«آرمان ملی» ضرورتهای مطلوب نظام مالیاتی را بررسی میکند
شفاف سازی، کلید رونق مالیات ستانی
آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: به دنبال اظهارات اخیر سبحانیان، رئیس سازمان امور مالیاتی مبنی بر اینکه مودیان میتوانند با انتخاب پروژههای ملی و پرداخت مالیات، در طرحهای عمرانی و اجتماعی کشور سهیم شوند، بار دیگر بر ضرورت اصلاحات و روشهای بهبود افزایش مشارکتهای مردمی در این امر قوت گرفت.

تاکید دولت در تامین درآمدهای دولتی از طریق مالیات به دنبال تشدید تحریمها و کاهش صادرات نفت و کم شدن درآمدهای دولتی از این محل به وقوع پیوسته است. اما قطعاً از رونق افتادن کسب وکارهای مردم به دلیل تحریم، ناترازیهای انرژی و تعطیلات پیاپی و... باعث میشود که مردم تمایل و انگیزه چندانی برای حضور در این فرآیند نداشته باشند. به باور کارشناسان؛ چنانچه دولت سازوکارهای لازم برای راه ایجاد یک سامانه شفاف برای مطلع شدن همگان در خصوص چگونگی و میزان دریافت مالیات کلیه افراد و همچنین چگونگی هزینهکرد آنها، همچون اکثر کشورها با نظام مالیاتی پیشرفته، فراهم کند، قطعاً نرخ مشارکتهای مردمی برای پرداخت مالیات و مشاهده عملیاتی شدن پروژهها و... از محل مالیاتهای آنها افزایش مییابد.
ضرورت مالیات
به گزارش «آرمان ملی»، محمد کسائیان کارشناس اقتصادی در این باره گفت: سالهای طولانی دولتها با تکیه بر فروش نفت خام، هزینههای جاری کشور و پروژههای عمرانی را تأمین کردهاند و در بزنگاههای اقتصادی نیز این درآمد سرشار، پشتیبان اصلی سیاستگذاریها بوده است. ولی در سالهای اخیر، به دلایل گوناگون از جمله تحریمهای بینالمللی، کاهش قیمت جهانی نفت و محدودیتهای صادراتی، درآمدهای نفتی ایران به شدت کاهش یافته است. در چنین شرایطی، دولت به ناچار نگاه خود را به سمت منابع پایدارتر، یعنی مالیات، سوق داده است و در نتیجه این تغییر مسیر گرچه از منظر تئوریک میتواند به شفافیت اقتصادی و عدالت مالیاتی منجر شود، اما در عمل، بدون ایجاد زیرساختهای لازم، خطر فشار مضاعف بر دوش مردم و کسبوکارهای آسیبدیده را در پی دارد. او افزود: قطعاً همه دولتها از جمله ایران، برای اداره کشور نیازمند منابع مالی است، این امر برای ایران باتوجه به کاهش شدید درآمدهای نفتی در سالهای اخیر، به معنای محدود شدن اصلیترین منبع درآمدی بوده، این در حالی است که، هزینههای جاری کشور نه تنها کاهش نیافته بلکه با رشد جمعیت، افزایش تعهدات اجتماعی، پرداخت حقوق کارکنان و بازنشستگان و تأمین بودجه بخشهای مختلف، بیشتر هم شده است، قطعاً در چنین وضعیت، مالیات تنها گزینه جدی برای جبران کسری بودجه به شمار میرود.
مزایای اقتصاد مبتنی به مالیات
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: تکیه بر مالیات به جای نفت میتواند در بلندمدت ساختار اقتصادی کشور را سالمتر کند، چرا که وابستگی به نفت، همواره اقتصاد ایران را در معرض شوکهای خارجی قرار داده و باعث نوسانات شدید در برنامهریزیهای مالی میشود، اما مطمئناً در صورتی که مالیات به شکل عادلانه و شفاف دریافت شود، میتواند هم پایدار باشد و هم مشارکت مردم را در اداره کشور تقویت کند. او اضافه کرد: ولی مشکل اصلی اینجاست که اقتصاد ایران در شرایطی به سمت مالیاتمحوری حرکت میکند که همزمان، کسبوکارها تحت فشار شدید تحریمها، تورم و رکود قرار دارند و دراین راستا بسیاری از واحدهای تولیدی، خدماتی و تجاری در سالهای اخیر یا تعطیل شدهاند یا با حداقل ظرفیت کار میکنند، در نتیجه درآمد واقعی خانوارها کاهش یافته و قدرت خرید مردم به شدت افت کرده است. در چنین فضایی، افزایش بار مالیاتی میتواند به جای اصلاح ساختار اقتصادی، به تعطیلی بیشتر کسبوکارها و نارضایتی اجتماعی بینجامد.
مالیات تصویبی و دغدغه عدالت
کسائیان توضیح داد: یکی از چالشهای جدی در نظام مالیاتی ایران، مسأله پایههای مالیاتی جدید است، بر این اساس از آنجا که برای سالهای طولانی، دولتها به دلیل برخورداری از درآمدهای نفتی، چندان حساسیتی نسبت به دریافت دقیق و عادلانه مالیات نداشتند. بسیاری از مشاغل یا اصلاً مالیاتی پرداخت نمیکردند یا با ارقام حداقلی روبهرو بودند. حال که نفت دیگر پشتوانه مطمئنی نیست، مالیات به عنوان ستون اصلی بودجه مطرح شده و باعث برهم خوردن عادتهای پیشین شده و همین امر نگرانیهایی را به وجود آورده است. او اضافه کرد: از سوی دیگر دولت به دلیل مشکلات بسیار اقتصادی، به جای طراحی یک نظام شفاف و منصفانه مالیاتی، بیشتر به دنبال افزایش ارقام مالیات مصوب است که در نتیجه آن ممکن است باعث شود فشار بر گروههایی بیفتد که امکان فرار مالیاتی ندارند؛ یعنی کارمندان، حقوقبگیران و کسبوکارهای شفاف که همواره در صف نخست مالیات ستانی قرار دارند؛ ولی در سوی دیگر، کسانی که در اقتصاد زیرزمینی فعالیت دارند یا از رانتهای خاص برخوردارند، همچنان از زیر بار مالیات شانه خالی کنند، در چنین وضعیتی نه تنها عدالت را خدشهدار میکند، بلکه اعتماد عمومی به نظام مالیاتی را هم کاهش میدهد.
حلقه گمشده نظام مالیاتی
او با تاکید بر اینکه، تجربه کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که موفقیت نظام مالیاتی در گرو شفافیت است، گفت: مردم زمانی حاضر میشوند مالیات بپردازند که مطمئن باشند همه به تناسب درآمد و فعالیت اقتصادی خود، مالیات میدهند و همچنین محل هزینه کرد مالیاتها روشن باشد و به نفع عموم جامعه مصرف میشود. این در حالی است که این شاخصها در کشور دچار ضعفهای بسیار است. بسیاری از مردم احساس میکنند مالیاتی که میپردازند به عدالت توزیع نمیشود. مثلاً یک کارمند ساده موظف است بخش مشخصی از حقوق خود را به عنوان مالیات کسر کند، اما برخی مشاغل پردرآمد یا فعالیتهای اقتصادی پنهان، سهم واقعی خود را به دولت نمیپردازند. از سوی دیگر، به دلیل نبود شفافیت، شهروندان نمیدانند مالیاتی که پرداخت میکنند دقیقاً صرف چه پروژههایی میشود. این ابهام موجب کاهش انگیزه مردم برای مشارکت در فرآیند مالیاتی شده است. کسائیان معتقد است: چنانچه سامانهای جامع وجود داشته باشد که هر فرد بتواند به سادگی مشاهده کند چه میزان مالیات از او دریافت شده و این منابع در چه بخشهایی هزینه شده است، قطعاً نگاه جامعه به مالیات تغییر خواهد کرد. وقتی مردم ببینند که مالیاتشان صرف ساخت مدرسه، بیمارستان، جاده یا توسعه زیرساختهای ملی شده، آنگاه مالیات به جای یک اجبار، به یک نوع مشارکت افتخارآمیز در توسعه کشور تبدیل میشود.
نظام مالیاتی هوشمند
این کارشناس هوشمندسازی را راه حل بهبود نظام مالیاتی کشور اعلام و بیان کرد: جهان امروز به سمت استفاده از سامانههای دیجیتال و هوشمند در مدیریت مالیات حرکت کرده است، مانند ثبت الکترونیکی معاملات گرفته تا پایگاههای اطلاعاتی یکپارچه، همه و همه با هدف جلوگیری از فرار مالیاتی و تضمین عدالت طراحی میشوند. هرچند مدتی است در ایران نیز چند سالی است که صحبت از راهاندازی پایگاه جامع اطلاعات اقتصادی میشود، اما هنوز این پروژه به طور کامل به نتیجه نرسیده است، به این ترتیب اگر دولت بتواند سامانهای هوشمند و شفاف ایجاد کند که در آن، تمام تراکنشهای مالی ثبت شود و بر اساس دادههای واقعی، میزان مالیات هر فرد و کسبوکار تعیین شود، بسیاری از مشکلات کنونی برطرف خواهد شد. چنین سیستمی علاوه بر کاهش فساد و رانت، باعث میشود فشار مالیاتی بر گروههای شفاف و کمدرآمد کم شود و بار اصلی مالیات بر دوش کسانی بیفتد که درآمدهای کلان دارند.
پیامدهای اجتماعی و اقتصادی
او ادامه داد: در این میان نباید فراموش کرد که مالیات صرفاً یک موضوع اقتصادی نیست، بلکه ابعاد اجتماعی و روانی مهمی دارد. در شرایطی که مردم احساس کنند دولت بدون توجه به وضعیت معیشتی آنان، صرفاً به دنبال جبران کسری بودجه است، حس بیعدالتی و نارضایتی تقویت میشود. این موضوع میتواند به کاهش اعتماد عمومی، افزایش فرار مالیاتی و حتی اعتراضهای اجتماعی منجر شود، بلکه برعکس، اگر دولت با شفافیت و عدالت عمل کند، مالیات میتواند به ابزاری برای افزایش سرمایه اجتماعی تبدیل شود. مردم وقتی بدانند که همه بهطور یکسان مشمول مالیات هستند و درآمد مالیاتی به شکل کارآمد در خدمت توسعه کشور قرار میگیرد، با رغبت بیشتری همکاری خواهند کرد. این کارشناس افزود: اقتصاد ایران در آستانه یک تغییر بزرگ قرار گرفته است. دوران تکیه صرف بر درآمدهای نفتی به پایان رسیده و مالیات به عنوان اصلیترین منبع درآمدی دولت جایگزین شده است. این تغییر رویکرد اگرچه ناگزیر و اجتنابناپذیر است، اما موفقیت آن بستگی به چند شرط کلیدی دارد که طراحی و اجرای یک نظام مالیاتی عادلانه که در آن، همه اقشار متناسب با توان مالی خود مالیات بپردازند، شرط نخست آن است و در ادامه باید ایجاد شفافیت کامل در محل هزینهکرد مالیاتها محقق شود، به نحوی که مردم احساس کنند سهمشان در توسعه کشور دیده میشود. قطعاً حرکت به سمت سامانههای هوشمند و دیجیتال برای جلوگیری از فرار مالیاتی و کاهش فساد بسیار کارآمد خواهد بود. او تاکید کرد: به این ترتیب میتوان امیدوار بود که مالیات میتواند از یک چالش به یک فرصت بزرگ برای اقتصاد ایران تبدیل شود. فرصتی برای رهایی از وابستگی به نفت، شفافتر شدن اقتصاد و تقویت حس مسئولیتپذیری اجتماعی. اما این فرصت تنها زمانی محقق خواهد شد که دولت، عدالت و شفافیت را سرلوحه سیاستهای مالیاتی خود قرار دهد.
ارسال نظر