محمود میرلوحی در گفتوگو با «آرمان ملی» مطرح کرد:
توسعه نامتوازن باعث چالشهای بزرگ تهران
آرمان ملی- احسان انصاری: آیا بحران آلودگی هوا در ایران و به خصوص تهران راهحل ندارد و یا تلاشی برای حل آن انجام نمیشود؟ چرا تهران با این همه ظرفیت امروز به یک بحران بزرگ برای کشور تبدیل شده و چه عواملی در این زمینه نقش داشتند؟
آیا میتوان به وضعیت تهران در آینده خوشبین بود؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با سیدمحمود میرلوحی فعال سیاسی و عضو سابق شورای شهر تهران گفتوگو کرده است. میرلوحی معتقد است: «نکته مهمی که درباره دوران مدیریت آقای زاکانی وجود دارد این است منابع مالی که در این دوره در اختیار مدیریت شهری قرار گرفته شش برابر دوره گذشته است که میتواند بسیاری از مشکلات تهران را حل کند. با این وجود به وضعیت میرسد مدیریت شهری در دوره کنونی دوباره به تنظیمات کارخانه اصولگرایان بازگشته و شهرفروشی دوباره انجام میشود. در زمینه تقویت حمل و نقل شهری نیز هنوز اتفاق خاصی رخ نداده که بتوان نسبت به حل مشکلات خوشبین بود». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*چرا بحران آلودگی هوا در ایران به یک بیماری مزمن تبدیل شده است؟ آیا این مشکل قابلیت حل شدن ندارد و یا ارادهای برای آن وجود ندارد؟
یکی از دلایل آلودگی هوا تغییر اقلیم در برخی مناطق جهان است که شرایط زندگی را برای مردم این مناطق سخت کرده است. آتشسوزیهای متعدد از لسآنجلس، جنگلهای آمازون، استرالیا، یونان، غرب ترکیه و حتی در مناطق شمالی ایران این پیام را به مردم جهان میدهد که حال زمین خوب نیست و زمین تب کرده است. ایران نیز در منطقه خشک جهان قرار دارد و با توجه به میزان کم بارندگیهایی که در امسال و سال گذشته رخ داده شرایط سختتر هم شده است. نکته دیگر اینکه در ایران پس از پایان جنگ تحمیلی و همچنین خشکسالیهایی که وجود داشت توسعه متوازن در کشور رخ نداد. ناامنیهایی که در برخی مناطق کشور رخ داد و تغییراتی که در زندگی مردم صورت گرفت توزیع منابع در کشور به خوبی صورت نگرفت و اغلب امکانات در کلانشهریهایی مانند تهران تجمیع شد در حالی که برخی مناطق کشور از امکانات اولیه مانند بهداشت و آموزش نیز محروم بودند. این وضعیت نتیجه نداشتن برنامه برای توسعه متوازن و یا عدم اجرای برنامههای موجود بود. در چنین شرایطی بود که یک موج مهاجرتی بزرگ از روستاها به شهرها، از شهرها به مراکز استانها و از مراکز استانها به سمت تهران شکل گرفت. در چنین شرایط بود که20 درصد جمعیت کشور در محدودهای در حدود یک دو هزارم کشور متراکم شد. به همین دلیل تهران با چالشهای جدی برای آینده خود مواجه شده است.
*در طول این سالها تلاشی برای مدیریت این وضعیت و جلوگیری از تراکم بیشتر صورت نگرفت. چرا؟
شهر تهران دارای ظرفیتهای زیادی است. کوهها، رودخانهها و چشمههای فراوانی که در این منطقه وجود داشت و همچنین امکاناتی که در این شهر قرار گرفته بود و به مرور زمان بیشتر هم شد باعث شد که تهران برای موجهای جمعیتی بعدی به عنوان یک هدف مطلوب شناخته شود. واقعیت این است که ظرفیتها و امکاناتی که در تهران وجود دارد برای زندگی سه یا چهار ملیون نفر مناسب است و نه جمعیت 14 میلیونی. در چنین شرایطی وضعیت نامناسب خودروها، ترافیک، مسائل مرتبط با سرمایش و گرمایش و همچنین تمرکز کارخانههای آلوده کننده باعث شده که آلودگی هوا و ترافیک در تهران به یک امر عادی و روزمره برای شهروندان تبدیل شود. البته این وضعیت تنها در ایران و تهران وجود ندارد و در برخی شهرهای دیگر جهان نیز مسائلی مانند خوردروی بیکیفیت، آلودگی هوا و ترافیک وجود داشته است. آلودگی هوا در کشورهایی مانند هند، پاکستان و ترکیه به مراتب از ایران وضعیت بدتری دارد. به عنوان مثال مسأله آلودگی هوا در شهر دهلی نو به دلیل استفاده از سوخت ذغال سنگ و چوب آلودگی هوا شرایط خطرناکی داشته است. در ایران آلودگی هوا ریشه در نوع سوخت بنزین، گازوئیل، تراکم کارخانههای آلوده کنند و کاهش فضای سبز دارد. کشت وزرعهایی که در اطراف تهران شکل گرفت نیز به مرور زمان به کانون گرد و غبار تبدیل شده و به همراه تغییر اقلیم باعث افزایش آلودگی هوا در شهرهایی مانند تهران شد.
*برای عبور از بحران آلودگی هوا چه باید کرد؟
در مرحله نخست ما باید از تجربههای موفق کشورهای دیگر در این زمینه استفاده کنیم. یکی از راهحل این است که میزان فضای سبز را در تهران افزایش داد. دوم اینکه باید مصرف سوختهای فسیلی را در شهر تهران و کشور کاهش داد. در شرایط کنونی اغلب کشورهای جهان تصمیم گرفتهاند که تا سال2050 مصرف سوختهای فسیلی را کاهش بدهند. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که اگر قرار است بحران آلودگی هوا در تهران مرتفع شود باید صنعت خودرو در کشور دگرگون شود. کامیونهای فرسوده، اتوبوسهای از رده خارج شده و خودروهای با مصرف بالای سوخت باعث شده که میزان آلودگی هوا در تهران افزایش پیدا کند. اغلب خودروهایی که در سطح شهر تهران رفت و آمد میکنند از تکنولوژی و فناوری روز دنیا استفاده نمیکنند. هنوز خودروهای برقی و هیبریدی نقشی در سیستم حمل و نقل تهران ندارند. این در حالی است در برخی کشورهای اروپایی و به صورت خاص کشورهای اسکاندیناوی تا80 درصد سوخت خودروها تجدیدپذیر و برقی شده است. این در حالی است که در ایران چنین اتفاقی رخ نداده است.
انگار مدیریت شهری در دوره کنونی به تنظیمات کارخانه اصولگرایان بازگشته و شهرفروشی دوباره انجام میشود. در زمینه حمل و نقل شهری هم اتفاق خاصی رخ نداده که بتوان نسبت به حل مشکلات خوشبین بود
*چرا صنعت خودروسازی ما از کشورهای جهان عقب افتاده و علی رغم اذعان اغلب کارشناسان اقدام جدی برای حل این مسأله صورت نمیگیرد؟
قوانین مختلفی در کشور برای این کار تصویب شده اما اجرا نشده است. به همین دلیل اگر میخواهیم از این چالش عبور کنیم باید این قوانین را اجرا کنیم. در شرایط کنونی تنها 12 درصد از ناوگان حمل و نقل عمومی در تهران مترو و اتوبوس است. این در حالی است که مصوبه صریح قانون در این زمینه میگوید که این رقم باید به50 درصد برسد و مترو و اتوبوس 50 درصد ناوگان حمل و نقل تهران را تشکیل بدهد که بتواند10 میلیون از20 میلیون سفر شهری تهران را انجام بدهد. انجام این کار نیز مستلزم خرید 1000 واگن مترو و5000 هزار اتوبوس است است که سالها به بهانههای مختلف معوق مانده و انجام نشده است. دولت آقای خاتمی به مترو و اتوبوسهای شهری کمک کرد. این وضعیت در دولت احمدینژاد وجود نداشت و وی 2 میلیارد دلار کمک به ناوگان حمل و نقل شهری را قطع کرد. دولت آقای روحانی تصمیم گرفت که با تولید داخل این مسأله را حل کند که این موضوع نیز روی کاغذ باقی ماند و در حالی که قرار بود 19هزار اتوبوس به ناوگان شهری تهران اضافه شود در عمل حتی 19 اتوبوس هم در طول سالهای دولت روحانی به تهران تحویل داده نشد. در دوره پنجم شورای شهر تهران با تلاشی که صورت گرفت و قراردادی که با ایران خودرو بسته شد 500 اتوبوس به ناوگان شهری تهران اضافه شد. در دوره مدیریت آقای زاکانی نیز گفته میشود 390 اتوبوس به سیستم حمل و نق شهری تهران افزوده شده است. این وضعیت نشان میدهد که در 15 سال اخیر هنوز 1000 اتوبوس نیز به تهران تزریق نشده است. عمر واقعی اتوبوسهای شهری 10 سال است و پس از این مدت باید کنار گذاشته شود. با این وجود امروز 20 سال از عمر اغلب اتوبوسهای تهران میگذرد اما همچنان مورد استفاده قرار میگیرند.
* در دوران مدیریت زاکانی در شهر تهران به چه میزان مشکلات موجود حل شد و آیا رویکردی که وی در پیش گرفته کارساز بوده است؟
این اتفاق نیازمند تلاشهای دستگاهها و نهادهای مسئول است. در شرایط کنونی نزدیک به چهار میلیون واحد خانگی در تهران گاز مصرف میکنند که اگر وزارت نیرو برنامه جامعی در این زمینه داشته باشد میتواند مصرف گاز را به برق تبدیل کند تا میزان آلودگیها کاهش پیدا کند. به صورت روزانه 100 میلیون مترمکعب در تهران گاز مصرف میشود که رقم بسیار بالایی است و در آلودگی هوا تأثیر دارد. از سوی دیگر هر روز در تهران نزدیک به 20 میلیون لیتر بنزین و 10 میلیون لیتر گازوئیل مصرف میشود که ارقامی نجومی است. اگر همه اینها به برق تبدیل شود و ناوگان حمل و نقل شهری نیز برقی شود میزان آلودگی هوا در تهران به شکل چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد. شهرداری نیز در این زمینه نقش مهمی دارد. گسترش فضای سبز و مدیریت پسماند از جمله وظایف شهرداری است. نکته مهمی که درباره دوران مدیریت آقای زاکانی وجود دارد این است منابع مالی که در این دوره در اختیار مدیریت شهری قرار گرفت، شش برابر دوره گذشته بوده و میتوانسته بسیاری از مشکلات تهران را حل کند. انگار مدیریت شهری در دوره کنونی به تنظیمات کارخانه اصولگرایان بازگشته و شهرفروشی دوباره انجام میشود. در زمینه حمل و نقل شهری هم اتفاق خاصی رخ نداده که بتوان نسبت به حل مشکلات خوشبین بود.
ارسال نظر