
مرتضی مکی در گفتوگو با «آرمان ملی»: مطرح کرد:
همچنان باید با تردید به آتشبس غزه نگاه کرد
آرمان ملی- احسان انصاری: حماس و اسرائیل پس از کش و قوسهای فراوان و کشته شدن انسانهای بیگناه زیادی در نهایت به توافق رسیدند.
حماس روز پنجشنبه طی بیانیهای اعلام کرد که در جریان مذاکرات غیرمستقیم با اسرائیل در شرمالشیخ مصر، به توافقی دست یافته است که پایان جنگ در غزه را رقم میزند. در این بیانیه آمده است: «به توافقی دست یافتهایم که پایان جنگ در غزه، عقبنشینی نیروهای اسرائیل، ورودِ کمکهای بشردوستانه و تبادل زندانیان را مقرر میکند». حماس همچنین از دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا خواست اسرائیل را به اجرای کامل این توافق ملزم کند و «اجازه ندهد در اجرای آنچه مورد توافق قرار گرفته طفره برود یا تعلل کند». ترامپ در شبکه اجتماعی تروت سوشال نوشت: «با افتخار اعلام میکنم که اسرائیل و حماس هر دو «فاز نخست» طرح صلح ما را امضا و تأیید کردهاند. این بدان معناست که تمام گروگانها بهزودی آزاد خواهند شد و اسرائیل در نخستین گامها بهسوی صلحی نیرومند، پایدار و ماندگار، نیروهای خود را تا خطِ مورد توافق عقب خواهد برد. با همه طرفها منصفانه برخورد خواهد شد» و افزود: «امروز، روزی بزرگ برای جهان عرب و مسلمان، برای اسرائیل، برای همه کشورهای پیرامون و برای ایالات متحده آمریکاست». او همچنین از قطر، مصر و ترکیه و دیگر میانجیگران برای تحقق این توافق قدردانی کرد. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی مهمترین پیامدهای این توافق با مرتضی مکی تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
*مهمترین متغیرهایی که به آتشبس در غزه منجر شد چه بود و ترامپ چه نقشی در این آتشبس داشت؟
در هفتههای گذشته متغیرهای متعددی درآتشبس بین اسرائیل و حمایت نقش داشته است. روندهایی که امروز به آتشبس در غزه منجر شده را باید در اتفاقات دو سال گذشته تاکنون مورد بررسی قرار داد. حماس در زمانی که حمله طوفانالاقصی را طراحی میکرد گمان میکرد میتواند با گروگان گرفتن اسرائیلیها دست به یک معامله بزرگ با اسرائیل بزند. حماس گمان میکرد با توجه به به مبادلاتی که در گذشته با اسرائیل داشته میتواند امتیازهای زیادی را در قبال آزادسازی گروگانهای آنها به دست بیاورد. نمونه این مبادلات در سال 2011 صورت گرفت که حماس و اسرائیل گروگانهای یکدیگر را با هم مبادله کردند. با این وجود، در آن ماجرا خطوط قرمز زیادی را رد کرد و معادلات جدیدی را به منازعه دیرین و کهنه اسرائیل و حماس وارد کرد. این وضعیت درباره اسرائیل نیز وجود داشت و اسرائیل و آمریکا و کشورهای اروپایی با حمایتهایی که از اسرائیل در مقابل حماس انجام دادند تا حدود زیادی از خطوط قرمز گذشته عبور کردند و دست اسرائیل را برای انجام هر جنایتی در غزه باز گذاشتند. این وضعیت به خصوص درباره آمریکا وجود داشت که در دو سال گذشته از هیچ حمایت نظامی، مالی و سیاسی از اسرائیل در راستای فشار به حماس دریغ نکرده است. کشورهای اروپایی نیز در لب مرز فشار و اعتراض افکار عمومی برای جنایتهای اسرائیل و بر هم نخوردن روابط سیاسی آنها با اسرائیل حرکت میکردند. دولتهای عربی منطقه نیز واکنش موثری در زمینه مقابله با جنایتهای اسرائیل در غزه انجام ندادند. در واقع حتی واکنش و نقش کشورهای عربی در مقابل وضعیت غزه حتی از برخی کشورهای غربی نیز عقبتر بود. برخی از کشورهای عربی حتی در حملات اسرائیل به محور مقاومت نیز نقش داشتند. کار به جایی رسید که کشورهایی مانند آفریقای جنوبی و ایرلند نیز در این زمینه گامهای موثری برداشتند و تا شکایت از اسرائیل در دادگاههای بینالمللی پیش رفتند اما هیچ کدام از کشورهای عربی در این زمینه اقدامات موثری انجام ندادند.
اسرائیل و آمریکا و کشورهای اروپایی با حمایتهایی که از اسرائیل در مقابل حماس انجام دادند تا حدود زیادی از خطوط قرمز گذشته عبور کردند و دست اسرائیل را برای انجام هر جنایتی در غزه باز گذاشتند
*معادلات سیاسی و نظامی پس از حمله طوفانالاقصی بیشتر به سود اسرائیل بود یا حماس؟
به هر حال اتفاقاتی که در نهایت رخ داد شاید در ابتدا قابل پیشبینی نبود و اسرائیل پس از مدتی دست به اقداماتی زد که برای حماس قابل پیشبینی نبود و یا اگر هم بود تا به این اندازه نبود. در ماههای گذشته نتانیاهو دست به جنایتهای زیادی در غزه زد و افراد بیگناه زیادی کشته شدند. ترامپ در ابتدا تلاش کرد حمایتهای بیقید و شرطی از اسرائیل داشته باشد و حتی تا تبدیل شدن غزه به یک منطقه گردشگری و اخراج مردم فلسطین از این منطقه نیز پیش رفت. با این وجود جنایتهایی زیادی که اسرائیل در غزه انجام داد ترامپ را به جایی رساند که نمیتوانست نسبت به این جنایتها بیتفاوت باشد. این در حالی بود که ترامپ در مقابل بحران اوکراین و مقابله با ایران به دستآورد مهمی دست پیدا نکرد و به دلیل اینکه وی به دنبال به دست آوردن جایزه صلح نوبل است ابتکار عمل وی در آتشبس غزه میتوانست برای رسیدن به این هدف موثر باشد. البته ابتکار عمل طرح آتشبس غزه تنها مختص به ترامپ نبوده و این طرح با همکاری کشورهای ترکیه، قطر و مصر به دست آمده است. این کشورها نیز در تعیین طرح 20 مادهای ترامپ نقش موثری داشتهاند. از سوی دیگر حماس نیز در غزه تحت فشار زیادی قرار داشت. در دو سال گذشته لایههای یک، دو و سه فرماندهان حماس مورد هدف قرار گرفتند. از سوی دیگر بین شاخه نظامی و سیاسی این جنبش نیز شکاف ایجاد شده بود. به دلیل از دادن دادن فرماندهان کلیدی و شکافی که در این جنبش ایجاد شده بود، حماس باید واکنشی متفاوت نسبت به طرح آتشبس در غزه از خود نشان میداد.
*چرا این تصمیم در این مقطع زمانی گرفته شد؟
در دو سال گذشته تلاشهای زیادی برای آتشبس انجام شد. در دوران ریاست جمهوری بایدن وزیر خارجه این دولت بیش از 11 بار به منطقه سفر کرد تا بتواند بین اسرائیل و حماس سازش ایجاد کند. با این وجود در دقیقه نود بسیاری از توافقات توسط نتانیاهو رد میشد و هیچ کدام از ابتکار عملهایی که صورت گرفت در نهایت به یک توافق و یا آتشبس منجر نشد. در ماههای گذشته حماس و اسرائیل تحت فشار دولتهای غربی برای رسیدن به توافق قرار داشتند. این در حالی بود که راهپیماییها و اعترضات گستردهای در کشورهای غربی علیه جنایتهای اسرائیل به راه افتاده بود که همه این عوامل در شکلگیری آتشبس صورت گرفته نقش داشت. نفرت و انزجار افکار عمومی جهان را در سخنرانی نتانیاهو را در مجمع عمومی سازمان ملل شاهد بودیم که تعداد زیادی از هیاتهای خارجی در زمان سخنرانی نتانیاهو سالن سخنرانی را ترک کردند. همه این عوامل باعث شد که در نهایت بین اسرائیل و حماس توافق صورت گرفت.
*پس از برقراری آتشبس ترامپ از ایران تشکر کرد و پوتین نیز عنوان کرد که سران اسرائیل از وی خواستهاند که به تهران این پیام را برساند که قصد درگیری جدید ندارند. در چنین شرایطی معادلات پیرامون ایران در منطقه به چه صورت پیش خواهد رفت؟
من فکر میکنم هنوز باید با تردید به آتشبس در غزه نگاه کرد و از سوی دیگر با توجه به تحولات منطقه باید با نتانیاهو با احتیاط مواجه شد. ایران یکی از حلقههای آتشبس در غزه خواهد بود و اینکه ایران چه رویکردی نسبت به این توافق داشته باشد یک دوراهی بسیار مهم و استراتژیک در سیاست خارجی ایران و سیاست منطقهای خواهد بود. آقای سنایی معاون سیاسی رئیسجمهور در هفته گذشته درباره این دو راهی صحبت کردند که آیا ایران قرار است همچنان رویکرد گذشته را در پیش بگیرد و یا رویکرد جدیدی با توجه به اقتضائات منطقه در پیش گیرد. مثلا با وجود اینکه دو کشوری را نمیپذیرد، اما در سیاستهای گذشته بازنگری میکند. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که زمانی که مردم فلسطین دنبال رسیدن به توافق در این زمینه هستند، احتمالا ایران نظر مردم فلسطین را خواهد پذیرفت. اگر به بیانیه حماس برای تشکر از کشورهایی که در این توافق نقش داشتند دقت کنیم متوجه میشویم که هیچ نامی از ایران در این بیانیه برده نشد. این در حالی است که ایران در بین کشورهای منطقه بیشترین هزینه سیاسی، نظامی، اقتصادی و جانی را برای این موضوع داده است. در تنظیم این توافق نیز کشورهایی مانند مصر، ترکیه و قطر حضور داشتند که نسبت به ایران هزینههای بسیار کمتری درباره مسأله فلسطین دادهاند و ایران به عنوان کشوری که سالها و دههها در این زمینه هزینه داده نقشی در تنظیم این توافق نداشته است.
ارسال نظر