سید محمود مسیر لوحی در گفت و گو با«آرمان ملی»:
صدا وسیما رسانه یک جریان خاص شده است
آرمان ملی- حمید شجاعی: معمول است که هر رسانهای از رسانههای مکتوب گرفته تا رسانههای رسمی طبق قانون اگر مطلبی را منتشر کنند خلاف قانون یا اینکه در آن مطلب بر علیه شخص یا ارگانی ادعایی مطرح شود آن رسانه طبق قانون موظف است که پاسخ و جوابیه شخص یا ارگانی که به آن اشاره شده را درج و منتشر کند. روالی مرسوم که در همه رسانهها بدان همت میگمارند؛ اما صداوسیما بهعنوان رسانهای فراگیر گویا تنها رسانهای است که از این رویه و قاعده پیروی نمیکند و طی سالیان متمادی و شاید دهههای متمادی رویهاش این بوده که علیه اشخاص مختلف یا جریانات سیاسی ادعاهای مطرح نموده و زمانی هم که طرف مقابل خواستار پاسخگویی و حضور تلویزیون شده پاسخ آنها را نداده و بهراحتی از کنار آن مساله گذر کرده است.

برای این مساله شاهد مثالهای بسیاری نیز میتوان آورد. از اتهامات به مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و عدم اختصاص زمان پاسخگویی به وی، اتهاماتی که به حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی؛ رئیسجمهور اسبق زده شد و وقتی به پاسخگویی به اتهامات وارده داده نشد تا اتهاماتی که به حجج اسلام حسن روحانی، علیاکبر ناطق نوری و طیفی از چهرههای سیاسی اصلاحطلب، معتدل و وزرای دولتهای پیشین زده شد و زمان پاسخگویی به آنها داده نشد. چرا که انگار این رویکرد حاکم بر صداوسیما است که یا فرصت برای پاسخگویی نمیدهد یا اینکه اگر فرصتی در نظر بگیرد صرفا چهرههای همسو و همراه را برای پاسخگویی دعوت میکند و اساسا فرصتی برای جریان مخالف و چهرههایی که حقی از آنها تضییع شده در نظر نمیگیرد و با همین رویه خود را رسانه ملی مینامد و مدعی است که مخاطبان میلیونی دارد و همه سلایق را پوشش میدهد. در حالی که هر کسی با کمترین اطلاعات به این مهم پی میبرد که صداوسیما بهعنوان رسانهای فراگیر سالها است که صرفا در اختیار یک جریان خاص قرار دارد و بر مینای رویکردها و منویات آنها پیش میرود. لذا با این رویه طبیعی است که نخواهد آنقدر آزادانه عمل کند که اجازه پاسخگویی به اشخاصی که مورد اتهام یا افترا قرار میگیرند بدهد. در این میان اما نوع برخورد با صداوسیما نیز مهم است که چگونه باشد. شاید بد نباشد که در این میان بازگشتی به سالهای دور در دوره اصلاحات داشته باشیم. جاییکه صداوسیما با ریاست وقت علی لاریجانی برنامهای تحت عنوان چراغ را بر علیه دولت پخش کرد که آن زمان بسیار مورد خشم و عصبانیت رئیسجمهور قرار گرفت و همین مبنایی شد تا رئیس صداوسیما که تا آن زمان در جلسات هیأت دولت شرکت میکرد با دستور رئیسجمهور به مدتی معلوم در جلسات شرکت نکند و پس از عذرخواهی رئیس صداوسیمای وقت از رئیسجمهور و دولت، به جلسات بازگشت. لذا به نظر میرسد که دولت پزشکیان نیز باید رویه قاطعتری در قبال صداوسیما و آنچه در آن تولید و پخش میشود داشته باشد و دست کم رئیس سازمان را بخواهد و وی را پاسخگو کند. مماشات بیش از حد دولت در قبال صداوسیما باعث شده تا نه تنها ادعاهای مختلف علیه دولت یا اشخاص مختلف مطرح شود بلکه اجازه پاسخگویی نیز از طرف مقابل سلب شود که دولت باید در مقابل این مساله ایستادگی کند.
* مواجهه با صداوسیما
چندی پیش بود که پس از حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا به کشور و برقراری آتشبس، ۱۸۰ اقتصاددان، استاد دانشگاه و صاحبنظر در یک بیانیه خواستار اصلاحاتی در پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی کشور شدند که بتواند در بعد خارجی شرایط را برای ایجاد صلح پایدار و امنیت فراهم و در بعد داخلی، با مشارکت تمام گروهها و افراد خبره فرصت را برای اتحاد و مقاومسازی اقتصاد ایجاد کند. این بیانیه با واکنشهای مختلفی روبهرو شد و در برنامهای تحت عنوان نصرا... در تلویزیون نیز به نویسندگان نامه از سوی کارشناس برنامه بسیار حمله و تاخت و تاز شد، اما صداوسیما مثل روال همیشه هیچ فرصتی برای پاسخگویی به افرادی که نامشان برده شد یا به آنها توهین شد در نظر نگرفت. این مساله با واکنش عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی که از امضاکنندگان بیانیه بود و مورد هجمه قرار گرفته بود، مواجه شد. جایی با انتشار یادداشتی در حساب شخصی خود در ایکس نوشت: در خواست پاسخ در صداوسیما پیرو انتشار نامه ۱۸۰ تن از استادان و اقتصاددانان، صداوسیمای ج. ا. در چندین برنامه از جمله برنامه نصرا... بر خلاف قانون اقدام به توهین به امضاکنندگان بهطور عموم و نشر اکاذیب در مورد شخص اینجانب نمود. از آن تاریخ به شرح این نامه درخواست پاسخگویی داشتم که تاکنون پذیرفته نشده است. مراتب را جهت استحضار عموم ملت شریف ایران انتشار میدهم. البته این مانع اقدام قضایی نخواهد شد. در نامه آخوندی خطاب به مدیر شبکه 4 سیما آمده است: «جناب آقای حسین شاهمرادی مدیر محترم شبکه چهار صداوسیما با سلام، حتما مطلع هستید که فردی بهنام مهدی جمشیدی در روز سهشنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۴ در برنامه نصرا... در شبکه ۴ با مدیریت جنابعالی حضور یافت و ۵۵ دقیقه بدون توقف با هناکی و بیادبی تمام به ۱۸۰ تن از استادان و اقتصاددانان که نامهای را خطاب به ملت عزیز ایران و جناب رئیسجمهور انتشار داده بودند تاخت. پر واضح است که آن برنامه برای نقد محتوای نامه مزبور تنظیم نشده بود و گرنه دست کم یک تن از ۱۸۰ امضاکننده به برنامه دعوت میشد. افزون بر مطلب پیش گفته نامبرده به طور مشخص دروغ و اتهاماتی را متوجه اینجانب نمود که قانونا حق دارم به مدت دو برابر وقت اعطایی به نامبرده معادل ۱۱۰ دقیقه در همان برنامه حضور یابم و به عنوان احدی از امضاکنندگان و فردی که به صراحت از او نام برده شده است نسبت روشنگری افکار عمومی در مورد کلیت مطالب کذب انتسابی از سوی نامبرده به جمع از جمله اینجانب و اتهاماتی که متوجه شخص اینجانب نمود اقدام نمایم. البته آقای عطاءا... بیگدلی مجری برنامه در همان برنامه اعلام کرد که این حق برای افرادی که به آنان اتهاماتی وارد شده است محفوظ است. منتظر دستور اقدام فوری جنابعالی هستم». حال اما هنوز مشخص نیست که صداوسیما باز هم به رویه معمول خود عمل خواهد کرد یا ترک عادت کرده و به آخوندی فرصت پاسخگویی و دفاع خواهد داد.
* رسانه ملی یا جناح خاص؟
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص مواجهه صداوسیما با جامعه و نخبگان و لزوم پاسخگویی این رسانه اظهار داشت: مساله رسانه ملی به یک مشکل و معضل برای مساله ایران برای همه ایرانیان، همه دیدگاهها و جامعه متکثر ایران بدل شده است. واقعیت این است که متاسفانه رسانه ملی مدتهاست از بودن در قالب یک رسانه تراز فاصله گرفته است و به رسانه بخشی از یک جناح تبدیل شده است. سیدمحمود میرلوحی به «آرمان ملی» گفت: میبینیم که چند بار و در چند برنامه آقای جلیلی یا محمدجواد لاریجانی بهعنوان کارشناس قرار میگیرند و از چهرههای دیگر استفادهای نمیشود. معلوم است این کارها حساسیت ایجاد میکند. بهنظرم اینها نه ضعف مدیریت بلکه تعمدی در ایجاد حساسیت در جامعه است. وی افزود: متاسفانه صداوسیما دوباره به تنظیمات کارخانه بازگشته و معمولا سعی میکنند در مسیر تعارض بین ایرانیت و مسائل مذهبی تعارض ایجاد کنند. صداوسیما کارشناسان خودخواندهای دارد که در نقش سخنگوی نظام وارد میشوند و اظهارنظر میکنند در صورتیکه هر ساعتی که از این رویه بیشتر میگذرد خسارتهای بیشتر ایجاد میشود که شاید قابل جبران نباشد.
ارسال نظر