سابقه، پیشینه و شیوههای اجرای سیاه بازی
جمشید ملکپور در کتاب ادبیات نمایشی در ایران(دوره 4 جلدی)، درباره نمایشنامههای سیاه بازی و «تخت حوضی» که به «رو حوضی» نیز معروف هستند مینویسد: این گونه نمایشی با اینکه ریشه در دوره صفویه دارد، اما از سال ۱۲۹۵ شمسی رشد و توسعه بیشتری به خود گرفت.
در توضیحات این کتاب آمده؛ بیش از سه قرن است که از عمر نخستین آثار نمایشی که همان درامهای مذهبی - تعزیه باشد میگذرد. ادبیات نمایشی که بر پایه اصول و قواعد نمایش فرنگستان پیریزی شده نیز عمرش دارد کمکم به حدود دو قرن میرسد.جلد اول مجموعه ادبیات نمایشی در ایران نخستین کوششها تا دوره قاجار را در برمیگیرد و به بررسی آثار آخوندزاده، میرزا آقا تبریزی و نهضت ترجمه و اقتباس نمایشنامه در ایران میپردازد و مباحثی چون نمایشنامهنویسی، نقد و نظریههای نمایشی را بهعنوان گنجینههای ادبیات نمایشی در ایران مورد بررسی قرار میدهد.جلد دوم مجموعه ادبیات نمایشی در ایران دربرگیرنده دوران انقلاب مشروطه است و به بررسی آثار نمایشنامهنویسان آذری و فارسیزبانی چون حاجیبگف، نریمانف، مویدالممالک فکری، کمالالوزاره محمودی و همینطور نخستین روزنامه تئاتر ایران و نهضت ترجمه و اقتباس نمایشنامه در ایران میپردازد و با چاپ متون نمایشی چون حکام قدیم - حکام جدید، اوستاد نوروز پینهدوز و ضحاک راه آشنایی و بررسی ادبیات نمایشی در ایران را برای علاقهمندان هموار میسازد.جلد سوم مجموعه ادبیات نمایشی در ایران دوران حکومت رضا شاه
(۱۳۲۰-۱۳۰۰ هـ ش) را در برمیگیرد. رضا کمال شهرزاد، حسن مقدم، میرزاده عشقی، صادق هدایت، سعید نفیسی و گریگور یقیکیان از جمله نمایشنامهنویسانی بودند که آثاری ناسیونالیستی با نگاهی حسرتزا و رمانتیک به گذشته باستانی در این دوران از خود برجای گذاشتند. در این جلد با مباحثی چون اپِرِت، نقد و تأسیس نخستین مدارس نمایشی در ایران نیز آشنا میشویم.جلد چهارم مجموعه ادبیات نمایشی به «دوره طلایی نمایش در ایران» میپردازد؛ در دهه بیست (۱۳۳۲ - ۱۳۲۰) با فعال شدن فضای فرهنگی و احزاب و دستجات سیاسی و حمایت آنها از گروههای نمایشی و حضور مؤثر عبدالحسین نوشین، سیدعلی نصر، احمد دهقان و اسماعیل مهرتاش سه گروه نمایشی مهم و با اساسنامه و اسلوب هنری پا گرفت که تئاتر فردوسی، تئاتر تهران و جامعه باربد بودند که دوره طلایی تئاتر در ایران را رقم زدند و موفق شدند تا آثار نمایشنامهنویسانی چون رفیع حالتی (حجار)، غلامعلی فکری ارشاد (معزّالدیوان)، محمد حجازی، پرویز خطیبی، علیاصغر گرمسیری، فضلالله بایگان، حسین خیرخواه، ابوالقاسم جنتی عطایی، حسن شیروانی و صدیقه دولتآبادی را به معرض تماشا بگذارند و بزرگانی چون سعید نفیسی، پرویز ناتل
خانلری و امین عالیمرد بر آن اجراها نقد بنویسند. تئاتر صاحب سندیکا و مجله شد و تماشاگر ثابت و علاقهمندی پیدا کرد که به کیفیت و بسط و گسترش آن کمک زیادی کرد و برای اولین بار نمایشنامهنویسانی پیدا شدند که راجع به وقایع سیاسی و اجتماعی روز بنویسند تا تئاتر ایران بهراستی در آن دوره، فرزند زمانه خود شود…
ارسال نظر