حشمتا... فلاحتپیشه در گفتوگو با «آرمان ملی»
منافع ایران در مذاکرات محرمانه تامین نمی شود
آرمان ملی- احسان انصاری: قطعنامه جدید شورای حکام علیه ایران معادلات پیرامون برنامه هستهای را به چه سمتی خواهد برد؟ قطعنامه 28 مادهای آمریکا و روسیه درباره اوکراین چه نقشی در مسیر پرونده هستهای ایران خواهد داشت؟
چرا عربستان به عنوان میانجی جدید پرونده هستهای ایران نقشآفرینی میکند و این نقش آفرینی چه پیامدهایی خواهد داشت؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر حشمتا... فلاحت پیشه استاد دانشگاه و رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس گفتوگو کرده است. فلاحت پیشه در این زمینه معتقد است: «به صورت طبیعی پیامهای محرمانه بین ایران و آمریکا در حال رد و بدل شدن است. البته این وضعیت همواره وجود داشته و تنها در این مقطع خاص نیست. تجربه نیز نشان داده که هیچ گاه منافع ایران در مذاکرات محرمانه تأمین نشده است. واقعیت این است که بحران اوکراین در وضعیتی قرار گرفته که نتیجه آن شکلگیری یک حکومت قیمومیتی در این سرزمین است. براساس آنچه ترامپ و پوتین با هم توافق کردهاند اوکراین در آینده بخشی از خاک و استقلال داخلی و خارجی خود را از دست خواهد داد. به همین دلیل ایران باید پرونده هستهای خود را از اوکراین و مناقشات بین دو ابرقدرت شرق و غرب جدا کند و رویکرد مستقلی در پیش بگیرد. نکته دیگر اینکه هر میانجی که وارد معادلات ایران و آمریکا میشود، با خود انتظارات جدیدی را میآورد. به عنوان مثال در شرایط کنونی که عربستان وارد معادلات مذاکرات بین ایران آمریکا شده به نظر میرسد در آینده با دستور کار جدیدی در این زمینه مواجه خواهیم بود. در واقع هر میانجی که خواستههای جدیدی را مطرح میکند، این خواستهها منافع ایران را کاهش میدهد و هیچ کدام به ضرر آمریکا نخواهد بود». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*پس از تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران مسیر معادلات بین ایران و غرب به چه سمتی خواهد رفت؟
در این زمینه آنچه حائز اهمیت است این است که پرونده هستهای ایران به عنوان یک پرونده مستقل مورد بررسی قرار بگیرد و یا یک مسأله مرتبط با روسیه. من فکر میکنم در شرایط کنونی روسیه دنبال این است که از پرونده هستهای ایران به عنوان یک مابهازا در بحران اوکراین استفاده کند. روسیه امیدوار بود که اختلافات تجاری آمریکا و چین حل نشود اما پس از اینکه این اختلافات حل شد آنچه بین آمریکا و روسیه به یک دغدغه مشترک تبدیل شده، شکل دادن به تغییر و تحولات آینده در ایران و اوکراین است. پس از قطعنامه 28 مادهای آمریکا برای اوکراین در عمل این کشور تحت قیمومیت تبانیگونه آمریکا و روسیه قرار گرفته است. براساس این قطعنامه توانایی سختافزازی و نرمافزاری اوکراین کاهش پیدا میکند، این کشور حق عضویت در ناتو را نخواهد داشت و باید انتخابات زودهنگام در این کشور برگزار شود. اتفاق دیگری که رخ داده این است که برخی از موانع توسعه نظامی اوکراین را در عمل به جزئی از قانون اساسی این کشور تبدیل کردهاند. شرایط به شکلی است که این احتمال وجود دارد که این قطعنامه تحمیلی به اوکراین در شرایطی متفاوت به ایران نیز تحمیل شود. واقعیت این است که از تبانی آمریکا و روسیه چیزی بیش از این بیرون نخواهد آمد.
*در چنین شرایطی کنشگری ایران چگونه خواهد بود؟
من از سال1400 تاکنون همواره عنوان کردهام که تا زمانی که روسیه درگیر جنگ اوکراین است، ما باید پرونده هستهای خود را حل کنیم و اجازه ندهیم این دو موضوع بهم گره بخورد. ایران باید در مسیری قرار بگیرد که پرونده هستهای موضوعی مستقل نسبت به جنگ اوکراین داشته باشد تا بتوان آن را حل کرد. در این زمینه دو عامل مهم نقش تعیین کنندهای ایفا خواهد کرد. نخست وضعیت همسایههای جنوبی ایران و دیگری اسرائیل است. در شرایط کنونی همسایههای جنوبی ایران دنبال امنیت پایدار هستند و بخش عمده قراردادهای اقتصادی و تجاری که با آمریکا بستهاند، تا بیست سال آینده نیازمند یک مسیر امن است. در چنین شرایطی ایران باید حس امنیت ذهنی را برای همسایههای خود ایجاد کند. متأسفانه نوع اختلافاتی که به تازگی مطرح شده شباهتهای زیادی به اختلافات قبل از جنگ 12 روزه دارد. کسانی که به شکلهای مختلف تلاش کردند اختلافات بین ایران و عربستان و حتی شیعه و سنی را در خاک عربستان مطرح کنند و به آن دامن بزنند در مسیری در حال حرکت هستند که قبل از جنگ 12 روزه نیز وجود داشت. در همین زمینه برخی نمایندگان مجلس نیز با طرح مسائلی مانند ضرورت خروج ایران از NPT و همچنین ساخت بمب اتمی به صورت ناخودآگاه بر خلاف منافع ملی عمل میکنند. ایران دنبال ساخت بمب اتمی نیست و از سوی دیگر خروج از NPT نیز سیاست رسمی جمهوری اسلامی نبوده است. به همین دلیل طرح چنین مسائلی بازیگر دوم یعنی اسرائیل را علیه ایران فعال خواهد کرد.
براساس توافق ترامپ و پوتین، اوکراین بخشی از خاک و استقلال داخلی و خارجی خود را از دست خواهد داد. به همین دلیل ایران باید پرونده هستهای خود را از اوکراین و مناقشات بین دو ابرقدرت شرق و غرب جدا کند
*در چنین شرایطی کنشگری اسرائیل به چه صورت خواهد بود؟
اسرائیل همواره این ادعا را مطرح کرده که ایران در حال ساخت بمب اتمی بوده و همواره جامعه جهانی را به این دلیل علیه ایران برانگیخته است. به همین دلیل اگر برخی در داخل کشور مسائلی مانند نیاز ایران به بمب اتمی و خروج از NPT را مطرح کنند، در واقع بهانه لازم در اختیار اسرائیل قرار داده و اسرائیل را علیه ایران فعال میکنند. در چنین شرایطی اسرائیل تلاش خواهد کرد آمریکا و کشورهای اروپایی را نیز علیه ایران با خود همراه کند. ایران نباید در این مسیر قرار بگیرد و بلکه باید سازوکار امنیت منطقهای را در دستور کار خود قرار دهد و نه اینکه سازوکار ناامنی منطقهای را دنبال کند. متأسفانه در روزهای اخیر وزیر امور خارجه بیکار بوده و برنامههایی که دنبال میکند ارتباطی با پرونده هستهای ایران ندارد. تنها کاری که وزیر خارجه در روزهای اخیر انجام داده اعلام خاتمه یافتن توافق قاهره بود که در عمل یک اقدام غیر دیپلماتیک به شمار میرود. در واقع برنامههایی که آقای عراقچی در روزهای اخیر برای خود تنظیم کرده هیچ ارتباطی با پرونده هستهای ندارد.
*ترامپ و عراقچی هر کدام به شکلهای مختلف در روزهای اخیر درباره شرایط مذاکره صحبت کردند. آیا این سخنان میتواند به معنای زمینهسازی برای مذاکرات جدید باشد؟
به صورت طبیعی پیامهای محرمانه بین ایران و آمریکا در حال رد و بدل شدن است. البته این وضعیت همواره وجود داشته و تنها در این مقطع خاص نیست. تجربه نیز نشان داده که هیچ گاه منافع ایران در مذاکرات محرمانه تأمین نشده است. در شرایط کنونی ایران باید از رویکرد فعلی فاصله بگیرد و از سوی دیگر به عنوان یک بازیگر مستقل نسبت به بحران اوکراین عمل کند. واقعیت این است که بحران اوکراین در وضعیتی قرار گرفته که نتیجه آن شکلگیری یک حکومت قیمومیتی در این سرزمین است. براساس آنچه ترامپ و پوتین با هم توافق کردهاند اوکراین در آینده بخشی از خاک و استقلال داخلی و خارجی خود را از دست خواهد داد. به همین دلیل ایران باید پرونده هستهای خود را از اوکراین و مناقشات بین دو ابرقدرت شرق و غرب جدا کند و رویکرد مستقلی در پیش بگیرد. نکته دیگر اینکه هر میانجی که وارد معادلات ایران و آمریکا میشود انتظارات جدیدی را با خود میآورد. به عنوان مثال در شرایط کنونی که عربستان وارد معادلات مذاکرات بین ایران آمریکا شده به نظر میرسد در آینده با دستور کار جدیدی در این زمینه مواجه خواهیم بود. به همین دلیل اگر ایران و آمریکا به صورت مستقیم با هم مذاکره کنند بهتر از این است که این اتفاق با میانجیهای جدید با دشواریهای تازهای مواجه شود. در واقع هر میانجی که خواستههای جدیدی را مطرح میکند این خواستهها منافع ایران را کاهش میدهد و هیچ کدام به ضرر آمریکا نخواهد بود.
ارسال نظر