| کد مطلب: ۱۱۸۵۱۱۷
لینک کوتاه کپی شد

شرم‌الشیخ را بزرگ نکنیم

حضور نیافتن ایران در نشست شرم‌الشیخ در مصر تبدیل به بحث روز شده و صاحبان دیدگاه‌های مختلف درمورد این موضوع اظهار نظر کرده‌اند. برخی از این دیدگاه‌ها با آمیختگی خشم و احساس و بعضی نیز بر مبنای سلایق سیاسی خود به بزرگنمایی نشست شرم‌الشیخ پرداخته و حضور نیافتن ایران را در حد یک فاجعه ملی دانسته‌اند.

 در این ارتباط برای نزدیک شدن دیدگاه‌ها به واقعیت‌های میدانی می‌توان به نکات زیر توجه کرد. 1- در مقام بزرگنمایی نشست گفته شده که این رویداد یکی از بزرگ‌ترین گردهمایی‌های کشورهای جهان پس از جنگ جهانی دوم به حساب می‌آید. در حالی که تنها بیست کشور در این نشست شرکت داشتند و کشورهای متعددی از جمله چین و روسیه دو عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد به شرم‌الشیخ نرفتند. بعد از جنگ جهانی دوم دهها گردهمایی با موضوعات مختلف از سوی سازمان ملل متحد، جنبش عدم تعهد، سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی برگزار شده که به مراتب بزرگ‌تر از نشست شرم‌الشیخ بوده است. 2- کارشناس دیگری نپذیرفتن دعوت آمریکا را نشانه تمایل ایران به ماندن ذیل فصل هفتم منشور شورای امنیت سازمان ملل دانسته است. شاید تصور ایشان این بوده که بعد از حضور ایران در شرم‌الشیخ، آمریکا از شروط سه‌گانه خود که توسط ترامپ در کنست اسرائیل مطرح شد صرفنظر خواهد کرد و به حذف ایران از بند هفتم منشور رضایت خواهد داد. در حالی که هرگز اینگونه نبوده و ترامپ صریحا در کنست اسرائیل، مذاکره با ایران را «به رسمیت شناختن اسرائیل»، «عدم حمایت از محور مقاومت» که او گروه‌های تروریستی خواند و «توقف برنامه هسته‌ای ایران» دانست و گفت در این صورت حاضر به توافق با ایران است. لذا حضور یا عدم حضور ایران در نشست، هیچ ارتباطی به خروج یا عدم خروج ایران از ذیل بند هفتم ندارد. 3- گفته شده حضور ایران در شرم‌الشیخ به معنای بازگشت به جامعه بین‌المللی است. در حالی که ایران به‌طور فعال در جامعه بین‌المللی حضور دارد و در کنار اکثر کشورهای جهان به محکومیت جنایات اسرائیل در فلسطین و حمایت آمریکا از نسل‌کشی مردم غزه پرداخته است. در واقع این آمریکاست که با برگزاری نشست شرم‌الشیخ به دنبال بازگشت به جامعه جهانی و خروج از انزوا بود. 4- برخی از دوستان، عدم حضور ایران در نشست را به معنای از کف رفتن دستاوردهای ۴۰ سال مبارزه برای آزادی فلسطین دانسته‌اند و دیپلماسی ایران را ناتوان از ورود در تعاملات بین‌المللی خوانده‌اند. در حالی که تعاملات دیپلماتیک منوط به حضور یا عدم حضور در یک نشست نیست و ایران در طول دو سال گذشته هم بانی و هم شرکت کننده در اجلاس‌های بین‌المللی برای دفاع از مردم فلسطین بوده و در تعاملات دو جانبه با کشورهای جهان نیز نقش پیشقراول را بازی کرده است. 5- یکی از کارشناسان با اشاره به اینکه ترامپ ترجیح می‌دهد ایران را اندکی از چین و روسیه دور کند از ایران برای شرکت در نشست شرم‌الشیخ دعوت کرده است. این حرف درست است؛ همواره یکی از سیاست‌های آمریکا دور ساختن ایران، چین و روسیه از یکدیگر بوده اما آیا ما باید در زمین ترامپ بازی کنیم؟ 6- دوست دیگری حضور ایران در نشست را موجب تقویت روابط ما با اعراب به خصوص مصر و عربستان و ترکیه دانسته است؛ در حالی که تقویت دوستی با این کشورها صرفا با شرکت در یک نشست حاصل نمی‌شود و دیپلماسی ایران برای این موضوع برنامه دراز مدت داشته و در حال پیگیری آن است. 7- کارشناس دیگری پایان یافتن جنگ و مخاصمه‌های جهان را از مسیر دیپلماسی و مذاکره دانسته که البته این حرف به‌طور اصولی درست و مود تایید است. اما در مقاطعی از تاریخ ایران، قدرت‌های بزرگ با تحمیل جنگ و سپس آغاز مذاکره در فضایی از ارعاب، از ایران امتیاز گرفته‌اند. از دست رفتن بخش‌های مهمی از سرزمین ما مانند شهرهای قفقاز، بخش‌هایی از آسیای مرکزی، هرات و بحرین، نخست با تهدید، ارعاب و جنگ آغاز و سپس در پشت میز مذاکره، تحمیل شده است. مذاکره و دیپلماسی اگر عزتمندانه و برای دستیابی به منافع متقابل نباشد، حتما موجب ضرر و زیان خواهد شد. واقیت این است که ترامپ، یعنی شریک اصلی نسل کشی مردم غزه، برای انحراف افکار عمومی از جنایات نتانیاهو، طرح صلح خود را ارائه و در نشست شرم‌الشیخ مطرح کرد تا خود را از یک رئیس‌جمهور جنگ افروز به عنوان قهرمان صلح معرفی کند. حضور ایران در شرم‌الشیخ به معنای اعطای مشروعیت به طرح مشکوک و پر از ابهام ترامپ تلقی می‌شد و عدم شرکت ایران، پاسخ منفی به تفسیر غلط آمریکا از واژه زیبای صلح بود. بدون تردید، آثار اقدام هوشمندانه ایران در آینده بیشتر روشن خواهد شد.

محسن پاک‌آیین

سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار