آزمون حساس رئیسجمهور!
مسأله فاصله میان مردم و مسئولان بهویژه در سالهای اخیر، به یکی از مهمترین چالشهای حکمرانی در ایران تبدیل شده است.
هر اقدامی که این فاصله را بیشتر کند مستقیما بر سرمایه اجتماعی دولت و حتی بر اعتماد عمومی نسبت به ساختار حاکمیت اثر میگذارد. موضوع «سیمکارتهای ویژه» و برخورداری برخی افراد از امتیازاتی که برای عموم مردم در دسترس نیست، یکی از مصادیق روشن همین روند است. این پدیده نه تنها موجب نارضایتی سیاسی و بدبینی اجتماعی میشود بلکه در سطحی وسیعتر احساس تبعیض را در ذهن مردم تقویت میکند. احساسی که جامعهشناسان آن را یکی از مهمترین عوامل فرسایش سرمایه اعتماد میدانند. وقتی مردم در زندگی روزمره با مشکلات مختلف اقتصادی و معیشتی روبهرو هستند و همزمان میبینند که برخی افراد خاص به منابع و امکانات ویژه دسترسی دارند این وضعیت نوعی «شکاف» میان جامعه و مسئولان ایجاد میکند. چنین شکافی میتواند پیامدهای فرهنگی روانی و سیاسی متعددی داشته باشد. مردم در چنین شرایطی احساس ناامنی میکنند. نه لزوما ناامنی فیزیکی، بلکه ناامنی احساسی و ذهنی که ناشی از تصور بیعدالتی است. این احساس سبب میشود که امید آنان به بهبود شرایط کاهش یابد و بهتدریج دچار نوعی بیتفاوتی یا یأس اجتماعی شوند. جامعهای که دچار یأس میشود انرژی لازم برای فعالیت تولید و مشارکت سیاسی و حتی تلاش روزانه برای بهبود زندگی را از دست میدهد. از سوی دیگر اینگونه امتیازات همیشه مورد توجه رسانههای خارجی قرار میگیرد و به سرعت تبدیل به سوژهای میشود که از آن برای القای ناکارآمدی یا فساد سوءاستفاده میکنند. بنابراین مسأله فقط داخلی نیست. بلکه ابعاد خارجی دارد و میتواند تصویر کشور را در افکار عمومی بینالمللی مخدوش کند. اینکه یک امتیاز ویژه برای گروهی محدود وجود داشته باشد از نگاه بیرونی نشانهای از الیگارشی، رانت و فاصله طبقاتی تلقی میشود. تصویری که هیچ دولتی علاقهمند به بازتولید آن نیست. در این میان واکنش رئیسجمهور و تأکید او بر «سیاهکردن» یا مسدودسازی این نوع سیمکارتهای خاص نشان میدهد که دولت، دستکم در سطح گفتمانی قصد مقابله با الیگارشی و منافع گروههای خاص را دارد، اما پرسش اصلی این است که رئیسجمهور تا چه اندازه قادر است در برابر فشار شبکههای قدرت، منافع ریشهدار و گروههای برخوردار مقاومت کند؟ الیگارشی صرفا یک مجموعه افراد نیست، بلکه شبکهای از روابط اقتصادی، سیاسی و اداری است که سالهاست در ساختارهایی پیچیده ریشه دوانده و مقابله با آن نیازمند اراده سیاسی قوی، شفافیت ساختاری و حمایت اجتماعی گسترده است. اگر دولت بتواند بدون ملاحظهکاری و با تکیه بر حمایت مردم، گامهای عملی و شفاف بردارد، میتواند پیام روشنی به جامعه بدهد. اینکه دوران امتیازات پنهان و رانتهای غیرقانونی به پایان رسیده، اما اگر این اقدام فقط در سطح شعار باقی بماند نهتنها اعتماد عمومی ترمیم نخواهد شد بلکه ناامیدی مردم نیز افزایش مییابد. بنابراین سرنوشت این ماجرا آزمونی برای سنجش میزان توانایی رئیسجمهور در مقابله با الیگارشی و احیای سرمایه اجتماعی دولت است.
امانا... قرایی مقدم
جامعهشناس
ارسال نظر