سید ابراهیم رئیسی با اشاره به آسیبهای اجتماعی در کشور گفته است:«طلاق توافقی باید اصلاح شود و به سهولت انجام نشود». ظاهراین سخن برای برخی افراد جذاب است چرا که طلاق اصولاً اقدام ناگوار و تلخی است، اما واقعیت این است که گسترش طلاق از یک منظر کلان، از ویژگیهای سبک زندگی در دنیای امروز است و به جای مقابلۀ قانونی با آن که وضعیت را وخیمتر میکند باید به نحوی با آن کنار آمد و در جهت کاهش پیامدهای منفیاش کوشید. برای زنان و مردان امروزی«سوختن و ساختن» دیگر معنا ندارد و «شریعت سمحه و سهله» هم به همین دلیل راه طلاق را باز گذاشته است. اگر زن و شوهری به این نتیجه برسند که همزیستی آنها در زیر یک سقف زیانبار و مشکل است و دو طرف را درگیر جنگ اعصاب و پریشانی خاطر میکند و از همین رو، تصمیم به جدایی بگیرند، به چه دلیل عقلپسندی باید آنها را در راهروهای دادگاههای خانواده معطل و سرگردان و اسیر کرد و آنها را به تحمل ادامۀ جنگ اعصاب علیه یکدیگر مجبور ساخت؟در کنار این موضوع، گسترش طلاق در ایران سوای اثرپذیری از فضای جهانی، دلایل مشخص داخلی از جمله وضعیت معیشتی و شرایط روانی جامعه هم دارد. سلامت روانی مستلزم احساس امنیتِ همه جانبۀ افراد در دورههای حساس زندگی است. این نوع امنیت سالهاست در جامعۀ ما به مخاطره افتاده و متأسفانه بسیاری از نهادهای حکومتی در ایجاد انواع ناامنیهای روانی برای فرزندان مردم با هم مسابقه گذاشتهاند! اگر دولت جدید و شخص آقای رئیسی واقعاً نگرانِ افزایش طلاق در جامعه شدهاند، راهحل آن سنگاندازی در مسیر طلاق توافقی نیست، بلکه پیشگیری از تولید انواع ناامنیهای روانی و بهبود شرایط زیستی و معیشتی جوانان و زوجها و خانوادههاست.