شورای ششم و ضرورت پاسخگویی
شورای پنجم شهر تهران از معدود شوراهایی بود که تلاش کرد در برابر روندهای غیرقانونی در مدیریت شهری ایستادگی کند.
یکی از مهمترین اقدامات این شورا مقابله با پدیدهای بود که در سالهای گذشته به «شهر فروشی» شهرت یافته بود؛ یعنی تأمین درآمدهای شهرداری از طریق فروش تراکم، تغییر کاربری و در حقیقت گرو گذاشتن آینده شهر. همین رویکرد بود که توانست تا حدی جلوی گسترش بیرویه و بیضابطه شهر را بگیرد و امید تازهای در میان شهروندان ایجاد کند. اکنون اما پرسش اساسی این است که شورای ششم در این زمینه چه کرده است؟ آیا همان مسیر اصلاحی ادامه یافته یا دوباره فروش شهر و آینده تهران در دستور کار قرار گرفته است؟ پاسخ روشن و قانعکنندهای تاکنون ارائه نشده و همین امر سبب شده تا سایه تردید بر عملکرد شورای کنونی سنگینی کند. از سوی دیگر، موضوع مدیریت پسماند که در شورای پنجم بهطور جدی در دستور کار قرار گرفته بود، عملاً به حاشیه رفته است. در آن دوره تلاش شد با رویکردی علمی و مشارکت شهروندان، موضوع تفکیک زباله از مبدأ و بازیافت مورد توجه قرار گیرد؛ اما امروز به نظر میرسد آن طرحها یا نیمهکاره رها شدهاند یا بدون ابتکار تازهای ادامه پیدا میکنند. به بیان دیگر، تحولی که انتظار میرفت در مدیریت پسماند رخ دهد، شکل نگرفته و تهران همچنان با مشکلات دیرینه خود در این عرصه دستوپنجه نرم میکند. واقعیت این است که شورای ششم با مجموعهای از مسائل جدی مواجه بوده و هست: از بحران ترافیک و آلودگی هوا گرفته تا کنترل ورودی نیروی انسانی در شهرداری، از حفظ باغات و فضاهای سبز گرفته تا ایجاد سامانههای کارآمد پسماند. اینها موضوعاتی هستند که مستقیماً با زندگی روزمره شهروندان در ارتباطند و بیتوجهی به آنها میتواند آیندهای دشوارتر برای پایتخت رقم بزند. آنچه این مقایسه را جدیتر میسازد، وضعیت درآمدی شهرداری در دوره کنونی است. بر اساس گزارشها، درآمد شورای ششم و شهرداری تهران حدود چهار برابر بیش از دوره پنجم بوده است. انتظار طبیعی این است که چنین افزایشی در منابع مالی باید به بهبود ملموس خدمات شهری و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان منجر شود؛ اما خروجی قابل توجهی مشاهده نمیشود. شهروندان هنوز با همان مشکلات همیشگی در حملونقل عمومی، آلودگی، مدیریت زباله و حفظ محیط زیست شهری مواجهند. به بیان دیگر، پرسش بنیادین از شورای ششم این است که چرا با وجود افزایش چشمگیر درآمد، دستاوردها تا این حد اندک و ناملموس بوده است؟ این پرسش فقط یک انتقاد سیاسی یا جناحی نیست، بلکه مطالبهای عمومی است که از دل زندگی روزمره مردم برمیخیزد. مردم میخواهند بدانند منابع شهر چگونه هزینه میشود و چرا گرههای اصلی زندگی شهری همچنان باز نشده است. شورای شهر در اصل نهادی مردمی است که باید صدای شهروندان باشد و در برابر آنها پاسخگو. اگر شورا و شهرداری از این اصل غفلت کنند و بیشتر به مسائل درونی و منافع کوتاهمدت خود بپردازند، اعتماد عمومی که سرمایهای بیبدیل است، بیش از پیش فرسوده خواهد شد. امروز زمان آن رسیده است که شورای ششم به جای کلیگویی گزارش دقیق و شفاف از اقدامات خود ارائه دهد و به شهروندان نشان دهد که چگونه منابع عظیم در اختیارش را برای بهبود تهران به کار گرفته است. تهران، شهری با این جمعیت، نمیتواند با مدیریتهای شعاری و تصمیمهای مقطعی اداره شود. آینده پایتخت ایران نیازمند نگاهی علمی، پاسخگو و آیندهنگر است. شورای ششم اگر میخواهد نام نیکی از خود بر جای بگذارد، باید در همین مسیر گام بردارد؛ مسیری که متکی بر شفافیت، پاسخگویی و خدمت واقعی به مردم است.
محمود میرلوحی
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت
ارسال نظر