| کد مطلب: ۱۱۸۸۴۴۴
لینک کوتاه کپی شد
استعفای پر حاشیه

«آرمان ملی»‌ تحولات داخلی دولت را بررسی می‌کند

استعفای پر حاشیه

آرمان ملی- حمید شجاعی: «وفاق ملی» در ابتدا یک شعار انتخاباتی برای مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری بود، اما پس از پیروزی و تشکیل دولت به سیاست حاکم بر دولت چهاردهم تبدیل گردید.

 چنانکه در مسائل مختلف به‌ویژه در انتصاباتی که در دولت اتفاق افتاد شاهد این نحوه نگرش بودیم. رئیس‌جمهور تصور می‌کرد که با این رویکرد می‌تواند کشور را با نگاهی همگرا با جریانات مختلف سیاسی پیش ببرد و از این‌رو از جبهه اصلاحات گرفته تا جبهه پایداری دست یاری خود را به سمت آنها دراز کرد تا با نوعی همیاری و همدلی امور کشور را پیش ببرد. اما همان زمان نیز بسیار به رئیس‌جمهور گفته شد که نمی‌توان همه را با دولت همراه کرد و برخی جریانات اساسا مخالف رئیس‌جمهور و دولت هستند و چشم دیدن موفقیت‌های دولت را ندارند. از همین رو نهایت تلاش خود را برای زمینگیرکردن و پایین کشیدن دولت خواهند کرد. زمان گذشت و ایام انتخاب کابینه شد و انتظار این بود که شورای راهبردی به ریاست دکتر محمدجواد ظریف و کارگروهای فعال شده بتوانند نیروهای مجرب، کارآزموده و توانا را برای تصدی وزاتخانه‌های مختلف معرفی کنند اما هر چه جلوتر رفتیم شرایط به گونه دیگری پیش رفت تا جایی‌که نفرات معرفی شده به مجلس با انتقاد بسیاری از اصلاح‌طلبان حامی دولت مواجه گردید. اخیرا محمدجواد ظریف که خود با فشارهای تندروها مجبور به استعفای از دولت شد، در حاشیه نمایشگاه بین‌المللی در کیش گفت: «بسیاری از وزرا افرادی هستند که پیشنهاد ما نبوده و از مسیر دیگری انتخاب شده‌اند و همان موقع از مردم عذرخواهی کردم. در مورد نقش بنده، من همان روز اعلام کابینه از مردم عذرخواهی کردم. تصمیم رئیس‌جمهور بود. تعداد کمی از اعضای دولت همان‌هایی هستند که ما پیشنهاد دادیم، بیشترشان در سازوکارهای دیگری توسط دوستان دیگر، منسوبین دولت انتخاب شدند و ما هم حمایت کردیم». اما آن زمان پزشکیان با وفاق خود در مجلس و البته طرح برخی از مسائل توانست رای اعتماد مجلس به کل کابینه را بگیرد. اما دیری نپایید که تندروهای مجلس برای رئیس‌جمهور و مجموعه دولت شمشیر را از رو بستند و درصدد حذف برخی از افراد برآمدند. چه اینکه شش ماه از روی کارآمدن دولت نگذشته بود که تندروهای مجلس با بهانه‌های واهی طرح استیضاح عبدالناصر همتی وزیر سابق اقتصاد را کلید زدند و در شرایطی که دولت کوچک‌ترین واکنشی به این مساله نداشت و صرفا بر حق مجلس بر استیضاح تاکید داشت و خواستار وفاق بیشتر مجلس با دولت بود همتی نخست چهره جدا شده دولت لقب گرفت و با استیضاح بهارستان‌نشینان از قطار دولت پیاده شد تا تندروها به رئیس‌جمهور و مجموعه دولت نشان دهند که در مسیر حرکت در جهت اهداف و منویات خود از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند و نه تنها همکاری و وفاقی با دولت ندارند، بلکه در جهت زمینگیرکردن دولت نهایت تلاش خود را می‌کنند. این مهم زمانی آشکار شد که در همان 9 ماهه ابتدایی تندروها عزم استیضاح 4 وزیر پزشکیان را کردند و اگر در همان دوران نبود تاکیدات رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس برای لزوم همکاری و کمک به دولت در راستای کسب موفقیت، امروز شاهد این بودیم که دست کم 4 تا 5 وزیر در دولت تغییر کرده بود. اما این نگاه باعث نشد تا دولت نگاه واقعی‌تری به وفاق ملی داشته باشد، برعکس به‌جای تقویت و حمایت جریان حامی خود، سراغ تقویت موضع جریان مخالف رفت و نفراتی از این جریان را به بخش‌های مختلف گمارد.

* وفاق ملی؟

یکسال و اندی از روی کارآمدن دولت چهاردهم می‌گذرد و در همین مدت بارها بر این نکته تاکید کردیم که رئیس‌جمهور محترم حدود و ثغور وفاق ملی را تعیین کند تا مشخص شود وفاق ملی با برخی جریانات تا کجا خواهد بود؟ مثلا امروز تلاش تندروها برای تخریب دولت و دولتمردان کجای سیاست وفاقی دولت قرار می‌گیرد و با این رفتارها هنوز هم دولت بنای وفاق بار این جماعت دارد. جماعتی که 6 ماه تمام امور کشور را معطل گذاشتند تا به هر نحوی شده محمدجواد ظریف را که دست راست رئیس‌جمهور بود، از دولت کنار بگذارند و دست آخر به این مهم رسیده و او را مجبور به استعفا کردند، شاید انتظار نداشت که با واکنشی سرد دولت مواجه شود. دولت بدون هیچگونه تلاشی برای مقابله با عملیات تندروها، استعفای ظریف را پذیرفت و بلافاصله محسن اسماعیلی را جایگزین او کرد. مواجهه تندروها البته به اینجا ختم نشد و از همان زمان پروژه بعدی یعنی کنارگذاشتن محمدرضا عارف معاون اول رئیس‌جمهور را کلید زده‌اند. تا اینجا شخص پزشکیان و دولتمردانش نشان نداده‌اند که قصد دارند در برابر فشار تندروها مقاومت کنند و گویا بنای ایستادگی ندارند و فقط با تاکید بر وفاق سعی دارند از ایجاد تنش جلوگیری کنند. شاید زمانی‌که رئیس‌جمهور گفت «دعوا نکنیم» از سوی جریان مقابل دولت چنین برداشت شد که دولت در هر حال نمی‌خواهد وارد مسیر مقابله شود و حاضر است هر امتیازی را واگذار کند، اما نمی‌توان منکر این واقعیت شد که هر یکقدم که دولت در برابر تندروها عقب می‌نشیند، طرف مقابل یک گام بلند جلو می‌آید و اگر اینگونه پیش برویم شاید در سال‌های سوم و چهارم دولت وفاق ملی، به دولت اختصاصی این جریان تبدیل شده و آن را مملو از چهره‌های متمایل و منتسب به پایداری خواهیم دید. چنانکه انتصاب اخیر اسماعیل سقاب اصفهانی دبیر ستاد راهبردی تحول و مسئول رصد و پایش «سند تحول دولت مردمی» در دولت سیزدهم به سمت معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان سیاست‌گذاری و مدیریت راهبردی انرژی دولت چهاردهم، صدای حامیان پزشکیان را هم در آورده است. اما آنچه بیش از همه موجب اعتراض شده، این است که مخالفان معتقدند چنین انتصابی بیش از آنکه نشانه‌ای از شایسته‌سالاری باشد، نوعی باج‌دهی به تندروها به‌ویژه جبهه پایدای است. سقاب ‌اصفهانی را باید به لحاظ رویکرد سیاسی نزدیک به جبهه پایداری ارزیابی کرد. در مجموع چنین انتصابی، یک سوال مهم را به ذهن متبادر می‌کند؛ اینکه نوع تعامل پزشکیان با تندروها چگونه است و اگر قرار بود تندروها در دولت به کار گرفته شوند، جامعه به پزشکیان رای نمی‌داد و شاید سعید جلیلی رئیس‌جمهور بود.

* استعفای اعتراضی

پس از انتصاب سوال‌برانگیز اسماعیل سقاب اصفهانی به سمت معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان سیاست‌گذاری و مدیریت راهبردی انرژی دولت چهاردهم، واکنش‌های تندی به این انتصاب بروز کرد. چنانکه این اتفاق یک استعفای اعتراضی را نیز در پی داشت. فیاض زاهد استاد دانشگاه و عضو برجسته شورای اطلاع‌رسانی دولت در پی این انتصاب طی نامه‌ای انتقادی به الیاس حضرتی از سمت خود در دولت کناره‌گیری کرد. جالب اینکه حضرتی هم انگار منتظر چنین استعفایی بوده باشد، بدون فوت وقت استعفای فیاض زاهد را پذیرفت. در متن استعفای زاهد آمده است: «تصور می‌کردم به‌عنوان عضو حقیقی شورا می‌توانم با استقلال نظر و اختیار کامل مواضعم را بیان کنم، اما ظاهرا این تصور با واقعیت فاصله داشته است. البته در این یکسال اخیر مدارا و تحمل جنابعالی و رئیس‌جمهور سرمایه من محسوب می‌شد، اما به نظر ویژگی فردی و اظهارات و نوشته‌های گاه و‌ بی‌گاه موجب نارضایتی‌هایی شده است». وی چند ساعت بعد در شبکه ایکس هم پستی منتشر کرد و نوشت: «خیلی با خودم کلنجار رفتم که چیزی نگویم. اما شرافتم در گرو گفتن حقیقت است. دردناک است در روزی که فواد شمس زیر فشار زندگی جان خود را ستاند، مدیر منصوب رئیسی، معاون رئیس‌جمهور ما شد. اسمش هرچه باشد وفاق نیست، کج‌تابی است. به سهم خودم شرمنده‌ام». الیاس حضرتی در پاسخ نوشت: «می‌دانم که استقلال رأی و شرافت قلم برای شما میراثی است که هیچ‌گاه از آن دست نمی‌کشید و همین صداقت، همواره وجه بارز شخصیت‌تان بوده است. اگرچه پذیرش استعفای شما برایم دشوار و ناخوشایند است، اما به احترام منش و انتخاب‌تان، با درک کامل، آن را می‌پذیرم».

 

 

 

منبع : آرمان ملی

جدید

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار