صباح زنگنه در گفتوگو با «آرمان ملی»:
ایران تنها باید منافع ملی خود را در نظر بگیرد
آرمان ملی- احسان اسقایی: اروپاییها در شرایطی دم از فعال شدن مکانیسم ماشه میزنند که به تأسیسات هستهای ایران لطماتی وارد شده است. تهران به این لطمهها اذعان داشته اما از مذاکرات هستهای در هر سطحی، لغو تحریمها را میخواهد که عملاً به علت اینکه آمریکاییها نه بخشی از برجام هستند و نه در مذاکرات با اروپاییها نقش دارند؛ علائمی مبنی بر اینکه مذاکره هستهای را میخواهند، از خود نشان نمیدهند. ضمن اینکه آنها تنها حاضر به مذاکرهای با ایرانی هستند که بر مبنای آن مذاکره هستهای؛ تهران غنیسازی صفر را بپذیرد که این مورد به هیچ وجهه مورد پذیرش ما نیست. از این منظر میتوان گفت ملغمهای به وجود آمده که مشخص نیست خروجی آن چه خواهد شد، اما مشخص این است که اروپاییها در صورت عدم آغاز مذاکرات هستهای احتمالاً مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد و اکنون فرصت کمی برای آغاز مذاکرات باقی مانده است. آنچه به نظر میرسد این است که تهران نیز تحرک چندانی در ارتباط با مذاکره با اروپاییها به منظور تعلیق آنچه آنها اجرای مکانیسم ماشه در چند روز آینده اعلام کردهاند؛ انجام نمیدهد.

با این وجود هیأتی از سوی آژانس به ایران آمده و با مقامات ایرانی صحبت کرده است و این امید وجود داردکه مسیر جدیدی برای مذاکرات هستهای آغاز شود و بازرسان این نهاد بینالمللی به تهران آمده و از مراکز هستهای کشورمان بازدید کنند. مراکزی که البته ویرانه شده و احتملا آنها تنها قصد دارند سطح اورانیوم پیرامون این مراکز و از سیاستهای آینده هستهای ایران را اطلاع یابند. «آرمان ملی» در ارتباط با مکانیسم ماشه و جریانهای پیرامونی آن با صباح زنگنه کارشناس روابط بینالملل به گفتوگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
*به نظر میرسد در ایران مسأله مکانیسم ماشه را جدی نمیگیرند، آیا انفعالی در سیاست خارجه ایران وجود داد؟ چرا که در هر صورت اعمال مکانیسم ماشه علیه ایران شرایط متفاوتی را برای تهران به وجود خواهد آورد.
مکانیسم ماشه و تهدیداتی که در این زمینه صورت میگیرد با عوامل متعددی ارتباط دارد. دراین ارتباط بحث حقوقی مطرح است. از جمله اینکه زمانی که آمریکا از برجام خارج شده است و سایر کشورها نیز به تعهدات خود یا عمل نکردهاند آیا عضویت کشورهای اروپایی در برجام از منظر حقوقی پا برجاست؟ البته هیچ یک ازکشورهای اروپایی از برجام منصرف نشدند، اما مبنای عضویت انجام تعهدات است و عضویت بدون اجرای نفش معنی نمیدهد. زمانی که آنها به تعهدات خود عمل نکردهاند آیا هنوز هم در برجام موضوعیت دارد یا خیر؟ از سوی دیگر چین و روسیه که عضو برجام و شورای امنیت هستند در صورت اینکه اروپاییها بخواهند مکانیسم ماشه را در دستورکار قرار دهند آیا دیدگاه این دو کشور نیز مطرح میشود؟ باید دید آنها مخالفت خواهند کرد یا نه. تمام این بحثهای نیاز به بررسی حقوقی دارد. مکانیسم ماشه از منظر مفهومی برای ممانعت از بروز جنگ است. حال جنگ رخ داده و حمله برخلاف قوانین بینالمللی توسط آمریکا و اسرائیل صورت گرفته، آیا باز هم بحث مکانیسم ماشه مطرح است؟ ماشه یک مرحله پیشاجنگ بوده اکنون جنگ رخ داده است حال باید دید درپسا جنگ ماشه معنا دارد؟ از این رو وزارت خارجه درحال بحث و بررسی این موارد است و با اروپاییها و چین و روسیه در این ارتباط بحث و گفتوگو میکند. اکنون وزارت خارجه دیدگاه حقوقدانان را در این ارتباط بررسی میکند. چرا که ساختار برجام با خروج آمریکا درسالهای گذشته و حمله آمریکا و اسرائیل فروریخته است. این مباحث توسط وزارت خارجه دنبال میشود. اینکه ضربالاجل در این ارتباط تعیین شود، نشان دهنده تصمیمات نوسانی و بلاتکلیفی کشورهای عضو برجام است و البته در ایران هم بلاتکلیفی دیده میشود. البته این نکته قابل ذکر است که تمایل به ادامه گفتوگو از سوی وزارت خارجه ایران با اروپاییها همچنان مطرح است. چند هفته قبل دیداری بین هیأت ایرانی و اروپایی صورت گرفت و بعد از آن یک هیأت هم ار آژانسیه ایران آمده است.
*ایران سطح قابل توجهی از اورانیوم غنی شده را در اختیار داشت و آژانس هم مرتباً فاصله تهران برای ساخت سلاح اتمی را در روند کاهشی اعلام میکرد. بعد از وارد شدن ضربه به تاسیسات هستهای، این سؤال مطرح است که برسر چه چیز خواستار مذاکره هستند؟
در ارتباط با نیت افراد و کشورها نمیتوان به طور مطلق صحبت کرد. نیتها در چارچوب سیاستهای اعلامی تجلی پیدا میکند و برای سنجش این نیتها و صدق آنها با حضور آژانس و نظارت و بازرسی آن نهادها میتوان به نتیجه رسید. این سازمان، اما تخلفاتی داشت و شخص مدیرکل تخلف کرد و رویههای معمول توسط سازمان و آژانس مراعات نشد. ایران اعلام کرد که حاضر است نسبت به رویهها و عملکرد آژانس مذاکره کند و عوامل آژانس هم به ایران آمدند و مذاکره کردند بنابراین ایران نمیخوهد وارد مقولهای شود که امتناع کامل از نظارت بینالمللی را از خود به نمایش بگذارد. ایران دربهای خود را بازگذاشته، به شرط تحقق اعمال مسئولیتپذیری آژانس؛ این نهاد زمانی که نتواند به مسئولیتها و تعهدات خود عمل کند و صداقت از خود نشان دهد، جای سؤال باقی خواهد گذاشت. ایران معتقد است روشهای قبلی موجب نشت اطلاعات از سوی آژانس به اسرائیل و آمریکا شده و اگر آژانس بخواهد مسئولانه عمل کند باید روش و رویه جدید و اطمینان بخشی تعریف کند و ایران نیز آن را بپذیرد.
تمایل به ادامه گفتوگو از سوی وزارت خارجه ایران با اروپاییها همچنان مطرح است. چند هفته قبل دیداری بین هیأت ایرانی و اروپایی صورت گرفت و بعد از آن یک هیأت هم ار آژانسیه ایران آمده است
*در گذشته و قبل از حمله به تأسیسات هستهای ایران مبحثی در مورد کنسرسیوم غنیسازی مطرح شد. آیا حرکت به سمت غنیسازی از طریق کنسرسیوم میتواند به پذیرش این حق منجر شود؟
ایران سابقه محدودیت در تولید اورانیوم غنیشده را دارد و با این سابقه آمادگی محدودیت تولید را دارد. در هر صورت بحث غنیسازی ابعاد متعددی دارد. یکی از این ابعاد ساخت تجهیرات، دیگری ذخیرهسازی، دیگری توزیع و پخش، دیگری سرمایهگذاری، تحقیق و توسعه است. همه این ابعاد در تشکیل یک کنسرسیوم قابل مذاکره است. کنسرسیوم میتواند بسیاری از مسائل را حل کند چرا که چون تعدادی کشور عضو این کنسرسیوم هستند. در نتیجه در نظارت بر روند غنیسازی حق خواهند داشت و میتوانند ناظر باشند و دیگر به نظارت آژانس اکتفا نخواهد شد. اطمینان بخشی خوبی هم برای همه کشورهای عضو در کنسرسیوم ایجاد خواهد شد و با حضور چندین کشور مسیر غنیسازی هیچ گاه منحرف نخواهد شد. لذا این مدل راه حل معقول و قابل توجهی به نظر میرسد. حال باید دید آیا آمریکاییها از این نیت صادقانه تهران حمایت میکنند یا اینکه مسیری را در نهایت به وجود میآورند که این پیشنهاد هم به حاشیه رانده شود. در هر صورت ایران اعلام کرده است که از حقوق خود نمیگذرد. از این منظر باید گفت سیاستهای ایران در زمینه هستهای و مذاکرات اعلام شده، حال باید دید واکنش کشورهای دیگر از جمله ایالات متحده آمریکا به این پیشنهاد چیست.
* یکی از طرفهای برجام روسیه و طرف دیگر چین است که ظاهراً مواضعی به نفع ایران دارند اما آمریکا با هر دوی این کشورها چه درمسأله تعرفه و چه در مسأله اوکراین در حال مذاکره است، چین و روسیه در هر صورت به منافع خود در مذاکرات مینگرند و این منافع را باید در نظر بگیرند، آیا ممکن است این دو کشور و خصوصاً روسها درمذاکرات اوکراین با آمریکا عملاً از برگ ایران به نفع منافع ملی خود استفاده کنند؟
هر کشوری منافع ملی خود را ارجح میداند و اولویت به منافع ملی خود میدهد. مهم این است که بقیه کشورها با محاسبه و ارزیابی درست وارد گفتوگو شوند. اعتماد به کشورها معنا ندارد. نباید به روسیه و چین و فرانسه و... سایر کشورها اعتماد کرد. این مورد باید به یک اصل در سیاست خارجه ایران تبدیل شود. در گذشته ایران با فرانسه وارد یک نوع مشارکت در مسأله هستهای شد و مبالغی هم در این زمینه پرداخت کرده بود و درصدی از سهام شرکت فرانسوی توسط ایران خریداری شده بود اما فرانسه به آن مشارکت پایبند نماند و عملاً ایران را از آن مشارکت خارج کرد. به هیچ کشوری نمیتوان اعتماد صددرصد به کشوری کرد. با آلمانها هم به این ترتیب کلی قرارداد با این کشور بسته شد اما در نهایت عملیاتی نشد. همچنین نسبت به کشورهای دیگر هم تأخیر در انجام قراردادها و محاسبات عملیات اجرایی و نظارتی قابل طرح است. یک کشور باید همه این ابعاد را در مذاکرات و مشارکتها را در نظر گیرد و صرف اینکه آن کشور شرقی است یا غربی نباید اعتماد کرد. ایران اکنون تنها باید به منافع ملی خود نگریسته و تصمیمات خود را مبتنی بر این منافع اتخاذ کند. خصوصاً اینکه بسیاری از کشورهای نزدیک به ایران هم تنها به منافع خود و سود خود و کاهش فشار سیاسی و اقتصادی بر خود مینگرند. آنها منافع ملی خود را در نظر دارند ما هم باید تنها منافع ملی خود را در نظر بگیریم.
*در نهایت با این پیشفرض که اسرائیل آمریکا را به جنگ علیه ایران کشاند، باید چه نگاهی به مذاکرات هستهای خصوصاً مذاکره با آمریکا چه مستقیم و چه غیرمستقیم داشت؟
در مذاکرات اینگونه نیست که یک طرف شرایطی را اعلام کند و انتظار داشته باشد طرف مقابل دقیقاً همان را بپذیرد. اسرائیل آبروی آمریکا را برد و ترامپ ظاهراً هنوز ذهنیت معاملات املاک را دارد، اما در چنین معاملاتی طرفین باید به شرایط متعادلی برسند که منافع هر دو طرف تأمین شود. آمریکا باید نسبت به تحریکها بیندیشد و براساس آن عمل کند. نمیشود همواره طلبهکار باشد که ایران چه کند و چه نکند، بلکه باید بخشی از اقدامات مثبت را نیز خود آمریکا انجام دهد و اعلام کند که به آن پایبند خواهد بود.
ارسال نظر