دلیل مشکلات اقتصادی افراد با مشکلات روحی و روانی و افسردگی مواجه هستند. در چنین شرایطی اصطکاک بین افراد مختلف جامعه بیشتر شده و آسیپپذیری بیشتری در جامعه به وجود میآید. بدون تردید ادامه این روند آسیب پذیری روانی را در بین افراد خانواده و جامعه بیشتر خواهد کرد. مشکلات روانی و اجتماعی به شکلی است که اگر در درازمدت وجود داشته باشد درمان آن نیز نیازمند یک پروسه بلندمدت خواهد بود». جملات ذکر شده اظهارات دکتر مجید ابهری آسیبشناس اجتماعی در گفتوگو با «آرمان ملی» است. ابهری در این گفتوگو به مهمترین پیامدهای اجتماعی افزایش فشار اقتصادی به مردم پرداخته که در ادامه میخوانید.
*افزایش بیسابقه قیمت دلار و طلا با پیامدهای تورمی گستردهای در جامعه مواجه شده است. ادامه این وضعیت چه چشماندازی را پیش روی کشور قرار میدهد؟
دولت آقای پزشکیان وعدههای زیادی به مردم داد که برخی از مهمترین آن از جمله مهار تورم و تقویت وضعیت معیشتی مردم هنوز محقق نشده است. بدون تردید دادن وعده به مردم و عمل نکردن به آن باعث بیاعتمادی بین مردم و دولت میشود. در چنین شرایطی باید عنوان کرد با بیاعتمادی اجتماعی نمیتوان تورم را مهار کرد. مسئولان در زمانی که قرار است در مسند کار قرار بگیرند باید نسبت به وعدههایی که به مردم میدهند حساسیت داشته باشند و اگر گمان میکنند شرایط تحقق برخی وعدهها به دلایل مختلف وجود ندارد از دادن چنین وعدههایی خودداری کنند. هنگامی که مسئولان به مردم وعده میدهند در مردم امید و انگیزه برای بهبود وضعیت زندگی ایجاد میشود. با این وجود هنگامی که این وعدهها عملی نمیشود در بین مردم بیاعتمادی و ناامیدی ایجاد میکند. واقعیت این است که به دلیل ضعف مشهود عملکرد دولتهای گذشته و دولت فعلی شرایط کنونی جامعه به شکلی است که خبرهایی که شبکههای معاند ماهوارهای و برخی در فضای مجازی علیه دولت مطرح میکنند مورد پذیرش مردم قرار میگیرد. از سوی دیگر ضعف رسانههایی مانند صداوسیما باعث شده که مردم اخبار خود را رسانههای بیگانه دنبال کنند. عمل نکردن به وعدههایی که دولت داده باعث بروز بیاعتمادی بیشتر در بین مردم شده است. هنگامی که مهار تورم و کاهش قیمت کالاهای اساسی بدون قول و وعده و سوگند و قسم امکان پذیر است، مشخص نیست چرا این اتفاق رخ نمیدهد؟ نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که امور باید در اختیار افراد متخصص قرار بگیرد که در صورت عمل نکردن به وعدههای خود بتوان آنها را مورد مواخذه قرار داد. متأسفانه باید عنوان کنم عمل نکردن به وعدهها باعث کمرنگ شدن اعتماد اجتماعی بین دولت و مردم و مردم و مردم شده است. امروز اقشار آسیبپذیر جامعه با چالشهای جدی برای گذران زندگی خود مواجه هستند و گرانیها کمر مردم را خم کرده است.
*آیا دولت به پیامدهای اجتماعی مشکلات اقتصادی و معیشتی اقشار آسیبپذیر جامعه توجه میکند؟ دولت برای جلوگیری از ادامه این وضعیت باید چه رویکردی در پیش بگیرد؟
اگر به آمارهایی که در این زمینه از سوی نهادهای رسمی منتشر میشود دقت کنیم متوجه این نکته میشویم که تعداد کسانی که زیر خط فقر زندگی میکنند روز بهروز بیشتر میشود. امروز بسیاری از خانوادهای آبرومند به دلیل مشکلات اقتصادی با چالشهای جدی مواجه هستند و اسحت خانواده از جنبههای مختلف تحت تأثیر فشارهای اقتصادی قرار گرفته است. اغلب مردان در خانوادهها برای گذران امور زندگی خود مجبور هستند در چند شغل فعالیت کنند تا بتوانند امور اقتصادی خانواده خود را مدیریت کنند. من بر این باور هستم که اشتباهات برخی مدیران جامعه را به چنین روزی انداخته است و به همین دلیل باید برای برخی مدیران ارشد که با تصمیمات اشتباه خود به زندگی مردم آسیب میزنند مجازات در نظر گرفته شود. جابهجایی مدیران و برداشتن یک مدیر و گماردن وی به مسئولیت دیگر در حالی که کارنامه قابل قبولی نداشته تنها باعث دلخوری و ناامیدی مردم خواهد شد. در شرایط کنونی قیمت کالاهای مورد نیاز غیرقابل کنترل است و در هر ساعت یک قیمت دارد. به همین دلیل نیز اغلب مردم نمیدانند که کالایی که امروز خریداری کردهاند آیا میتوانند آن را در روزهایی بعدی نیز به همین قیمت خریداری کنند و یا خیر. در چنین شرایطی بازنشستگان، افراد بیمار و زنان سرپرست خانوار با نگرانی و اضطراب منتظر به پایان رسیدن ماه هستند تا در ماه جدید حقوق دریافت کنند. در اغلب موارد حقوق خانوادهها تا پایان ماه نمیرسد و در پایان ماه خانوادهها با مشکلات شدید اقتصادی مواجه هستند. در اغلب موارد به دلیل مشکلات اقتصادی افراد با مشکلات روحی و روانی و افسردگی مواجه هستند. در چنین شرایطی اصطکاک بین افراد مختلف جامعه بیشتر شده و آسیپپذیری بیشتری در جامعه به وجود میآید.
*ادامه این روند چه پیامدهایی برای ساحت خانواده در ایران خواهد داشت؟
بدون تردید ادامه این روند آسیبپذیری روانی را در بین افراد خانواده و جامعه بیشتر خواهد کرد. مشکلات روانی و اجتماعی به شکلی است که اگر در درازمدت وجود داشته باشد درمان آن نیز نیازمند یک پروسه بلندمدت خواهد بود. به همین دلیل نیز ما باید پیامدهای وضعیتی که امروز افراد جامعه و خانواده با آن مواجه هستند بیندیشیم. اتفاق دیگری که در جامعه ما رخ میدهد این است که افرادی که مسئولیتی ندارند به خود اجازه میدهند در زمینههای مختلف آنچه که دوست دارند مطرح کنند و به دیگران توهین کنند. این رویکرد باعث تضعیف دولت خواهد شد. به همین دلیل اگر کسی میتواند در چنین شرایطی به دولت کمک کند باید در صحنه حاضر شود، اما اگر چنین توانایی در خود نمیبیند نباید با سم پاشیهای در مسیر حرکت دولت اختلال ایجاد کند. شرایط به شکلی است که برخی از افراد به خود اجازه میدهند در همه زمینهها دخالت و اظهارنظر کنند.
به خاطر عملکرد دولتهای گذشته و دولت فعلی شرایط کنونی جامعه به شکلی شده که خبرهایی که شبکههای معاند ماهوارهای و برخی در فضای مجازی علیه دولت مطرح میکنند مورد پذیرش مردم قرار میگیرد
*آیا زمان ترمیم کابینه پزشکیان و تغییر مدیران ضعیف فرا نرسیده است؟
کارآمدی بارزترین ویژگی در رشد و پیشرفت یک سازمان و یک جامعه پویا میباشد. به همین دلیل گزینش افراد علاوه بر وجود شرایط تخصصی و حرفهای باید برخوردار از توانمندی از ایفای مسئولیتهای مرتبط باشد. یک مدیر موفق علاوه بر تحصیلات و تجربیات لازم باید از امتیازات شغلی و ضرایب حرفهای مثل سلامت روح و روان توانمندیهای حرفهای باشد. چنین مدیری باید دارای تواناییهای علمی وتجربی، قدرت تصمیمگیری و توانایی پذیرش نقاط ضعف و تلاش برای جبران آنها را داشته باشد. شوربختانه در دوران گذشته به توانمندیهای حرفهای چندان توجه نمیشد و قبیله سالاری مبتنی بر روابط را میشد در اکثر انتصابات مشاهده کرد. اولین فاز منفی در اینگونه گزینشها انتخاب افراد غیربومی برای مسئولیتها بود. محدود شدن دانش اینگونه مدیران به اطلاعات تعداد محدودی از اطرافیان اداری بود که موجب انباشت مشکلات خاص محلی شده و میشود. بیان برخی وعدههای نسنجیده از سوی برخی از گزینههای اجرایی باعث بدبینی مردم مخصوصا لایههای نخبگانی به کلیت دولت میشد. در شرایط کنونی نیز کم توجهی به نیروهای موجود در خود سازمانها وجود دارد. در بدنه اجرایی بسیاری از دوایر و وزارتخانهها نیروهای متعهد متخصص و امین حضور دارند که مورد قبول و احترام کلیت یک سازمان میباشند؛ با بکارگیری اینگونه عناصر ضمن جلب اعتماد و همکاری اجزای یک سازمان میتوان زودتر و موثرتر بر موانع ومشکلات غلبه نمود. نا آشنایی مدیران تازه وارد با سازمانهای غیر رسمی در بدنه سازمان موجب تنشهای اجرایی و در نتیجه تضعیف سیستم خدمت رسانی به مردم شده است. محدود شدن دایره انتصابات و ارزیابیهای مدیران جدیدالورود به فرصتطلبان و اعضای ناکارآمد در یک سازمان موجب ایجاد خدشه در عدالت اجرایی شده است. در چنین شرایطی نزدیک شدن به مدیران ارشد و تازهوارد برای نیروهای دلسوز و مخلص دشوار است و به همین دلیل باعث انزوا و دلسردی اینگونه نیروها میگردد.
به چه میزان با وجود مدیران کنونی به عبور از چالشهای موجود خوشبین هستید؟
به هر حال زمان تغییر مدیران ضعیف فرارسیده و آقای پزشکیان باید به این نکته توجه کند. رابطه قانونمند و منطقی خود نوعی ضابطه استاندارد میباشد ودر صورت بهرهگیری از آن میتوان به بهبود شرایط امیدوار بود. مصیبت از آنجا آغاز میشود که رابطه بهصورت محض و بیدخالت منطق و معیارهای علمی و تجربی ملاک قرار گیرد از اینجا به بعد دیگر نمیتوان امیدی به خیر و صلاح داشت. تا امروز اکثریت لطمات و زیانهای وارده به جامعه و مردم ناشی از همین نوع بیتوجهی به واقعیتها و تقدم رابطه بر ضابطه بوده است. امروز نخبگان و همه کسانی که در چهل و هفت سال گذشته زیانهای حضور افراد نالایق را در مسئولیتهای مختلف دیده و حس کردهاند امید به تغییر دارند. ارجاع همه کاستی و ناکامیها به میدان تحریم و فشارهای خارجی و دخالتهای بیمورد بهانهای برای فرار از عوارض گزینشهای نامناسب و بیضابطه دیگر، حنای بیرنگ از سوی برخی از مدیران کمتدبیر میباشد.
ارسال نظر