امیررضا واعظآشتیانی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
جایگاه اقتصادی بابک زنجانی مشخص شود
آرمان ملی- احسان انصاری: بابک زنجانی مفسد اقتصادی است یا کارآفرین؟ این مهمترین سوالی است که این روزها و پس از آزادی بابک زنجانی و فعالیت مجدد وی در عرصه اقتصادی برای افکار عمومی جامعه وجود دارد.
این در حالی است که هنوز نهادهای نظارتی و دستگاه قضایی به صورت مشخص درباره ابعاد مبهم پرونده زنجانی شفافسازی نکرده است. «آرمان ملی» برای تحلیل و ارزیابی این موضوع با امیر رضا واعظ آشتیانی معاون پیشین وزارت صمت و فعال سیاسی گفتوگو کرده است. واعظ آشتیانی معتقد است: «باید مشخص شود که چرا فردی که تا پای اعدام هم رفته ناگهان علیه بانک مرکزی موضعگیری میکند و برخی نیز وی را قهرمان ملی یا کارآفرین ممتاز معرفی میکنند؟ اگر واقعا بابک زنجانی یک کارآفرین و قهرمان ملی است مسئولان باید مشخص کنند که دستاورد وی در حوزه اقتصادی چه بوده است؟ اگر کسی مانند بابک زنجانی تحریمها را دور زده حتما منافع خود را نیز دنبال کرده است. چرا باید در مورد چنین فردی عنوان کرد که به کشور خدمت کرده و نباید این را گفت که ممکن است وی به جیب خود و اطرافیانش خدمت کرده است؟ به همین دلیل موضوع بابک زنجانی امروز به سوژهای در حوزههای مختلف تبدیل شده که درباره آن اظهار نظرهای مختلفی صورت میگیرد». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*بابک زنجانی مفسد اقتصادی است و یا کارآفرین؟
واقعیت این است که موضوع بابک زنجانی برای افکار عمومی جامعه سوالات زیادی را به وجود آورده است. این سوالات نیز به این دلیل است که درباره پرونده فساد اقتصادی وی که در نهایت با حکم اعدام مواجه شد اما پس از مدتی این حکم لغو شود و وی آزاد شد شفافسازی صورت نگرفت. در واقع درباره هیچ کدام از این مسائل شفافسازی نشده که چرا وی بازداشت، محکوم به اعدام و درنهایت نیز آزاد شد. سوالاتی که درباره بابک زنجانی مطرح است نیز بیشتر به قوه قضائیه ارتباط دارد که اگر ایشان واقعا متخلف بوده و پرونده وی توسط قضات مورد رسیدگی قرار گرفته و پرونده وی دارای حکم بدوی و قطعی بوده چرا به یک باره آزاد شده است. در واقع قضاتی که پرونده وی را بررسی کردهاند با دقت و جدیت این کار را کردهاند و تخلف وی برای دادگاه محرز شده که چنین حکمی دادهاند. در این زمینه البته قوه قضائیه عنوان میکند که اموای که توسط بابک زنجانی در کشورهای مختلف وجود داشته به شکلهای مختلف باز گردانده شده و جبران شده است. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که چنین فردی که دارای محکومیت و چنین پرونده سنگینی است هنگامی که آزاد شود آیا اجازه فعالیت اقتصادی دارد یا خیر؟این سوال افکار عمومی جامعه است که چرا بابک زنجانی در چنین وضعیتی قرار گرفته است؟ درباره اینکه آیا بابک زنجانی کارآفرین است یا خیر نیز باید عنوان کنم که افراد زیادی در کشور وجود دارند که کارآفرین هستند و اقدامات آنها پیامدهای مثبتی برای جامعه داشته است. در مقابل کسانی نیز وجود دارند که در ظاهر کارآفرین هستند اما در عین حال در رانت خواری استاد هستند.
قوه قضائیه باید درباره دو میلیارد دلار بدهی بابک زنجانی شفافسازی کند و به ادعای نماینده مجلس پاسخ دهد. اگر ادعا صحیح نیست باید با آن برخورد کرد اما اگر صحیح باشد، باید با زنجانی برخورد شود
*در چنین شرایطی چرا به وی اجازه فعالیت اقتصادی داده شده است؟
اگر ابهامات درباره وی برطرف شود و قوه قضائیه در این زمینه شفافسازی کند، روشن خواهد شد که بابک زنجانی کجای اقتصاد ایران قرار دارد. درباره وی عنوان میشود که چندین دستگاه تاکسی برقی وارد ایران کرده و قرار است در این زمینه فعالی کند. سوال مهمی که در این زمینه مطرح است این است که چه کسی مجوز ورود این تاکسیها را به وی داده است. در همه کشورهای جهان مجوز ورود تاکسیها را شهرداریها میدهند. به همین دلیل باید مشخص شود که کدام شهرداری به ایشان اجازه داده که تاکسی برقی وارد کشور کند. از سوی دیگر مسأله تأمین ارز این تاکسیها است که باید مشخص شود به چه صورت و توسط چه افرادی صورت گرفته است؟ اتفاقی که در این زمینه رخ میدهد این است که به دلیل ابهاماتی که در این زمینه وجود دارد برخی از یک مسأله کوچک در فضای مجازی، بحرانی بزرگ به وجود میآورند و از نظر روانی برای جامعه هزینه ایجاد میکنند. من معتقدم برای اینکه بسیاری از مسائل برای افکار عمومی جامعه روشن شود باید مشخص شود که آیا آقای بابک زنجانی توسط گروه و جریانی حمایت میشود و اگر این اتفاق رخ میدهد این گروه و جریان چه کسانی هستند.
*با توجه به نوع فعالیتهایی بابک زنجانی وی میتواند توسط چه جریانهایی مورد حمایت قرار بگیرد؟
باید مشخص شود که چرا فردی که تا پای اعدام هم رفته ناگهان علیه بانک مرکزی موضعگیری میکند و برخی نیز وی را قهرمان ملی یا کارآفرین ممتاز معرفی میکنند؟ اگر واقعا بابک زنجانی یک کارآفرین و قهرمان ملی است مسئولان باید مشخص کنند که دستاوردهای وی در حوزه اقتصادی چه بوده است؟ اگر کسی مانند بابک زنجانی تحریمها را دور زده حتما منافع خود را نیز دنبال کرده است. چرا باید در مورد چنین فردی عنوان کرد که به کشور خدمت کرده و نباید این را گفت که ممکن است وی به جیب خود و اطرافیانش خدمت کرده است؟ به همین دلیل موضوع بابک زنجانی امروز به سوژهای در حوزههای مختلف تبدیل شده که درباره آن اظهار نظرهای مختلفی صورت میگیرد. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که عنوان میشود زنجانی همه بدهیهای خود را پرداخت کرده و دیگر مشکل قانونی برای فعالیت ندارد. این در حالی است که براساس اظهارات عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گویا قوه قضائیه یک فرصت دو ماه به بابک زنجانی داده که مبلغ دو میلیارد دلاری که به شرکت نفت بدهکار است را تسویه کند. اگر این ادعا صحیح باشد یک تضاد بزرگ در این زمینه به وجود میآید که اگر بابک زنجانی 2 میلیارد دلار بدهکار است با چه وثیقهای آزاد است و این وثیقه چه ارزشی داشته که توانسته چنین فردی را با این حجم از بدهی آزاد کند؟ براساس ادعای عضو کمیسیون اقتصادی مجلس بابک زنجانی تنها 16 میلیون دلار این بدهی، یعنی در حدود 16 درصد را پرداخت کرده است. از سوی دیگر عنوان میشود که برخی از بانکهای کشور با ناترازی مواجه شدهاند. در شرایط فعلی اقتصادی باید این سوال را مطرح کرد که آیا فسادهایی مانند آنچه در چای دبش رخ داد، یا بدهی بابک زنجانی که رقم قابل توجهی است، در کشور تورم ایجاد نمیکند و به نظام اقتصادی آسیب نمیزند؟
*به هر حال شفافسازی در این زمینه باید توسط قوه قضائیه و نهادهای نظارتی صورت بگیرد. چرا چنین اتفاقی رخ نداده است؟
این سوالی است که باید نهادهای نظارتی به آن پاسخ بدهند. در چنین شرایطی برخی بابک زنجانی را فردی موفق و خوشفکر معرفی میکنند که اگر چنین است باید روشن شود که چرا وی به اعدام محکوم شد؟ من فکر میکنم سخنگوی قوه قضائیه باید درباره دو میلیارد دلار بدهی بابک زنجانی شفافسازی کند و به ادعای نماینده مجلس پاسخ دهد. اگر ادعا صحیح نیست باید با آن برخورد کرد اما اگر صحیح باشد، باید با زنجانی برخورد شود. شفافسازی باعث اعتمادسازی بین مردم میشود و مردم دنبال این هستند که کسانی را که تخلف کردهاند و کسانی را که خدمت کردهاند بشناسند. هنگامی که در این زمینه شفافسازی صورت بگیرد اعتماد فعالان اقتصادی و تجاری که در اقتصاد کشور فعالیت میکنند نیز نسبت به حاکمیت و دستگاه قضایی بیشتر خواهد شد. در چنین شرایطی تفاوت بین دوغ و دوشاب مشخص میشود و کسانی که خدمت میکنند از کسانی که تخلف میکنند جدا میشوند.
ارسال نظر