خروج از بنبست مذاکراتی
در آستانه برگزاری نشست فصلی شورای حکام آژانس انرژی اتمی در روز چهارشنبه 28 آبان، تلاشهایی از سوی آمریکا و تروئیکای اروپایی برای صدور قطعنامهای علیه ایران صورت گرفته و پیشنویس این قطعنامه در رسانههای خبری جهان منتشر شده است.
در واکنش به این تلاش و تحرک دولتهای اروپایی و آمریکا، ایران نیز واکنش نشان داده و هرگونه حرکتی برای صدور قطعنامه علیه ایران را به منزله تخریب بیشتر مسیر دیپلماسی، گفتوگو و مذاکره با آژانس دانسته است. دولتهای اروپایی و آمریکا درحالی چنین تحرکاتی را برای صدور قطعنامه برای ایران آغاز کردهاند که عمر قطعنامه 2231 سازمان ملل پایان یافته و عملا دیگر نباید پرونده ایران در دستور کار آژانس قرار گیرد. اما وقتی نگاهی به پیشنویس قطعنامه میاندازیم، باز همان خواستههای برجامی، محدودیتها و نظارتهای گستردهای را که آژانس از برنامه هستهای ایران داشت مدنظر قرار دادهاند و این پیشنویس ادامه همان حرفهایی است که رافائل گروسی، مدیرکل آژانس درخصوص برنامههای هستهای ایران ابراز و تلاش کرده از قطعنامههای پیش از جنگ 12 روزه به عنوان ابزار و بهانه برای فشار سیاسی استفاده کند. قطعنامههایی که در آن در مورد برنامههای هستهای ایران، بهخصوص مواد غنیسازی شده با ابهام سخن گفته شده است. اینها همه برای فشار سیاسی بر ایران و به قصد بهرهبرداری است. به هر حال پرونده ایران در آژانس درست است که به شرایط عادی برگشته ولی این شرایط، شرایط دلخواه اروپاییها و آمریکا نیست. آنها نمیخواهند به راحتی از فرصتهایی بگذرند که میتوانند به ایران فشار سیاسی وارد کنند. نظارتهای پادمانی و فراتر از برنامه هستهای ایران ابزاری برای فشار است. این تحرکات نشان میدهد که دولتهای اروپایی و آمریکا همچنان بر این باورند که ایران از نظر سیاسی، اقتصادی و امنیتی در شرایط سختی قرار دارد و تداوم فشارهای سیاسی آژانس میتواند فضای تهدید و فشار را بر ایران حفظ کند تا از این طریق ایران را وادار به پذیرش مطالبات و خواستههای خود کنند. اما این مسیر چیزی نیست جز بنبست و انسداد سیاسی و در نتیجه چنین رفتاری گفتوگو و مذاکره را سختتر خواهد کرد. البته درست است که اگر بخواهیم در گفتوگو با غربیها گشایشی ایجاد کنیم، مهمترین بخش عادیسازی گفتوگو و تعامل و مذاکره با آژانس است. با همه اینها جمهوری اسلامی در این شرایط نمیتواند کارت موثر خود را به آسانی از دست بدهد تا دولتهای اروپایی و آمریکا به هر چه میخواهند، اعم از اطلاعات و آمار از میزان تخریبها به دست بیاورند. ایران تلاش کرده با ایجاد ابهام در موضوع هستهای غربیها را وادار کند که وارد مسیر گفتوگو شوند و به این وسیله مسیر گفتوگو را باز نگه دارد ولی به نظر میرسد این سیاست به پاسخ مورد انتظار منتهی نشده و اگر این وضعیت ادامه داشته باشد احتمال دارد شرایط پیچیدهتر و بغرنجتر از گذشته شود. آنچه اهمیت دارد این است که شرایط پیوسته زیر نظر باشد که اگر فرصتی پدید آمد که بتوان با یک گفتوگو و یا با ارائه یک پیشنهاد برای گفتوگو و مذاکره از این شرایط خارج شد، از فرصت استفاده کرد وگرنه مسیر مذاکره و گفتوگو با اروپا و آژانس، فعلا مسیری پرسنگلاخ است و با روندی که دولتهای اروپایی و آمریکا در آژانس در پیش گرفتهاند، به نظر نمیرسد بتوان پنجره دیگری برای خروج از این وضعیت بغرنج و بنبست در مذاکرات هستهای ایران بازکرد؛ هرچند هنوز این احتمال وجود دارد که با بازنگری در برخی سیاستها بتوان وضعیت را به کل تغییر داد و در عین حال حافظ منافع ملی هم بود.
مرتضی مکی
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر