سیدجلال ساداتیان در گفتوگو با «آرمان ملی»:
کشورهای عربی به دنبال انزوای اسرائیل باشند
آرمان ملی- احسان انصاری: اقدام اخیر اسرائیل و حمله نظامی به جلسه سران حماس در قطر به خوبی نشان داد که کشورهای منطقه به چه میزان در معرض خطر قرار دارند و اسرائیل تا چه میزان میتواند امنیت منطقه را به مخاطره بیندازد.

پس از این اتفاق بود که شاهد اتحاد کشورهای عضو سازمان همکاریهای اسلامی و همچنین ایده تشکیل ارتش مشترک کشورهای عربی هستیم. در همین راستا اجلاس اضطراری سران کشورهای منطقه در دوحه قطر برگزار شد و سران کشورهای عربی و اسلامی طی سخنرانی حمله رژیم صهیونیستی به دوحه را محکوم و بر لزوم مقابله با اقدامات این رژیم تاکید کردند. نکته مهم اینکه طرحی که با عنوان «خاورمیانه بزرگ» از آن یاد میشود صرفاً یک پروژه کشورگشایی یا توسعهطلبی کلاسیک نیست و بلکه برنامهای بلندمدت و استراتژیک برای نظم بخشی به منطقه بر پایه منافع ایالات متحده آمریکا و اسرائیل است. در این چارچوب ایالات متحده در حالی که تمرکز استراتژیک کلان خود را متوجه چین کرده به دنبال آن است که اسرائیل را به قدرت مسلط منطقهای تبدیل کند. قدرتی که بتواند از یک سو امنیت خود را تضمین کرده و از سوی دیگر بهعنوان بازوی آمریکا در خاورمیانه عمل کند. چنین شبکهای از روابط نه تنها جایگاه سیاسی و دیپلماتیک اسرائیل را ارتقا میدهد بلکه به آن امکان میدهد تا از نظر نظامی و فناوری نیز برتری قابل توجهی نسبت به همسایگان خود ایجاد کند. از منظر طراحان این پروژه این برتری چندوجهی میتواند هم به تأمین امنیت کشورهای عربی منطقه منجر شود و هم برخی نیازهای اقتصادی آنها را برطرف کند. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی مهمترین دستاوردهای اجلاس اضطراری سران کشورهای منطقه در قطر با دکتر سیدجلال ساداتیان تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده که در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*ارزیابی شما از برگزاری جلسه اضطراری سران کشورهای منطقه در دوحه درباره حمله اسرائیل به قطر چیست؟ آیا نتیجه این اجلاس متناسب به اهداف از پیش تعیین شده بود؟
کشورهای منطقه در مقابل خباثت و جنایتی که اسرائیل در دوحه انجام داد تصمیم به برگزاری این اجلاس گرفتند. حتی اگر این اجلاس نتیجهای نیز به همراه نداشته باشد یک اقدام موثر در زمینه همگرایی منطقهای به شمار میرود. کشورهای میانجی به دنبال این بودند که با زمینهسازی برای مذاکره اسرائیل و حماس خون انسانهای بیگناه بیشتری در غزه ریخته نشود و جنایتهای جدیدی رخ ندهد. این در حالی است که نتانیاهو با اقدامی جنایتکارانه به دنبال ترور سران حماس بود تا مذاکرات بین اسراییل و حماس به نتیجه نرسد و در نهایت نیز عنوان کند دیگر کسی باقی نمانده که با وی درباره آینده غزه مذاکره کند. در واقع نتانیاهو نه به دنبال به نتیجه رسیدن این بازی و بلکه به دنبال به هم زدن این بازی است. وی در همین راستا همه ضوابط اخلاقی و قانونی را نیز زیر پا گذاشته است. امروز همه کشورهای جهان به دنبال این هستند که حقوق بینالمللی را رعایت کنند و به شکلی رفتارکنند که حقوق کشورهای دیرگ ضایع نشود. در چنین شرایطی اسرائیل قرار دارد که به هیچ ضوابط و اصولی پایبند نیست و به دنبال این است که با زور و جنایت به اهداف خود دست پیدا کند. اسرائیل برای توجیه جنایتهای خود دست به روایتسازی میزند و براساس روایتهایی که طراحی میکند اقدامات خود را انجام میدهد. در چنین شرایطی است که حداقل پس از جنگ جهانی دوم که اغلب کشورهای جهان تلاش کردهاند حتی به صورت اسمی حقوق دیگران را رعایت کنند اما این وضعیت درباره اسرائیل وجود ندارد.
*زیادهخواهی اسرائیل در منطقه تا چه حد ادامه پیدا خواهد کرد؟
زیادهخواهی اسرائیل با حمایت آمریکا صورت میگیرد و تا زمانی که نتانیاهو احساس کند آمریکا از جنایتهای وی حمایت میکند به این روند ادامه خواهد داد. البته لابیهای صهیونیستی در آمریکا و کشورهای اروپایی به این وضعیت دامن میزنند. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد رویکردی است که کشورهای عربی با این همه ثروت و معاملات اقتصادی نسبت به موضوع اسرائیل در پیش گرفتهاند. پرسش مهم این است که کشورهای عربی باوجود حجم معاملات اقتصادی و سرمایهگذاری که در کشورهای غربی انجام میدهند چرا به ترامپ و آمریکا فشار نمیآورند که تا این اندازه بیمحابا از اسرائیل حمایت نکند؟ من فکر میکنم کشورهای عربی باید به ترامپ فشار وارد کنند که دست از حمایت از اقدامات جنایت کارانه نتانیاهو بردارد. امروز صدای اغلب کشورهای جهان نسبت به جنایتهایی که اسرائیل در غزه و منطقه انجام میدهد بلند شده است. اعراب میتوانند صدای خود را در این زمینه بلند کنند و در این زمینه لابیگری کنند و از قدرت اقتصادی و نفوذی که به دست آوردهاند در این زمینه استفاده کنند. من امیدوارم تصمیماتی در جلسات سران منطقه گرفته شود که مانع از جنایتهای بیشتر اسرائیل در منطقه شود.
*آیا اسرائیل گمان میکند با آسیبهایی که پس از حادثه7 اکتبر به جبهه مقاومت زده میتواند به تحقق رویای خاورمیانه جدید با محوریت این رژیم جامه عمل بپوشاند؟
به نظر میرسد رهبران رژیم صهیونیستی در چنین فضا و چارچوبی قرار دارند و در همین راستا حرکت میکنند. رهبران اسرائیل گمان میکردند با اقداماتی که علیه جبهه مقاومت انجام داده و نیز با کاهش سرمایه اجتماعی که در ایران تصور میشد، میتوانند به اهداف خود در منطقه برسند. در چنین شرایطی است که اسرائیل گمان میکند با اقداماتی نظیر حمله به قطر میتواند از کشورهای منطقه زهرچشم بگیرد و اقتدار خود را در منطقه به رخ بکشد. نتانیاهو دنبال این است که کشورهای منطقه از اسرائیل هراس داشته باشند و از سر ترس و نیاز با این رژیم روبهرو شوند. شاید نتانیاهو ادعا کند که دنبال تسلط بر سرزمینهای دیگر نیست، اما ترس و هراسی که در کشورهای دیگر ایجاد میکند در راستای سلطهطلبی است. در چنین شرایطی این پرسش مطرح میشود که آیا خوابی که وی برای منطقه دیده در نهایت تعبیر خواهد شد یا خیر؟ من فکر نمیکنم چنین اتفاقی رخ بدهند و امیدوارم که این خواب تعبیر نشود.
نتانیاهو با اقدامی جنایتکارانه به دنبال ترور سران حماس بود تا مذاکرات بین اسرائیل و حماس به نتیجه نرسد و در نهایت نیز عنوان کند دیگر کسی باقی نمانده که با وی درباره آینده غزه مذاکره کند
*پس از حمله اسرائیل به قطر موضوع تشکیل ارتش مشترک عربی و یا ناتوی عربی دوباره مطرح شده و مصر به دنبال عملی شده این طرح است. به چه میزان احتمال تشکیل چنین ارتشی وجود دارد؟
این طرح خوب است و تشکیل ارتش مشترک عربی در مقابل اسرائیل که از حمایت آمریکا برخوردار است و از پیشرفتهترین ادوات نظامی بهره میبرد میتواند یک اقدام مثبت به شمار برود. تکنولوژی باید برای رفاه انسانها مورد استفاده قرار بگیرد در حالی که آنچه اسرائیل انجام میدهد استفاده از تکنولوژی برای کشتن انسانهای بیگناه و جنایت است. کشورهای عربی نیز مانند همه کشورهای دیگر باید خود را به تجهیزات پیشرفته نظامی مجهز کنند که در دنیای امروز یک ضرورت به شمار میرود. با این وجود آنچه حائز اهمیت است استفاده کشورهای عربی از نفوذ خود به واسطه سرمایهگذاری اقتصادی، در راستای جلوگیری از جنایتهای بیشتر اسرائیل است. در شرایط کنونی کشورهای عربی بیش از آنکه از قدرت سخت در مقابل اسرائیل استفاده کنند باید از قدرت نرم و دیپلماسی مانع از زیادهخواهی اسرائیل در منطقه شوند. در واقع امروز کشورهای عربی میتوانند با دیپلماسی در این زمینه نقش تعیین کنندهای ایفا کنند. البته این مسأله باید در کنار تقویت بنیه نظامی این کشورها صورت بگیرد. به هر حال بلوکی که قصد دارد در مسیر توسعه با هم حرکت کند باید از نظر دفاعی نیز خود را تقویت کند تا دستاوردهای که به دست میآید پایداری بیشتری پیدا کند. اگر این اتفاق رخ بدهد یک قدرت بازددارندگی در سطح منطقه به وجود میآید که از تعرضات اسرائیل جلوگیری خواهد کرد. من این طرح را لازم میدانم اما معتقدم به تنهایی کافی نیست.
*چرا این طرح را کافی نمیدانید؟
کشورهای عربی نباید تنها به عملی کردن این ایده اکتفا کنند و بلکه بهترین رویکردی که میتوانند در شرایط کنونی در پیش بگیرند این است که اسرائیل را منزوی کنند. کشورهای عربی میتوانند در این راستا فشارهای دیپلماتیک خود را به اسرائیل افزایش بدهند و ارتباطات خود را با این رژیم قطع کنند. از سوی دیگر کشورهای منطقه نباید به اسرائیل در زمینه اقتصادی کمک کنند و ارتباطات خود در این زمینه را یا به صورت کامل قطع کنند و یا به حداقل برسانند. در چنین شرایطی اسرائیل زمینگیر خواهد شد و آمریکا نیز نمیتواند کاری کند.
ارسال نظر