سفر تاریخی و انتظارات منطقی
آنچه مسلم است سفر آقای رئیسجمهور به سازمان ملل یک سفر تاریخی است، نه به عنوان اینکه سفرهای سایر روسای جمهور تاریخی نبوده، همه سفرهای روسای جمهور جنبههای تاریخی بااهمیتی داشت.
اما با توجه به وضعیت و مسائلی که اخیرا در منطقه و جهان اتفاق افتاده، بهخصوص تنش و چالشهایی که بین دنیای غرب با دنیای شرق وجود دارد، جنگ روسیه با اوکراین یا اروپا از یک سمت، چالش آمریکا با اروپا از سمت دیگر، چالشهای تعرفهای و اقتصادی آمریکا با تقریبا غالب کشورهای توسعه یافته جهان، وضعیتی که کشورهای عربی و به طور مشخص قطر با اسرائیل پیدا کردهاند که بهرغم ماجرای صلح ابراهیم با بمباران قطر توسط اسرائیل حداقل در ظاهر، اجماعی در مخالفت با مداخلات اسرائیل در منطقه، توسط کشورهای عربی- اسلامی ایجاد شده، مختصاتی که امروز بر جهان حاکم است و تنها به بخشی از آن اشاره کردم، طبیعی است که سفر رئیسجمهور ابعاد ویژه تاریخی دارد. به نظر میرسد که آمریکا هم تصمیم خودش را گرفته باشد و هم اینکه به دلیل بمباران تاسیسات اتمی ایران، به خاطر دفاع از آن بمباران، با این ادعا که نمیخواهد بگذارد که ایران به بمب اتمی دست پیدا کند، بهرغم اینکه مرتبا توسط ایران در مجامع مختلف بینالمللی به شکل رسمی اعلام شده است که قصد دستیابی به بمب را ندارد، ولی ترامپ یک رئیسجمهور غیرقابل پیشبینی است. البته با این توضیح که او در راستای منافع آمریکا دست به هر کاری تاکنون زده است. از جنگهای مختلف تا به اصطلاح صلحهای مختلف یا آتشبسهای مختلف. وقتی که این موارد را در کنار هم میگذاریم، اهمیت سفر آقای پزشکیان دوچندان خواهد شد. طبیعی است که انتظار این است که رئیسجمهور مواضع کشور را در راستای عزت ایرانیان مطرح کند. طبیعی است که راهبرد رئیسجمهور دفاع از منافع ملی خواهد بود و همچنین طبیعی است که رئیسجمهور در بخشی از مواضع خود به صلح دوستی ایرانیان اشاره کند. طبیعی است که چهرهای از صلح از ایران به نمایش بگذارد و بهخصوص تبیین کند که ایران در جنگ 12 روزه مورد تجاوز غرب در راس آن آمریکا و اسرائیل قرار گرفته است. طبیعی است که تبیین کند اسرائیل براساس روایت مجامع غربی در غزه به جنایت دست زده است. این موارد طبیعی است که از آقای رئیسجمهور شنیده شود و هرچه بیشتر چهره زشت رژیم صهیونی را بیشتر آشکار کند. اما طبیعی است که این انتظار را داشته باشیم که در این شرایط سخت سیاسی و تنشی که بین ایران و سه کشور اروپایی و غرب ایجاد شده، راهکاری برای برون رفت از وضعیت فعلی به جهان نشان بدهد. ایران در طول سالهای گذشته ثابت کرده و بارها هم آژانس صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را اعلام کرده است. مجموعه مستنداتی که غربیها منتشر کردهاند و مواضعی که مقامات رسمی کشور در گذشته بیان کردهاند و رفتاری که اروپا پس از خروج آمریکا از برجام به نمایش گذاشت که عدم حضور آمریکا را در برجام جبران نکردند و ایران از منافع برجام بهره نگرفت. اگر این نکات به گوش جهانیان برسد و از این رهگذر روزنهای برای حل مسائل سیاسی پیدا بشود، طبیعی است که انتظارات را برآورده خواهد کرد. نباید این نکته را فراموش کنیم که جهان حاضر، جهان حق و حقوق واقعی ملتها نیست، بلکه جهان زورگویان است؛ که این مطلب را درخصوص فلسطین اشغالی در طی هفت دهه گذشته دیدهایم. بهرغم اینکه قطعنامههای متعدد علیه رژیم اشغالگر قدس صادر شده ولی غربیها با وجود قانون شکنی رژیم غاصب باز هم با او ارتباط دارند و فعالیتهای تجاری و سیاسی را با او ادامه داده و میدهند. این آن واقعیت تلخ جهان زورگویان است.
هادی حقشناس
اقتصاددان
ارسال نظر