| کد مطلب: ۱۱۸۴۰۸۲
لینک کوتاه کپی شد
فقر به امیدواری جامعه آسیب‌زده است

امان‌ا... قرایی‌مقدم در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

فقر به امیدواری جامعه آسیب‌زده است

رمان ملی- سیاوش پورعلی: در سال‌های اخیر، مسأله فقر و بحران اقتصادی در ایران به یکی از چالش‌های اساسی و فراگیر جامعه تبدیل شده است.

آگسترش فقر نه‌تنها یک معضل اقتصادی بلکه پدیده‌ای چندبعدی است که تمامی ابعاد زندگی اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی را تحت‌تأثیر قرار داده است. در شرایطی که نرخ تورم بالا، بیکاری گسترده، کاهش قدرت خرید و نابرابری طبقاتی بر زندگی مردم سایه افکنده، طبقات متوسط به‌تدریج به سمت فقر رانده می‌شوند و بخش بزرگی از جمعیت کشور درگیر تأمین نیازهای معیشتی خود هستند. این روند نگران‌کننده نه‌تنها چهره امروز جامعه را دگرگون کرده، بلکه آینده نسل‌های بعدی را نیز در معرض تهدیدی جدی قرار داده است. فقر مداوم، فرصت رشد و شکوفایی را از نسل جوان می‌گیرد؛ دسترسی محدود به آموزش باکیفیت، تغذیه مناسب و خدمات درمانی استاندارد، موجب بازتولید چرخه فقر و بزه‌کاری می‌شود. در چنین وضعیتی، کودکان و نوجوانانِ خانواده‌های فقیر، ناخواسته در مدار محرومیت باقی می‌مانند و امکان ارتقای اجتماعی برای آنان به‌شدت کاهش می‌یابد. استمرار این وضعیت، نه‌تنها مانع توسعه انسانی است بلکه ظرفیت‌های بالقوه جامعه را نیز از بین می‌برد. از سوی دیگر، تداوم بحران اقتصادی می‌تواند پیامدهای اجتماعی و سیاسی خطرناکی به همراه داشته باشد. افزایش نارضایتی، گسترش بی‌اعتمادی نسبت به نهادهای رسمی، رشد آسیب‌های اجتماعی همچون اعتیاد، جرم و مهاجرت اجباری از نتایج مستقیم بی‌توجهی به این بحران است. اگر مجموعه حاکمیت نسبت به عمق این معضل بی‌اعتنا باشد، شکاف‌های طبقاتی و اجتماعی انسجام ملی را تهدید می‌کند. بنابراین، مقابله با فقر نباید صرفاً به عنوان اقدامی رفاهی یا مقطعی تلقی شود، بلکه ضرورتی راهبردی برای حفظ ثبات، عدالت و آینده کشور است. دولت‌ها باید با نگاهی جامع و علمی، سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی خود را به‌گونه‌ای بازطراحی کنند که عدالت توزیعی، حمایت از اقشار آسیب‌پذیر و فرصت‌های برابر برای همه اقشار جامعه تضمین شود. بی‌تردید، بی‌توجهی به فقر امروز، بحران فردا را عمیق‌تر می‌سازد و میراثی سنگین برای نسل‌های آینده به‌جا می‌گذارد؛ از این‌رو، درک اهمیت این موضوع و اقدام فوری و مؤثر، ضرورتی غیرقابل‌انکار برای بقای اجتماعی و توسعه پایدار ایران است. در ادامه امان‌ا... قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس به این پرسش در گفت‌وگو با خبرنگار «آرمان ملی» پاسخ می‌دهد که تاثیرات فقر بر جامعه چیست؟ در ادامه مشروح این مصاحبه را می‌خوانید.

-    باتوجه به‌ خشونت‌هایی که در رسانه‌ها و سطح جامعه مشاهده می‌کنیم، داده‌های جامعه‌شناسی چه چالش‌هایی را نشان می‌دهد؟

در این مورد باید بگویم که جامعه‌شناسی که ساختارهای اجتماعی تعیین‌کننده چگونگی بروز جرم‌ها هستند. پیش از این چنین پدیده‌ای را با «نظریه میدان نیرو» توضیح داده‌ام که هر فرد در میدانی از نیروها قرار دارد؛ بخشی از این نیروها فشارهای محیطی هستند که او را از جرم بازمی‌دارند و بخشی محرک‌های درونی‌اند که او را به انحراف سوق می‌دهند. در شرایط کنونی که در آن حضور داریم متاسفانه محرک‌های منفی مثل ناامیدی از آینده، فقدان امید و شادکامی بر زندگی بسیاری از جوانان مستولی است. این محرک‌ها وقتی با فشارهای اقتصادی و موانع اجتماعی شدید ترکیب شوند، فرد را در شرایط چالشی قرار می‌دهد‌ و در روند تکمیل شدن این پازل او دست به جرایم و تخلفاتی می‌زند.

-    قانون و مجری آن یعنی پلیس در این شرایط چه وظایفی دارند و آیا می‌توانند حالت بازدارنده‌ای داشته باشند؟

نیروی بازدارنده همان قوانین و نهادهای حفاظتی و انتظامی است؛ مانند نیروی انتظامی، نهادهای قضایی و سازمان‌های حمایتی اجتماعی. اگر دولت و یا مجموعه حاکمیت نتوانند نیازهای اساسی مردم را برآورده کنند یا امنیت اقتصادی آنها را تضمین نمایند، تاثیرپذیری آن به‌صورت محسوسی کاهش می‌یابد. وقتی افراد با موقعیت‌ها و شرایط برابر در جامعه روبه‌رو نمی‌شوند و نابرابری را مشاهده می‌کنند، ممکن است خود به‌جای تکیه بر قانون، برای حل مشکل دست به خشونت زده و یا مسیرهای غیرقانونی را انتخاب کنند. توجه داشته باشید که فشار اقتصادی تا حدی می‌تواند تاثیرگذار باشد که در ادامه نیروهای بازدارنده نمی‌توانند کارایی خاصی داشته باشند.

نابرابری‌های اقتصادی، بیکاری گسترده و سیاست‌های ناکارآمد باعث شده بخش بزرگی از مردم احساس کنند عدالت رعایت نمی‌شود. در چنین فضایی، جامعه بیشتر در حالت دفاعی و نگرانی ب‍سر می‌برد

-    اگر مایل باشید در اینجا به نتیجه ناکارآمدی اقتصادی که خود را با فقر به جامعه نشان می‌دهد بپردازیم، این چالش باعث چه واکنش‌هایی در سطح جامعه می‌شود؟

‌توجه کنید که فقر، بیکاری و تورم در روند خشن‌تر شدن جامعه تاثیرگذار است و همین نوجوانان را به سمت بزهکاری می‌کشاند. وقتی فرصت‌های شغلی محدود باشد و دستیابی به نیازهای معیشتی دشوارتر باشد امیدواری جامعه آسیب می‌بیند. قبلا هم گفته‌ام که افزایش فقر، بیکاری و تنگنای معیشتی جزو مهم‌ترین دلایل رشد خشونت در جامعه محسوب می‌شوند. هر کجا امکان تأمین زندگی کردن نباشد و نابرابری اقتصادی مشاهده شود، حس بی‌عدالتی در سطح جامعه گسترش می‌یابد. این شرایط اگر با کاهش ارزش‌های فرهنگی و اخلاقی نیز همراه شود، بحران عمیق‌تر خواهد شد. به‌عنوان مثال وقتی مرز موضوعی مانند قتل‌های ناموسی در برخی مناطق از بین می‌رود، ناهنجاری‌های اجتماعی به‌سرعت تشدید خواهند شد و مسیرهای رشد فرد را مسدود می‌کند. متاسفانه جامعه اکنون پرتنش و ناآرام است. نابرابری‌های اقتصادی، بیکاری گسترده و سیاست‌های ناکارآمد باعث شده بخش بزرگی از مردم احساس کنند عدالت رعایت نمی‌شود. در چنین فضایی، جامعه بیشتر در حالت دفاعی و نگرانی ب‍سر می‌برد. هر کجا می‌رویم، فضا و هوای جامعه خشونت‌آمیز است. تا زمانی که این شرایط ادامه یابد، تکرار فجایع تلخی مانند قتل‌های ناموسی دور از انتظار نخواهد بود.

-    چالش‌های اقتصادی و فقر چه تاثیری بر حوزه آموزش و فرهنگ جامعه گذاشته است؟

براساس مشاهدات و آمارهای اعلام شده باید گفت که نظام آموزش ‌و پرورش به شکل طبقاتی درآمده و توزیع ناعادلانه‌ی امکانات آموزشی به شدت افزایش یافته و به اوج خود رسیده است. اکنون تفاوت محسوسی میان مدارس خصوصی که با دریافت شهریه‌های سنگین از خانواده‌ها فعالیت می‌کنند و مدارس دولتی به‌وجود آمده است. در گذشته، مدارس دولتی بهترین معلمان و مجهزترین امکانات آموزشی را در اختیار داشتند، اما این روند برعکس شده و متاسفانه اکنون مدارس دولتی، که باید از امکانات آموزشی کافی برخوردار باشند حتی از حداقل‌ها هم محروم هستند. این روند موجب طبقاتی شدن آموزش‌ و پرورش شده است. در بسیاری از مناطق، به‌ویژه در شهرهای کوچک و روستاها، کمبود معلم و حتی نبود مدرسه به چشم می‌خورد. این امر باعث نابرابری آموزشی و ایجاد شکاف طبقاتی شده است. به‌گونه‌ای که فرزندان خانواده‌های کم‌درآمد که توان پرداخت هزینه‌های مدارس خصوصی را ندارند، در کنکور شانس قبولی بسیار کمتری دارند. درحالی که براساس قانون اساسی، تحصیل در ایران باید رایگان باشد. در گذشته تمامی مدارس دولتی بودند و بهترین معلمان در آنها تدریس می‌کردند، اما به تدریج این اصل قانونی نادیده گرفته شد و مدارس خصوصی با دریافت شهریه و ارائه امکانات آموزشی بهتر، موجب شدند که دانش‌آموزان آنها در کنکور موفق‌تر باشند؛ در حالی‌که آموزش و پرورش عمومی و رایگان، عملا از بین رفته است.

-    تضعیت این حوزه که مستقیم به آینده جامعه ارتباط دارد چه نتایجی دارد؟

جامعه با فشار شدید اقتصادی روبه‌رو است. باتوجه به پیوند تنگاتنگ اقتصاد و فرهنگ، شرایط اقتصادی و آموزشی کنونی بر آینده نسل‌ها اثرگذار خواهد بود. محروم ماندن نسل جدید از آموزش، کشور را در آینده با کمبود نیروی انسانی ماهر و متخصص مواجه می‌کند. این وضعیت، علاوه بر تشدید پدیده‌ی فرار مغزها، باعث افزایش بدبینی و نارضایتی سیاسی و کاهش کارایی سازمان‌ها خواهد شد. تضعیف آموزش و پرورش به معنای از دست دادن ارزشمندترین سرمایه ملی است و در بلندمدت، کشور را در زمینه‌های علمی، اقتصادی و اجتماعی با مشکلات جدی مواجه خواهد ساخت. همین مسئله موجب می‌شود بخش بزرگی از نیروهای تحصیل‌کرده و متخصص کشور تمایلی به ماندن و خدمت در ایران نداشته باشند و در نتیجه، کشور هم‌زمان با کمبود نیروی انسانی کارآمد و از دست دادن استعدادهای برتر مواجه خواهد شد.

 

 

 

 

 

 

منبع : آرمان ملی
نویسنده : سیاوش پورعلی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار