«آرمان ملی» رویکردهای داخلی به مذاکرات ایران و آمریکا را بررسی میکند
از منطق موافقان تا منفعت مخالفان
آرمان ملی- حمید شجاعی: مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا که طی یکماهه گذشته 3 دور آن در مسقط عمان و رم ایتالیا میان سیدعباس عراقچی نماینده کشورمان بدر البوسعیدی وزیر خارجه عمان و استیو ویتکاف نماینده آمریکا برگزار شد، مهمترین موضوع این روزهای جامعه است.

به عبارت دیگر هیچ موضوعی در حوزهای را پیدا نمیکنی که به نحوی با مساله مذاکرات در ارتباط نباشد یا مذاکرات ایران و آمریکا بر آن تاثیر نگذارد. به ویژه حوزه اقتصادی و قیمت ارز، طلا و سکه که بهطور مستقیم از مساله مذاکرات ایران و آمریکا تاثیر میپذیرد. اما با این وجود و اینکه دیگر همگان بر اهمیت بحث مذاکرات ایران و آمریکا وقوف پیدا کردهاند که چه میزان میتواند با برداشته شدن تحریمها اقتصاد کشور بالندگی و پویایی پیدا کند همه در جامعه یکسان نمیاندیشند و در همین راستا نیز شاهد 3 دسته از تفکرات در خصوص بحث مذاکره با آمریکا هستیم که در بخشی از جامعه را نمایندگی میکنند. دسته نخست که کسر قابلتوجهی از جامعه را تشکیل میدهند موافقان مذاکره هستند که معتقدند مذاکره با آمریکا در جهت برداشته شدن تحریمها و بهبود شرایط کشور نه تنها امر مثبت و معقولی است بلکه برای این امر خیلی هم شده و باید بسیار زودتر از اینها این اقدام صورت میگرفت و کشور از این بنبست نجات پیدا میکرد. لذا باید این شرایط مغتنم شمرده شود و هر چه سریعتر بر پایه منافع ملی مذاکرات صورت گرفته، پیش رود و در نهایت به توافقی برسد که کشور از مواهب و ثمرات آن برخوردار گردد. دسته دوم که جریان حداقلی را تشکیل میدهند مخالفان مذاکره هستند. آنها که طی سالیان و دهههای گذشته بر پایه مخالفت با هر نوع مذاکرهای با غربیها همه فرصتهای کشور برای رشد و توسعه را سوزاندند. این جریان که معمولا به کاسبان تحریم نیز شناخته میشوند تحریمها را نه تنها باعث نابسامانی و مشکلات و مصیبت نمیدانند؛ بلکه به تحریم به چشم نعمت مینگردند و معتقدند که از محل تحریم میتوانیم فرصت ایجاد کنیم. فرصتهایی که اگر طی آن جامعه نیز به بغرنجترین شرایط اقتصادی گرفتار آمد هم برای اینها اشکالی ایجاد نمیکند. تندروهایی که در محاسبات خود هیچوقت منافع ملی را لحاظ نکردهاند و صرفا منویات و اهداف خود را دیدهاند و اگر امروز هم که همگان بر لزوم مذاکره و توافق تاکید میکنند بر طبل مخالفت میکوبند و به تخریب و تخطئه دولت و تیم مذاکرهکننده مشغولند. دسته سوم نیز جریان میانهای هستند که بیشتر متمایل به دسته اول هستند و موافق مذاکره، اما در چارچوب و سیاستهای کلی. آنهاییکه به طور کلی مذاکرات را رد نمیکنند به فراخور شرایط و موقعیت نسبت به مذاکرات موضع میگیرند. با این حال واقعیت امر بر آن است که هر چه هست نفس مذاکره امر درستی است و بجز عدهای قلیل هیچکس با مذاکره مشکلی ندارد؛ اما آنچه باعث میشود که مذاکره چارچوبدار شود این است که همواره 3 گانه عزت، حکمت و مصلحت در مذاکرات رعایت شود.
* موضع دولت
ایران همواره در اداور مختلف بر انجام مذاکرات در چارچوبی مشخص تاکید داشته است چه در دوره اصلاحات و مذاکرات سعدآباد، چه در دولت تدبیر و امید و مذاکرات وین و لوزان و چه امروز در دولت وفاق ملی در مذاکرات مسقط نوع مواجهه ایران با طرفهای غربی همواره سازنده بوده و اگر در مقطعی نیز کارشکنی یا بنبستی بروز و ظهور کرده این طرفهای غربی بودند که به عبارتی زیر میزدند. اگر نه طرف ایرانی همواره مقید به گفتوگو و مذاکره بوده است. آنچه مسجل است ایران گفتوگو و مذاکره در شرایط برابر را میپذیرد و زیر بار زور نمیرود چرا که مذاکرهای که در آن طور و تحکم حکمفرما باشد دیگر مذاکره نیست. لذا در دولت پزشکیان نیز هیأت مذاکرهکننده به ریاست سیدعباس عراقچی بر پایه همین امر کار را پیش برده و تاکنون سه دور از مذاکرات نیز سازنده و مفید پشتسر گذاشته و باید دید دورهای بعدی مذاکرات چه میزان مفید و سازنده خواهند بود و در نهایت چه دستاوردی برای ایران خواهد داشت.
* ایرانیان؛ عمیق و متمدن
مشاور رهبر انقلاب در خصوص مذاکرات اظهار داشت: مساله مذاکره یا غیر مذاکره نه حسن ذاتی و نه حب ذاتی دارد. گاهی فکر میکنید کشور از طریق مذاکره میتواند منافع را تامین کند، آنگاه مذاکره انجام میشود. وقتی منافع تامین نمیشود، دلیلی بر مذاکره نیست. مذاکره یک ابزار است. یک مساله هدفی نیست. فرض کنید ما میخواهیم مساله هستهای را از این وضع نجات دهیم. فکر میکنید اگر مذاکره شود مفید است؛ یعنی نخبگان جامعه اینگونه فکر میکنند و مذاکره میشود. اگر مفید ندانستند مذاکره نمیشود؛ زمان و شرایط مهم است. علی لاریجانی گفت: اینکه چرا در مساله هستهای با چالش مواجه شدهایم حقیقت این است که ذات آن حقوقی نیست؛ چرا که اگر حقوقی بود آژانس نظر میداد. پس ذات حقوقی ندارد. ماهیت آن سیاسی است؛ چرا اینگونه شد؟ در دنیای امروز قلدرمآبی وجود دارد. زور میگویند. ایران میگوید من دانش هستهای نیاز دارم. چارچوبهای NPT هم پذیرفتهام و چارچوبهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را رعایت میکنم. منتهی اینها زور میگویند، اینکه چگونه باید در برابر این زور عمل کرد بحث دیگری است. رئیس سابق مجلس ابراز کرد: ممکن است شما بگویید چون آنها در این مقطع نامه دادهاند و گفتهاند میخواهیم از مسیر مذاکره موضوع هستهای را حل کنیم؛ تست شود که آیا مذاکره جواب میدهد یا نه. یا راه دیگر این است که بگویید مذاکره نمیکنیم. مساله هستهای مانند سایر مسائل است. تحریمهایی که آمریکاییها علیه ایران اعمال کردند فقط هستهای نیست، بلکه طیفها مختلفی دارد. وی در ادامه تاکید کرد: ایران یک سابقه تمدنی بزرگ دارد و به همین دلیل مثل برخی از کشورها نیست که ریشهای ندارند. مردم ایران عمیق و متمدن بوده و زیربار هر زورگویی نمیروند. این برای آنان قابل تحمل نیست. اینها میخواهند مثل برخی از کشورها با ایران صحبت کنند که ممکن نیست. شاید مذاکرهای که در حال انجام است به نتیجه برسد و شاید هم نرسد. بستگی دارد که چقدر انصاف در این مذاکرات و عقلانیت در اداره وضعیت جهانی وجود داشته باشد. لاریجانی تاکید کرد: اکنون بسیاری از ضوابط و مقرراتی که در دنیا گذاشته میشود، در ظاهر برای نظامات بینالمللی است، اما پشت آن این نیست بلکه قدرت است. امروز نیز آمریکاییها تصور میکنند زمانی است که باید قدرت خود را محقق کنند. حالا با ما اینگونه رفتار میکنند چرا با چین این رفتار را دارند؛ چین با شما چکار کرده است.
ارسال نظر