| کد مطلب: ۱۱۸۸۶۶۲
لینک کوتاه کپی شد
برنامه های توسعه نیاز به شفافیت دارد

عزت‌ا... یوسفیان‌ملا در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

برنامه های توسعه نیاز به شفافیت دارد

آرمان ملی- احسان انصاری: با گذشت یک سال از آغاز اجرای شدن قانون برنامه پنج‌ساله هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران، بررسی‌های کمیسیون‌های تخصصی مجلس شورای اسلامی نشان می‌دهد بخش قابل ‌توجهی از احکام این برنامه در سال نخست عملیاتی نشده است و فاصله جدی میان تکالیف قانونی و عملکرد دستگاه‌ها شکل گرفته است.

 بر اساس گزارشی که شهریورماه از سوی دولت به مجلس ارائه شد و طی حدود 40 روز در کمیسیون‌های مختلف مجلس بررسی شد، برآورد نهایی حاکی از آن است که 60 درصد احکام سال اول برنامه هفتم توسعه محقق نشده است؛ وضعیتی که به‌گفته کارشناسان، اجرای برنامه را با چالش‌هایی جدی در آغاز راه روبه‌‌رو کرده است. طبق این جمع‌بندی عملکرد دستگاه‌های مسئول در اجرای احکام تفاوت معناداری با یکدیگر داشته است اما در مجموع، اکثر وزارتخانه‌ها و سازمان‌های اصلی از تحقق بخش مهمی از تکالیف خود بازمانده‌اند. براساس ارزیابی‌های انجام‌شده از ۲۵۱۵ حکم دستگاه‌ها، ۳۲.۶ درصد از احکام در مهلت قانونی اجرا شده و ۷.۵ درصد از احکام خارج از مهلت قانونی محقق شده‌ و درخصوص حدود ۶۰ درصد از احکام، سهم عملکردی سال اول برنامه محقق نشده است. وزارت راه و شهرسازی با 77 درصد اجرایی ‌نشده، کم‌ عملکردترین نهاد میان دستگاه‌های بررسی ‌شده بوده است. 60درصد از احکام وزارت امور اقتصادی و دارایی نیز به سرانجام نرسیده است؛ احکامی که بخش مهمی از اصلاحات اقتصادی، ساماندهی سیاست‌های مالی، تنظیم بازار پول و افزایش بهره‌وری دستگاه‌ها را شامل می‌شود وزارت نیرو نیز با 56 درصد عدم ‌تحقق، نتوانسته بخش قابل‌توجهی از تکالیف مرتبط با مدیریت منابع آب، توسعه شبکه‌های برق و اصلاح ساختار انرژی را پیش ببرد. در بخش صنعت، معدن و تجارت (صمت)، 62 درصد احکام همچنان بلاتکلیف مانده و اجرایی نشده است؛ در حالی که بخش تولید، تنظیم بازار و توسعه صادرات از محورهای اصلی برنامه هفتم محسوب می‌شود. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی دلایل و پیامدهای عدم تحقق برنامه توسعه با دکتر عزت‌ا... یوسفیان ملا نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی گفت‌وگو کرده که در ادامه می‌خوانید.

*چرا نزدیک به 60 درصد از برنامه هفتم توسعه در سال اول محقق نشد؟

برنامه توسعه شامل زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. در کشورهای توسعه دقت زیادی روی برنامه توسعه انجام می‌شد و گاهی برنامه‌های بلندمدت و دقیقی تنظیم می‌کنند که چشم‌انداز یک کشور را در یک مقطع زمانی مشخص می‌کند. به عنوان مثال در کشورهایی مانند آمریکا و یا کشورهای اروپایی حتی از هم اکنون برنامه فضایی خود را مشخص کرده‌اند که در چه زمانی باید چه اقدامی صورت بگیرد. این در حالی است که این وضعیت در ایران وجود ندارد و ما با چالش‌های جدی مواجه هستیم. در روزهای اخیر آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس عنوان کردند که از 13 بند یک قانون12 بند آن را نمی‌توانیم اجرا کنیم. این مسأله مهمی است. هنگامی که عنوان می‌شود دستگاه‌ها و نهادهای دیگر همکاری نمی‌کنند، اما ما تلاش خود را انجام می‌دهیم تا به نتیجه برسیم به معنای این است که قدرت اجرایی آن را داریم. اما زمانی که عنوان می‌شود نمی‌توانیم اجرا کنیم، به معنای این است که از قدرت کافی برای اجرای برنامه برخوردار نیستند و در همه جای جهان کسی که قدرت اجرایی ندارد استعفا می‌دهد. در حالی معاون رئیس‌جمهور عنوان کرده که نمی‌توانیم فیلترینگ را برداریم که یکی از وعده‌های رئیس‌جمهور همین مورد بوده و مدیری که نمی‌تواند کاری را انجام دهد، در همه جای دنیا به معنای خداحافظی است. البته رئیس‌جمهور عنوان نکرده که نمی‌تواند فیلترینگ را بردارد. در واقع رئیس‌جمهور نسبت به وعده‌هایی که به مردم داده ابراز عجز و ناتوانی نکرده است. آقای پزشکیان حتی عنوان کرده‌اند اگر پس از پیروزی در انتخابات به جایی رسیده‌ام که احساس می‌کنم دیگر نمی‌توانم کاری انجام بدهم استعفا خواهم داد.

*چرا در حالی که رئیس‌جمهور ابراز ناتوانی نمی‌کند مدیران دولت چنین رویکردی در پیش گرفته‌اند؟ آیا بین پزشکیان و برخی مدیران فاصله ایجاد شده است؟

کسی که نمی‌تواند اقدامی برای حل مشکلات کشور انجام بدهد باید استعفا بدهد و خداحافظی کند. این وضعیت هم درباره دولت وجود دارد و هم مجلس. هنگامی که رئیس مجلس می‌گوید ما از 13 بند ذکر شده 12 بند آن را نمی‌توانیم اجرا کنیم، به معنای این است که مجلس از قدرت کافی برخوردار نیست و باید استعفا دهد. در همه کشورهای جهان حتی کشورهایی که دموکراسی ضعیفی دارند همواره روی دو اصل تأکید شده است. نخست اینکه اگر مدیری از قدرت کافی برای حل مشکلات مردم برخوردار نیست استعفا می‌دهد و دوم اینکه وعده‌ای به مردم داده نمی‌شود که نتوان آن را اجرایی کرد. نکته دیگر مفهوم و کارکرد عذرخواهی است که در همه کشورهای جهان مدیران هنگامی که در زیرمجموعه آنها اتفاق ناگواری رخ می‌دهد بدون ملاحظه و پرده‌پوشی از مردم عذرخواهی می‌کنند. عذرخواهی در کشورهای توسعه‌یافته یک اتفاق عادی است و مانع از دعواهای بزرگ می‌شود. در ایران متأسفانه فرهنگ عذرخواهی در بین مسئولان وجود ندارد. اینکه یک مدیر می‌گوید نمی‌تواند کاری انجام بدهد برای مردمی که چشم امید به وی دوخته‌اند سنگین و دردناک است. واقعیت این است که اگر فرهنگ استعفا و عذرخواهی در کشور وجود داشته باشد که در شرایط کنونی وجود ندارد، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. هنگامی که برنامه توسعه نوشته می‌شود برای آن یک بازه زمانی 5 ساله در نظر می‌گیرد که تنها در همان 5 سال باید اجرایی شود. این در حالی است که در شش برنامه توسعه گذشته محال است که موضوعی را پیدا کنید که صددرصد آن اجرایی شده باشد.

بدترین بیماری که امروز کشور با آن مواجه است آمار است. شرایط به شکلی است که ما حتی یک آمار دقیق در کشور نداریم. امروز آمارهایی که برای کشور ضروری است و باید دقیق باشد به شکل سلیقه‌ای اعلام می‌شود

*چرا چنین اتفاقی رخ داده است؟

هنگامی که رئیس‌جمهور برنامه بودجه سال جدید را به مجلس ارائه می‌کند باید گزارش سال قبل را نیز ارائه کند که چه میزان از برنامه سال گذشته را اجرا کرده است. نکته مهم این است که هیچ دولتی تاکنون گزارش سالانه به مجلس ارائه نکرده است. بنده 16 سال در مجلس حضور داشتم و از نزدیک مشاهده کردم که دولت‌های گذشته هیج کدام این اصل مهم را رعایت نمی‌کردند. رئیس‌جمهور در مجلس حضور پیدا می‌کند و حرف‌هایی می‌زند، اما این سخنان مبتنی بر عدد و رقم نیست. البته دلیل اصلی این است که برنامه ما مبتنی بر عدد و رقم نیست و در برنامه‌هایی که تدوین می‌شود با عدد و رقم مشخص نمی‌شود که دقیقا چه اقداماتی باید صورت بگیرد که در نهایت بتواند آنها را مورد بررسی قرار داد. برنامه‌ای که فاقد عدد و رقم باشد، برنامه نیست و کارایی ندارد. به عنوات مثال در برنامه توسعه‌ای که در ایران نوشته می‌شود ذکر می‌شود است که دولت موظف است در پنج سال آینده با استفاده از سیاست‌های مناسب تلاش کند مشکل دو سوم از مسکن مردم را حل کند. بدترین بیماری که امروز کشور با آن مواجه است آمار است. شرایط به شکلی است که ما حتی یک آمار دقیق در کشور نداریم. امروز آمارهایی که برای کشور ضروری است و باید دقیق باشد به شکل سلیقه‌ای اعلام می‌شود. اگر برنامه نویسی ما اصول و قاعده داشت عنوان می‌کرد که مثلا در سال 1402 دولت باید این عدد برق تولید کند. در چنین شرایطی دولت خود را موظف می‌دید که با روش‌های مختلف این میزان برق تولید کند. اگر این اتفاق رخ می‌داد دیگر کشور با مشکل قطعی برق مواجه نمی‌شد. این وضعیت درباره دیگر مشکلات جامعه نیز وجود داشت.

*در واقع وقوع بحران‌های متعدد و همزمان را ناشی از نداشتن برنامه برای مدیریت کشور می‌دانید؟

بله؛ این موضوع مهمی است که در اغلب زمینه‌های مدیریتی کشور وجود داشته و باید آسیب‌شناسی شود. چشم‌اندازی که برای کشور ترسیم شده مبتنی بر برنامه‌ریزی نیست و بلکه دستوری و سفارشی است. به همین دلیل برنامه توسعه در ایران بیشتر شبیه سفارش‌نامه و توصیه‌نامه شده است. این در حالی است که امروز همه تصمیمات در کشورهای جهان با برنامه‌ریزی گرفته می‌شود. به عنوان مثال در کشوری مانند آلمان برای 50 سال دیگر برنامه‌ریزی دقیق و با عدد و رقم صورد گرفته و هر مدیری که روی کار می‌آید باید خود را مکلف به اجرای این برنامه کند. در ایران هر کسی از راه می‌رسد سفارشی دارد که این سفارش در برنامه ذکر می‌شود. در نهایت هیچ کدام عملی نمی‌شود و تنها منافع عده‌ای را تأمین می‌کند.

 

 

 

 

 

 

منبع : آرمان ملی

جدید

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار