| کد مطلب: ۱۰۵۸۶۷۶
لینک کوتاه کپی شد

جزییات حمله خودسرهای لندکروز سوار به کنسرت گروه لیان

ماجرای حمله افراد خودسر به کنسرت برای اولین بار نیست که اتفاق می‌افتد. یک کنسرت با مجوز از مرجع رسمی فرهنگی و هنری کشور برگزار می شود و عده‌ای با رفتار خودسرانه حاشیه‌ای برای آن فراهم می کنند. اما این برای اولین بار است که رسانه‌های انقلابی هم هم صدا با دیگران این رفتار را محکوم می‌کنند.

جزییات حمله خودسرهای لندکروز سوار به کنسرت گروه لیان

به گزارش آرمان ملی آنلاین ، جمعه شب ۲۶ خرداد یک لندکروز سفید مقابل تالار وحدت ترمز می‌کند. پنج نفر از ماشین پیاده می‌شوند. آن پنج مردِ خشن، به صف مردم منتظر برای ورود به سالن کنسرت «گروه لیان» حمله می‌کنند. یک عکاسِ زن ضرب و شتم می‌شود. مردم پراکنده می‌شوند. حراست بنیاد رودکی آن پنج نفر را کت بسته تحویل نیروی انتظامی می‌دهد. فردای آن شب دو وزیر حمله «افراد خودسر به کنسرت گروه لیان» را به شدت محکوم می‌کنند. نیروی انتظامی به خودسرها هشدار می‌دهد و اینگونه شد که خودسرها دوباره به صدر اخبار

فعالیت گروه‌های خودسر از دولت هاشمی آغاز شد. اعتراض‌های منظم و دامنه‌داری که تحت عنوان مبارزه با فرهنگ اشرافی‌گری و سرمایه‌داری توسط انصار حزب الله سازمان دهی می‌شد. اما همزمان با روی کار آمدن دولت خاتمی، کلمه خودسر به صورت رسمی در ادبیات سیاسی ایران جا باز کرد و طیف وسیعی از نیروهای حزب الله و معترضان به فرهنگ و سیاست را درون خود جای داد. معترضانی که سال‌های بعد برخی‌شان پا به عرصه فرهنگ گذاشتند و چهره عوض کردند.

از دهه ٨٠ به بعد هم شکل اعتراض‌ها تغییر کرد و هم جنس اعتراض‌ها؛ سیاست در این اعتراض‌ها پررنگ‌تر شد، و نامشان کم‌کم به دلواپس تغییر کرد. در کارنامه گروه‌های فشار یا خودسر از حمله به عطاالله مهاجرانی تا حمله به حجاریان هست تا این اواخر پرتاب کفش و مهر به علی لاریجانی و یورش به خودرو علی مطهری با سنگ و چوب در شیراز.

گروه‌های خودسر در زمان روحانی دوباره سازمان‌دهی شدند و تعطیلی کنسرت‌ها و برخی سخنرانی‌ها را تبدیل به چالشی بزرگ برای او و دولتش کردند. این گروه با نمایش قدرتی که از مشهد، یزد و بوشهر تا تهران و شیراز به راه انداختند، دولت روحانی را خصوصا در عرصه فرهنگ زمین گیر کردند. وزیر عوض کردند، سخنرانی شخصت‌های سیاسی را تعطیل کردند و تا می‌توانستند دولت را مجبور به پذیرش خواسته‌هایشان کردند.

کجا رفتند؟

فرا رو نوشت، این که گروه‌های خودسر با آمدن دولت رئیسی کجا رفتند دقیق مشخص نیست اما برخی چهره‌های شاخصِ این گروه نسبتا بزرگ، در دولت جدید پست گرفتند و برخی دیگر جذب نهادهای تازه سربرآورده فرهنگی_هنری شدند که در این سال‌های اخیر، فضای هنری کشور را قبضه کرده‌اند. برخی به صدا و سیما راه پیدا کردند، عده‌ای تهیه کننده و کارگردان شدند، برخی در نهادهای اقتصادی خصولتی حل شدند و حتی برخی به کرسی دانشگاه رسیدند و اینگونه به نظر می‌رسید با آمدن رئیسی، زمان استراحت این گروه نسبتا پرکار فرا رسید.

دولتِ یکدستِ انقلابی و مجلس همراه و صدای و سیمایِ پشتیبان، جایی برای اعتراض و خودسری باقی نمی‌گذارد. یا آنطور که عباس عبدی تحلیگر سیاسی می‌گوید: «مهمترین دستاورد یکدست سازی حکومت این است که نه فقط کفن پوشان را از کف خیابان جمع کرد بلکه آنان را در حمایت از سیاست عقلایی بسیج کرد و حتی با افتخار و تمام توان از آن حمایت می‌کنند. قدرت همیشه سرکشی نمی‌آورد، بعضا مسئولیت هم می‌آورد.»

این شد که در این دو سال خبری از برهم زدن کنسرت‌ها و اخلال در سخنرانی مسئولان و پرتاب سنگ و کفش به شخصت‌های سیاسی نبود. تا این اواخر.

برگشتند اما «کم فشار»!

همه چیز از کنسرت سالار عقیلی در سالن وزارت کشور شروع شد. انتشار عکسی بحث برانگیز از کنسرت سالار عقیلی، جرقه‌ای شد برای شروع اتفاقاتی که دو سالی می‌شد، رخ نداده بود. انتشار این تصویر با واکنش مسئولان سالن وزارت کشور روبه شد و با توضیح اینکه سالن نقص فنی دارد، کلیه کنسرت‌های سالن وزارت کشور لغو شد.

مشابه این اتفاق در خلال کنسرت علیرضا قربانی در کاخ سعدآباد نیز تکرار شد. اوج این اتفاقات، اما در روز جمعه ۲۶ خرداد در تالار وحدت رخ داد.

شب ۲۶ خرداد ۱۴۰۲، گروهی از افراد خودسر به تالار وحدت حمله کردند تا مانع از برگزاری کنسرت گروه لیان شوند. گروه موسیقی «لیان» به سرپرستی محسن شریفیان طی چهار شب و در روزهای ۲۳، ۲۴، ۲۵ و ۲۶ خرداد در تالار وحدت روی صحنه رفت.

بهمن بابازاده خبرنگار موسیقی که خود در تالار وحدت حضور داشت جزئیات جالبی را از حمله عوامل خودسر به کنسرت گروه لیان روایت کرده است: او گفته: «لندکروزی سفید مقابل درب بنیاد رودکی ترمز کرد و پنج مرد به سرعت از ماشین پیاده شدند و به مردم حاضر در صف مقابل تالار وحدت حمله کردند. آن‌ها فحاشی می‌کردند و حتی به عکاس بنیاد رودکی که از ورود مردم به سالن کنسرت تصویربرداری می‌کرد حمله کردند و او را مورد ضرب و شتم قرار دادند. در این لحظه حراست بنیاد رودکی سر رسید و آن پنج مرد را دستگیر و تحویل نیروی انتظامی داد.»

او در ادامه درباره این ماجرا نوشته: «از نزدیک شاهد اقدامات فداکارانه حراست و نیروی انتظامی بودم و این میزان مسئولیت شناسی قابل تحسین است. برنده بزرگ امشب: حراست و نیروی انتظامی بودند. سال‌ها قبل، کفن پوش‌ها به کنسرت‌های قانونی حمله می‌کردند و فاتحانه سرود می‌خواندند. امروز، اما عوامل انتظامی و قانون و مدیرانی باهوش، از تمام حوادث پیشگیری کردند. حوادثی که قطعا می‌توانست دستمایه بسیاری از اخبار تلخ و نادرست علیه کشور و موسیقی ایران شود...»محسن شریفیان سرپرست گروه لیان ساعاتی پس از برگزاری این کنسرت در صفحات شخصی خود متنی منتشر کرد که در بخشی از آن نوشته بود: «همان‌قدری که به ناعدالتی‌ها همیشه معترض بوده و هستم و بارها دادگاهی شدم و ممنوع‌الکار…، اما باز مثل ماجرای کنسرت ۱۳۹۳ بوشهر، به من ثابت شد که افرادی هستند که علی‌رغم تمام فشارها، جلوی بی‌قانونی می‌ایستند و دمشان گرم. سپاسگزارم از تلاش بی‌منت عوامل انتظامی تالار وحدت و حراست بنیاد که محکم در برابر این بی‌قانونی و حمله ناکام عوامل خودسر و ناشناس ایستادند. برای گروه ۳۰‌ساله ما زیاد این اتفاق‌ها افتاده... از تهدیدهای بسیار تا حمله و زد و خورد و در بهترین حالت قطع صدا و برق...».

مهدی سالم مدیرعامل بنیاد رودکی پس از این ماجرا در گفتگویی درباره حمله به کنسرت گروه لیان گفت: «قبل از اجرای کنسرت دیشب فردی شناخته‌شده در بر هم زدن برنامه‌های هنری برای دقایق اندکی در بیرون از تالار و خیابان شهریار (پهنه رودکی) به ایجاد هیاهو پرداخت که این امر با حضور ماموران نیروی انتظامی تحت کنترل قرار گرفت.»

به گفته این مقام مسئول فرد دستگیر شده، «سابقه طولانی در ایجاد بلوا و سیاه‌نمایی در اماکن هنری» را داشته است.

این حمله با حملاتی که دولت‌های گذشته به کنسرت‌ها و سینماها می‌شد تا حدی متفاوت بود. برای درک دلیل این تفاوت باید واکنش‌ گروه‌های مختلف به ماجرا را واکاوی کرد.

چرا بازگشتند؟رصد فضای رسانه‌ای کشور از اختلاف برخی جناح‌های تندرو اصولگرا با دولت رئیسی حکایت می‌کند، اما مسئولان دولت و رسانه‌های حامی نظر متفاوتی دارند. آنها این گروه‌ها را منتسب به رسانه‌های برانداز و برخی مخالفان داخلی می‌دانند.

کار یک جریان بدسابقه سیاسی است!

در همین رابطه محمد مهدی اسماعیلی وزیر ارشاد یک روز پس از حمله به کنسرت گروه لیان و بدون اشاره به آنچه که در تالار وزارت کشور اتفاق افتاد گفت: «اکنون نیز اجراها کم‌نظیر و بدون حاشیه و مطامعی که دشمنان دنبال هستند درحال برگزاری است، بنده احساس می‌کنم یک جریان سیاسی در کشور به دنبال بزرگ‌نمایی برخی مشکلات که گاه طبیعی و در اجراها پیش می‌آید، هست تا اقشار مختلف مردم را در این موضوع مقابل هم قرار دهند. بنده به‌راحتی این نگاه جریان سیاسی را می‌بینیم، به‌طوری‌که برخی افراد بدسابقه سیاسی که در کشور فعال و الان تعدادی از آنان خارج از کشور هستند، دنبال تحریک افکار عمومی و ایجاد دوقطبی‌سازی بوده تا فضای رسانه‌ای کشور را سنگین کرده و آرامش فضای فرهنگ و هنر را از بین ببرند. اجازه نمی‌دهیم عده‌ای بخواهند در فضاهای فرهنگی و هنری کشورمان هنجارشکنی کنند. اگر در کنار این اتفاقات معدود و اندکی هم رخ داد، آن را به پای اهالی فرهنگ و هنر نمی‌نویسیم»

عزت الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی و گردشگری نیز در اظهار نظری درباره حواشی رخ داده در کنسرت علیرضا قربانی گفت: «برخی که در میان جمعیت مردم که می خواهند شاد باشند، می‌آیند و شعار ساختارشکنانه می‌دهند با شادی مردم مخالف هستند. این‌ها گروه فشار جدید هستند و جمع را به هم می‌ریزند. خود مردم باید آرامش و سلامت برنامه‌ها و رویدادهای فرهنگی را حفظ کنند، چراکه نباید ١٠ تا ٢٠ نفر مانع شادی ٢ هزار نفر شوند».

کار بیگانگان است!

حمله نیروهای خودسر به کنسرت گروه لیان با واکنش تند رسانه‌های اصولگرا نیز همراه شده است. این رسانه‌ها حمله به کنسرت‌ها را در نقطه مقابل «عادی سازی» شرایط فرهنگی و هنری کشور تلقی کردند.

روزنامه جوان متعلق به سپاه پاسدارن در مطلبی با عنوان: «خطر خودسرها چقدر است؟ دوقطبی کردن جامعه نیاز معاندین در دوران افول فتنه زن، زندگی، آزادی است» نوشت: «در روزهای گذشته ویدئویی با عنوان تلاش عده‌ای برای برهم زدن یک کنسرت منتشر شد که با ممانعت نیروهای حراست مواجه شد.»

روزنامه جوان در این خصوص نوشته: «چه کسانی به بهانه کنسرت‌ها برای شبکه‌های معاند خوراک ایجاد می‌کنند؟ نیروهای خودسر چه کسانی هستند؟ خطر این افراد که قطعاً معدود هستند و از جایی خط می‌گیرند، چقدر است؟ حقیقت ماجرا این است که دوقطبی کردن جامعه به بهانه مباحث فرهنگی نیاز اصلی گروهک‌های معاند و ضدانقلاب در برهه‌ای است که فتنه زن، زندگی، آزادی رو به افول نهاده است. امروز دیگر در دهه ۷۰ به سر نمی‌بریم که عده‌ای با استفاده از خلأ‌های امنیتی بتوانند به اماکن فرهنگی و اجتماعی یورش برده و موجب تهیه خوراک رسانه‌ای برای بیگانگان شوند. اداره‌کنندگان کنسرت‌ها و نیروهای حراست به وظایف خود آگاهی دارند و قطعاً لازم نیست عده‌ای بخواهند از بیرون به بهانه‌های واهی نظم و انضباط برنامه‌های فرهنگی را بر هم بزنند. اگر دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی در این موارد به طور دقیق و به موقع به وظایف خود عمل نکنند، بهترین بهره‌برداری را دشمنان نظام و انقلاب خواهند برد که البته این بار نیز مردم اولویت‌های اصلی را فراموش نکرده و مطالبات اصلی را گم نخواهند کرد.»

تقصیر بی‌بی‌سی و اکبر گنجی‌ست!

روزنامه اصولگرای فرهیختگان نیز در گزارشی مفصل به اتفاقات رخ داده در کنسرت‌های اخیر پرداخت و نوشت: «آتش‌بیاران معرکه رسانه‌ای که عمدتا بیرون مرزهای ایران هستند از تشدید تنش‌های اجتماعی سود می‌برند. برخی جناح‌های سیاسی هم که به دنبال بهره‌کشی از دوقطبی‌سازی در فضای اجتماعی هستند هیچ‌گاه به این اشاره نمی‌کنند که در کشور ۴۰۰ کنسرت به‌مثابه ۴۰۰ رویداد مهم فرهنگی بدون حاشیه برگزار شده است. به این اشاره نمی‌کنند، چون نان‌شان در ایجاد تنش و تشدید دوقطبی در فضای اجتماعی است. اینکه این گروه خرابکار با هدایت چه کسانی به تالار وحدت حمله کرده‌اند هنوز روشن نیست، اما نکته جالب توجه درباره کنسرت گروه لیان و اتفاقی که شب گذشته افتاد، این است که بی‌بی‌سی فارسی و برخی افراد حقیقی شاخص از چند روز قبل ناگهان به مسائل این کنسرت خاص علاقه‌مند شده و با ایجاد حساسیت درباره این رویداد، تلاش کرده بودند آب را برای ماهیگیری خودشان گل آلود کنند. اکبر گنجی یکی از افرادی است که چند شب قبل با اظهارنظرهای شاد درباره برگزاری کنسرت لیان، عملا ضمن تحریک گروه‌های تندرو، آن‌ها را به سمت تالار وحدت هدایت کرده بود. به نظر می‌رسد موج برگزاری و رونق مجدد کنسرت‌های موسیقی در کشور، به مذاق کسانی که ظرف ۹ ماه اخیر بارها با بهانه‌های مختلف اصرار داشته‌اند جریان زندگی عادی مردم ایران را متوقف کنند خوش نیامده و بدشان نمی‌آید با لطایف‌الحیل، این فضا را به نفع خودشان تغییر دهند.»

 

 

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار