امیرعلی ابوالفتح در گفتوگو با «آرمان ملی»:
فشار تندروها بر مذاکرات از تهران تا واشینگتن
آرمان ملی- احسان انصاری: در حالی که قرار بود روز شنبه مذاکرات ایران و آمریکا در رم برگزار شود اما به یکباره همهچیز تغییر کرد و مذاکرات بنا به دلایل نامعلومی که وزیر خارجه عمان آن را آماده نبودن شرایط لجستیکی خواند به تعویق افتاد.

این در حالی است که برگزاری دور بعدی مذاکرات در هالهای از ابهام قرار دارد و حتی ممکن است مذاکرات در همین نقطه متوقف شود. اتفاق مهم اما در کابینه ترامپ رخ داد که تعارض بر سر ایران در روزهای پایانی هفته گذشته بالا گرفت به شکلی که ترامپ ناچار شد والتز مشاور امنیت ملی آمریکا که چهرهای ضد ایرانی بود را برکنار کند. نکته دیگر اینکه انتقادات به ویتکاف مذاکره کننده آمریکا با ایران در روزهای اخیر افزایش پیدا کرده و این احتمال وجود دارد که با جایگزینی ویتکاف به جای والتز معادلات پیرامون مذاکرات با ایران به شکل دیگری رقم بخورد. رسانهها و افراد رسانهای نزدیک به رئیسجمهور آمریکا اما میگویند دو گروه در حال تلاش هستند تا مذاکرات با ایران را از ریل خود خارج کنند و واشنگتن را به سمت درگیری با ایران سوق دهند. از دیدگاه این رسانهها «عوامل موساد» و «جنگافروزان» در حال فشار آوردن به دولت ترامپ برای درگیری با ایران هستند. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی شرایط پیچیده مذاکرات ایران و آمریکا با دکتر امیرعلی ابوالفتح تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
*تعارض در کابینه ترامپ و کنار گذاشتن والتز و معاونش چه تأثیری بر روند مذاکرات ایران و آمریکا خواهد گذاشت؟
والتز از مشاور امنیت ملی آمریکا برکنار شده و به عنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد معرفی شده است. این به معنای این است که وی از کابینه اخراج نشده و همچنان در کابینه حضور دارد. در واقع یک جابهجایی در این زمینه صورت گرفته و شرایط مانند جان بولتون نیست که به صورت کلی از دولت اول ترامپ کنار گذاشته شد. من فکر میکنم این جابهجایی نیز تأثیر چندانی در تصمیمگیری دولت ترامپ درباره ایران ندارد. به هر حال سمتی که در اختیار والتز بوده در شرایط کنونی در اختیار روبیو قرار گرفته که وی نیز از نظر ضدیت با برجام و رویکد رادیکال علیه ایران دست کمی از والتز ندارد. اگر بخواهیم سابقه روبیو و والتز را درباره ضدیت با ایران نیز در نظر بگیریم کفه مربوط به روبیو سنگینتر بوده است. تنها در شرایطی که روبیو در سمت مشاور امنیت ملی آمریکا در رویکردهای خود تغییر ایجاد کند میتوان عنوان کرد که ممکن است تغییراتی در تصمیمگیریهایی که درباره ایران صورت میگیرد ایجاد شود.
*تصمیمگیریها در دولت ترامپ بیشتر تحت تأثیر طیف تندرو است یا میانهرو و ترامپ بیشتر به کدام گروه تمایل دارد؟
اگر منظور شما از میانهروها جریان ماگا است به نظر نمیرسد که حرف آخر را در کابینه ترامپ آنها بزنند. البته ترامپ به سرسختی و تندروی جریان نئوکان نیست. با این وجود شرایط به شکلی نیست که بتواند دیدگاههای نئوکانها را کنار بگذارد و تلاش کند براساس دیدگاههای جریان ماگا تصمیمگیری کند. واقعیت این است که به مرور زمان وزنه نئوکانها در کابینه ترامپ سنگینتر شده است. اگر سه هقته پیش ما من صحبت میکردید من عنوان میکردم که شرایط به شکلی نیست که وزنه نئوکانها بتواند دیدگاههای ماگا را در کابینه ترامپ تحت تأثیر قرار بدهد. این در حالی است که در روزهای اخیر شرایط تغییر کرده و نشانههای آن نیز به شکلیهای مختلف در حال ظاهر شدن است. ایت تغییر وضعیت نیز ممکن است به این دلیل رخ داده باشد که مذاکرات وارد مراحل حساس خود شده و بحث بر سر جزئیات است که نئوکانها به برخی از این جزئیات انتقادات جدی وارد میدانند. نئوکانها بر این باورند که رویکردی که میانهها رو در مذاکرات با ایران دنبال میکنند منافع ایران را تأمین نمیکند. از سوی دیگر فشارهای اسرائیل و نتانیاهو نیز افزایش پیدا کرده و به همین دلیل به نظر میرسد تصمیمگیری در کابینه ترامپ به سمت سنگینتر شدن وزنه نئوکانها در حال حرکت است.
*آیا این اتفاق میتواند به توقف مذاکرات منجر شود؟
هنوز دور چهارم مذاکرات آغاز نشده است. اگر توافقی هم در مذاکرات وجود داشته باشد شاید دوباره از سر گرفته شود. به هر حال هر مذاکرهای فراز و نشیب دارد و براساس شرایط ممکن است معادلات مذاکره تغییر کند. واقعیت این است که هم ایران و هم آمریکا دنبال این هستند که به توافق برسند. این در حالی است که در شرایط کنونی رسیدن به توافق با چالشهایی مواجه است. اگر حتی روز شنبه نیز دور چهارم مذاکرات برگزار میشد ما نمیتوانستیم عنوان کنیم که توافق در دسترس است. در مذاکراتی اخیر بازیگران دیگری غیر از ایران و آمریکا نقش دارند. این بازیگران شامل برخی کشورهای اروپایی و کشورهای منطقه میشود که هر کدام دغدغههای متفاوتی نسبت به مذاکرات دارند. به همین دلیل نیز دولت آمریکا در حال تحلیل و بررسی این دیدگاههاست تا در نهایت به یک جمعبندی برسد. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که در دولت ترامپ نیز هنوز جمعبندی دقیقی از اینکه قرار است درباره ایران چه تصمیم گرفته شود وجود ندارد.
هر مذاکرهای فراز و نشیب دارد و براساس شرایط ممکن است معادلات مذاکره تغییر کند. واقعیت این است که هم ایران و هم آمریکا دنبال این هستند که به توافق برسند
*بحث درباره نقشآفرینی ویتکاف در مذاکرات آینده افزایش پیدا کرده و برخی عنوان میکنند وی ممکن است به جای والتز به سمت مشاور امنیت ملی آمریکا منصوب شود. در چنین شرایطی آیا وی همچنان به عنوان مذاکره کننده آمریکا با ایران حضور خواهد داشت؟
نمیتوان درباره این موضوع به صورت دقیق اظهار نظر کرد و بلکه همه چیز در این زمینه به تصمیم ترامپ باز میگردد. از سوی دیگر دیدگاه حلقه اطراف ترامپ نیز در این زمینه موثر است. واقعیت این است که فشارها روی ویتکاف زیاد شده است. به همان میزآنکه احتمال گشایشهایی در مذاکرات وجود داشته باشد به همان اندازه فشار جریان ضدایرانی در کابینه ترامپ علیه ویتکاف افزایش پیدا میکند. این وضعیت درباره تصمیمگیری در ایران نیز وجود دارد و فشار روی مذاکرات از درون کابینه ترامپ آغاز میشود و تا درون ایران نیز ادامه پیدا میکند. حتی میتوان شرایطی را متصور شد که در روزهای آینده اخباری منتشر شود که ویتکاف از ادامه مذاکره با ایران کنار گذاشته شده است. دلیل این اتفاق نیز فشارهایی است که روی وی وجود دارد.
*مسأله ضمانت آمریکا برای توافق احتمالی از اهمیت زیادی برخوردار است. این در حالی است که ترامپ فرد زیاد قابل پیشبینی نیست و در شرایط کنونی تندروها هم فشار را روی وی بیشتر کردهاند. در چنین شرایطی ایران چگونه میتواند براساس ضمانت ترامپ درباره توافق تصمیمگیری کند؟
در دنیای سیاست هیچ ضمآنتیوجود خارجی ندارد. حتی اگر ترامپ توافق احتمالی با ایران را به کنگره آمریکا ببرد و آن را به قانون تبدیل کند هیچ تضمینی برای پایداری آن وجود ندارد. حاکمیت آمریکا نیز مانند همه کشورها در صورتی که به این نتیجه برسد که چنین توافقی به ضرر منافع آنهاست ممکن است آن را لغو کند. آن چیزی که پایداری توافق را تضمین میکند این است که طرفین توافق در ماندن در توافق متنفع شوند و یا خروج از آن توافق برای کشوری که میخواهد از آن خارج شود هزینهبر باشد. در غیر این صورت هر لحظه امکان خروج هر کدام از طرفین از توافق وجود دارد. نمونه بارز این قضیه پیمان مودت بین ایران و آمریکا است که در سال1355 منعقد شده و به تصویب کنگره رسیده اما پس از مدتی توسط دولت آمریکا این پیمان لغو شد. تنها در شرایطی توافق احتمالی پایدار خواهد ماند که آمریکا به این نتیجه برسد که اگر در این توافق بماند به سود این کشور است و اگر از آن خارج شود به ضررش تمام خواهد شد.
*با توجه به شرایط به وجود آمده آیا همچنان میتوان نسبت به آینده مذاکرات خوشبین بود؟
من همچنان به آینده مذاکرات و توافق خوشبین هستم اما نسبت به رفع موثر تحریمهای ایران خوشبین نیستم. به نظر میرسد حتی اگر توافقی نیز حاصل شود رفع تحریمها به شکلی نخواهد بود که ایران خواستار آن است. در چنین شرایطی حاکمیت و مردم ایران چارهای جز این ندارند که در ابتدا بقای خود را حفظ کنند و سپس در مسیر توسعه گام بردارند. اینکه انتظار داشته باشیم پس از توافق احتمالی تحریمها به شکل موثری برداشته شود زیاد با واقعیت همخوانی ندارد. نمونه سوریه پیش چشم ماست که پس از سقوط بشار اسد کشورهای غربی خوشحالی کردند اما با تغییر حکومت ذرهای از تحریمهای سوریه برداشته نشد و این کشور همچنان با تحریم مواجه است. در مورد ایران و آمریکا نیز در ظاهر توافق قابل حصول است اما اینکه تحریم به شکل گستردهای برداشته شود زیاد با واقعیت همخوانی ندارد. به همین دلیل نیز مدیران کشور باید رویکردی در پیش بگیرند که در عین حالی که بخشی از تحریمها برداشته شده و یا حداقل روی کاغذ کاهش پیدا کرده بتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند.
ارسال نظر