| کد مطلب: ۱۱۸۴۳۲۳
لینک کوتاه کپی شد
تفاوت توسعه‌یافتگی و عدم توسعه در واکنش به بحران غزه مشهود است

زهرا نژادبهرام در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

تفاوت توسعه‌یافتگی و عدم توسعه در واکنش به بحران غزه مشهود است

آرمان ملی- احسان انصاری: تفاوت بین واکنش ملت‌ها و دولت‌ها به مسأله فلسطین و غزه مشهود است. به نظر می‌رسد برخلاف برخی دولت‌ها که به دلایل سیاسی از جدی گرفتن بحران غزه طفره می‌روند ملت‌های جهان رویکرد دیگری در پیش گرفته‌اند و حساسیت‌های آنها غزه را به عنوان یک مسأله جهانی تبدیل کرده است.

 از سوی دیگر نوع کنشگری کشورهای توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته نیز نسبت به این مسأله قابل توجه است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر زهرا نژادبهرام استاد دانشگاه در زمینه ارتباطات گفت‌وگو کرده است. نژادبهرام معتقد است: «با مقایسه با کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه دیگر که اعتراضات مردمی بسیار فراگیر و جدی است، این نوع تظاهرات در کشورهای عرب و مسلمان بیشتر شکل دولتی یا محدود داشته است. یکی از شاخص‌های این مهم را شاید بتوان در برگزاری آزادانه و فارغ از تعلق سیاسی و جناحی نسبت به مسائل مختلف در آن جوامع دانست. حضور رسانه‌ها و نهادهای مستقل دراین خصوص می‌توانند صدای مردم را به دولت‌ها برسانند و افکار عمومی بر سیاست‌ها تأثیر مثبت بگذارد. از سوی دیگر قدرت سازمان‌های مدنی در کشورهای پیشرفته، سازمان‌های غیر دولتی و گروه‌های مدافع حقوق بشر نیز اثرات جدی در گردهمایی‌ها و اعتراضاتی از این دست دارند. آنها می‌توانند به مردم کمک کنند تا در خصوص آنها آگاهی یافته و اقدام نمایند». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*اعزام ناوگان صمود به غزه و حمله به آن حامل چه پیامی به مردم جهان است؟

بیش از 50 کشتی از سراسر جهان تحت عنوان کاروان صمود طی ماه اخیر عازم سواحل غزه شدند که اعتراض خود را نسبت به نسل‌کشی و گرسنگی اجباری به مردم این سرزمین را اعلام کنند. آنها فعالان محیط زیست و حقوق بشر و اهالی رسانه بودند که با کمک‌های بشر دوستانه عازم این سفر سخت و دشوار شدند تا صدای افکار عمومی را به جهانیان برسانند. آنان اعتراضی از جنس دیگر را نسبت به جنایت علیه بشریت در غزه را فریاد می‌زدند. افکار عمومی جهانیان با این اقدام صدای دردمندانه مرگ انسانیت را به خوبی شنیده است. از تظاهرات‌ چندصد هزار نفری در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه گرفته تا مردمان کشورهایی که میلیون‌ها کیلومتر از غزه دور هستند، همه فریاد رنج انسان‌ها را دراین منطقه شنیده و خواهان رفع آن شده‌اند. هر چند دولت‌های آنها هنوز درگیر معادلات سیاسی هستند. در این میان نگاهی به کشورهای مسلمان و عرب شاید قابل توجه باشد که حجم اعتراضات در آنها بسیار محدود و یا در برخی موارد نادر بوده است. آنان به رغم آنکه از نظر قومی و مذهبی به مردم غزه بیشتر شباهت دارند کمتر شنیده و دیده شدند.

*چرا چنین اتفاقی رخ داده است؟

برخی از صاحب نظران معتقدند این نوع رویکردها ناشی از ملاحظه کاری دولت‌های عرب و مسلمان نسبت به مسائل خودشان است. همچنین برخی به فاصله میان دولت و ملت و ضعف جامعه مدنی دراین کشورها اشاره داشتند. اما می‌توان این نکته را نیز اضافه کرد که حجم مطالبات بر زمین مانده مردم این کشورها و ناکامی و یا عدم تمایل به پاسخ دهی به آنها شاید از دلایل جدی درعدم شکل‌گیری اعتراضات گسترده مردمی باشد. در خصوص کشورهای عربی شاید جنگ‌های مستقیم آنان با اسراییل بخشی از این دلایل باشد اما هرچه هست آنچه انتظار می‌رود با آنچه ظهور و بروز می‌کند متفاوت است. اصولا افکار عمومی برخاسته از یک حساسیت منطبق بر انگیزه‌های درونی است که در ابتدا به صورت اندیشه و در ادامه به شکل یک رفتار بروز و ظهور می‌کند. اینکه مردم سرزمین‌های اسلامی و عربی نسبت به انگیزه‌های انسانی درخصوص غزه احساس رنج و درد می‌کنند بر کسی پوشیده نیست، اما اینکه این حس تبدیل به رفتار از قبیل تظاهرات و نمی‌شود اتفاقی است که جای سوال دارد و نیازمند بازخوانی دارد. انتظار می‌رود این کشورها در صدر همه مردم جهان نسبت به این اتفاقات واکنش داشته باشند، اما شاید نگرانی برخی دولت‌ها از واکنش‌های احتمالی اسرائیل و طرفداران آنها مانع از ایجاد امکان لازم برای حضور آنها در برنامه‌های گسترده حمایت از مردم غزه شود. در کنار این امر بخش بزرگی به ضعف نهادهای مدنی و گستردگی مشکلات داخلی آنها با دولت‌ها نیز باز می‌گردد. شاید اگر نهادهای مدنی نظیر تشکل‌های غیردولتی و احزاب سیاسی قوی تری در این کشورها فعالیت می‌کردند و جامعه مدنی در گسترده عرصه عمومی فعال‌تر بود امکان شکل‌گیری افکارعمومی متفاوت درمیان این کشورها قابل انتظار بود.

افکار عمومی که با نظرسنجی‌ها قابل شناسایی است، امکان ایجاد تغییر در نگرش و سیاست‌‌ها را برای دولت‌‌ها فراهم و احساسات عمومی را نسبت به آن آشکار می‌سازد، اما تغییری که ایجاد می‌‌کند معمولا زمان‌‌بر است

*یعنی توسعه یافتگی و یا عدم توسعه یافتگی در این زمینه تأثیرگذار است؟

بله؛ به نظر می‌رسد چنین باشد. با مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته و درحال توسعه دیگر که اعتراضات مردمی بسیار فراگیر و جدی است، این نوع تظاهرات در کشورهای عرب و مسلمان بیشتر شکل دولتی یا محدود داشته است. یکی از شاخص‌های این مهم را شاید بتوان در برگزاری آزادانه و فارغ از تعلق سیاسی و جناحی نسبت به مسائل مختلف در آن جوامع دانست. حضور رسانه‌ها و نهادهای مستقل نیز دراین خصوص می‌توانند صدای مردم را به دولت‌ها برسانند و افکار عمومی بر سیاست‌ها تأثیر مثبت بگذارد. از سوی دیگر قدرت سازمان‌های مدنی در کشورهای پیشرفته، سازمان‌های غیر دولتی و گروه‌های مدافع حقوق بشر نیز اثرات جدی در گردهمایی‌ها و اعتراضاتی از این دست دارند. آنها می‌توانند به مردم کمک کنند تا در خصوص آنها آگاهی یافته و اقدام نمایند. این سازمان‌ها به تحریک افکار عمومی و تلاش برای تغییر رفتار دولت‌هایشان موثر هستند. همچنین گسترش شبکه‌های اجتماعی و مستندات موجود از جنایت‌های و نسل کشی اسراییل به عنوان یک شاخص موثر که برگرفته از دسترسی به اطلاعات می‌باشد نیز قابل تامل است. در کشورهای توسعه ‌یافته دسترسی به اطلاعات و رسانه‌های مستقل بیشتر است. این امر به شهروندان کمک می‌کند تا با وضعیت‌های جهانی آشنا شوند و به آنها واکنش نشان دهند.

*در حالی که با کمک شبکه‌های اجتماعی ملت‌های جهان به‌هم نزدیک‌تر شده‌اند، آیا می‌توان گفت نسبت به جنایت درباره انسان‌های بی‌گناه هنوز تفاوت جدی وجود دارد؟

این تفاوت‌ها به عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مختلف مربوط می‌شود و به ما نشان می‌دهد که واکنش‌ها و حساسیت‌های مردم به مسائل جهانی متفاوت است. در زمینه جهانی‌سازی و ارتباطات، تلاش برای ایجاد یک فرهنگ همبستگی و همکاری در حمایت از حقوق بشر و عدالت جهانی ممکن است به خنثی‌سازی برخی از این نابرابری‌ها کمک کند. در ایران نیز با توجه به حمایت‌های دولت از برگزاری این نوع تظاهرات، اینکه شکل مدنی آن برگرفته از نقش تشکل‌های مردم‌نهاد یا دیگر اعضا جامعه مدنی باشد، کمتر به چشم می‌خورد. وضعیتی که ضرورت بازشناسی آن را برای سیاست‌گذران و کارشناسان جدی می‌کند. واقعیت این است که با حمله اسراییل به کاروان صمود و توقیف کشتی‌ها و فعالان حقوق بشر و رسانه‌ها، تصویر مکرر از عدم پایبندی اسرائیل به حقوق بشر و حقوق بین‌الملل به تصویر کشیده شد، اما این انتظار که در افکار عمومی کشورهای مسلمان و عرب منطقه تاثیر چشمگیر بگذارد، برآورده نشد.

*آیا باید بین واکنش دولت‌ها و ملت‌ها نسبت به وضعیت غزه تفکیک قائل شد؟

چنین تفاوت و تفکیکی کاملا مشهود است. در ماه‌های اخیر افکار عمومی در جهان، به خصوص کشورهای غربی و در حال توسعه نسبت به فاجعه انسانی و نسل‌‌کشی در غزه چنان متحول شده‌ که به شکاف جدی بین تصمیم‌‌گیران حکومتی و شهروندان تبدیل شده است. این مهم بیانگر اثربخشی نقش رسانه‌های اجتماعی در بازنمایی تصاویر نسل‌‌کشی در این منطقه است. این وضعیت توانسته ملت‌هایی را که دولت‌هایشان بدون توجه به آثار این اتفاقات جنایی در حمایت از اسرائیل گام بر می‌‌دارند را وادار به عقب ‌نشینی کند. افکار عمومی امروزه به شکلی متفاوت با کمک رسانه‌‌های اجتماعی که هویت جهان امروز است بسیج شده‌اند. دو سال حضور مردم برخی کشورهای غربی در خیابان و در اعتراض به نسل‌‌کشی در غزه، دولت‌‌ها را وادار به محکومیت اسراییل کرده و موجب شد اگرچه نمادین، شناسایی کشور مستقل فلسطین در دستور کار قرار گیرد. این مهم دو رویکرد را برای حکومت‌‌های سراسر جهان هویدا کرده است. نخست آنکه افکار عمومی قدرتی سیاسی و غیر‌قابل حذف است و دوم آنکه رسانه‌های نوین با اتکا به خصلت تعاملی و مشارکتی نقشی موثر در افکار عمومی جوامع دارد. شاهد این مدعا نظرسنجی‌های اخیر در جهان و آمریکا است. براساس آخرین نظرسنجی‌ها میزان محبوبیت کشور اسرائیل در آمریکا طی سال‌‌های اخیر به پایین‌ترین سطح رسیده است. افکار عمومی که با نظرسنجی‌ها قابل شناسایی است، امکان ایجاد تغییر در نگرش و سیاست‌‌ها را برای دولت‌‌ها فراهم و احساسات عمومی را نسبت به آن آشکار می‌سازد، اما تغییری که ایجاد می‌‌کند معمولا زمان‌‌بر است. این مهم به دو عامل شکل‌گیری افکار عمومی در کنار نمایش آن است که معمولا در قالب راهپیمایی، اعتراضات دانشجویی و... قابل مشاهده است. توان افکار عمومی در بروز و ظهورش را می‌توان در گستردگی این اعتراضات و نظرات آنها که به صورت‌‌های متفاوت قابل سنجش است جست‌‌وجو کرد. اصولا قدرت افکار عمومی در عصر حاضر که در شکل‌گیری و اثربخشی آن به یاری رسانه‌‌های نوین قالبی دیگر یافته، امری چشمگیر و پذیرفته شده است.

 

 

 

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار