
گزارش «آرمان ملی» درباره اعلام سیاست شفاف حمایتی چین از ایران
پیام خاموش چین به تحریمها علیه ایران
آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: همزمان با فعال شدن مکانیسم ماشه و تشدید تحریمهای آمریکا علیه ایران، فروش نفت کشور به مشتریهای معدود آن به ویژه چین، رویکردی است که باعث دغدغه و گمانهزنیهای بسیاری شده است.
گروهی بر این باور هستند که چین به دلیل پرهیز از ریسکهای فزاینده، از خرید نفت ایران سرباز خواهد زد یا اینکه آن را بسیار کاهش میدهد، اما اعلام صریح چین مبنی بر حمایت از شرکتهای بخش خصوصی خود در مبادلات تجاری با ایران، موضع شفاف این کشور در برابر تحریمهای فزاینده اروپا و آمریکا را نشان داد. البته در این میان به اعتقاد برخی از کارشناسان ایران باید به چانهزنیهای بیشتر در معاملات با چین به خصوص در خرید نفت تن دهد تا بتواند دوره ترامپ را به امید شرایط اندکی متعادلتر و ثبات نسبی پشت سربگذارد.
اهمیت انرژی برای چین
به گزارش «آرمان ملی»، حسین مرادی کارشناس اقتصادی در این باره گفت: قطعاً اعلام سیاست جدید چین مبنی بر حمایت از شرکتهای کوچک این کشور در ارتباطات تجاری با ایران، به خصوص در وضعیت کنونی برای ایران ارزشمند است و موضع اخیر مسئولان چینی که بسیار شفاف اعلام شده است، معادلات پیشبینی شده این کشور پس از اسنپ بک را تغییر خواهد داد، چراکه این سیاست از اراداه قاطع چین برای ایستادن در برابر اِعمال سیاستهای کشورهای اروپایی و آمریکا در برابر ایران حکایت میکند که البته در ارتباط مستقیمی با امنیت انرژی و موقعیت ژئوپلیتیک چین هم دارد. او افزود: روابط دوکشور چین و ایران در سالهای تحریم، همواره برقرار بوده است، البته قطعاً چین هم از شرایط کنونی بهره مند میشود و میتواند منافع خود را در سطوح مختلف جستوجو کند و خرید نفت ارزان از ایران یکی از مصادیق بارز آن محسوب میشود، اما برای ایران نیز بودن یک مشتری ثابت برای خرید نفت و مبادلات تجاری به طرق مختلف در حالی که برای مبادلات پولی و مالی مشکلات فراوانی را به دلیل تحریم دارد، مزیتی است که حتماً به راحتی از دست نخواهد داد و برایش ارزشمند است.
مبارزطلبی مخفی چین
مرادی تجارت انرژی با چین را اصلیترین محور مبادلات اقتصادی با این کشور دانست و افزود: واقعیت میدانی نشان میدهد که تجارت انرژی میان دو کشور در سطحی پایدار ادامه دارد و بخش قابل توجهی از نفت صادراتی ایران با مسیرهای غیرمستقیم و از طریق پالایشگاههای کوچک موسوم به چایپات، در جنوب چین وارد چرخه مصرف داخلی میشود، از این رو این سازوکارها به پکن امکان دادهاند تا حتی در دوره تشدید فشارهای آمریکا، جریان نفت ارزان و مطمئن خود را حفظ کند. در چنین موقعیتی، اعلام رسمی چین درباره محافظت از شرکتها در برابر تحریمها، را باید پاسخی چندوجهی به تلاشهای ایالات متحده برای بستن این مسیر دانست، چرا که واشنگتن در ماههای اخیر تحریمهایی تازه علیه چند شرکت چینی اعمال کرده که به گفته وزارت خزانهداری آمریکا، در واردات و پالایش نفت ایران نقش داشتهاند. یکی از این موارد، تحریم ترمینال نفتی ریشائو در شرق چین بود که بخشی از سهام آن در اختیار شرکتهای وابسته به سینوپک است که به صورت علنی پیامی برای پکن داشت و آن اینکه هرچقدر هم مسیرها پیچیده و غیررسمی باشند، آمریکا قصد دارد شبکه تجارت نفت ایران و چین را شناسایی و مختل کند. اما موضع جدید وزارت خارجه چین نشان میدهد که پکن قصد ندارد در برابر این فشار عقبنشینی کند. او اضافه کرد: در حقیقت این مسئله فراتر از صرف خرید نفت است. چین در مواجهه با تحریمهای آمریکا نه تنها از ایران بلکه از روسیه، ونزوئلا و چند کشور دیگر نیز دفاع کرده و تحریمهای یکجانبه را غیرقانونی و فاقد مشروعیت بینالمللی دانسته است به این ترتیب، این کشور تلاش دارد با برجسته کردن مفهوم چندجانبهگرایی و حاکمیت مستقل کشورها، نظم مالی و تجاری جهانی را از سیطره دلار و ابزارهای تحریمی آمریکا خارج کند. این کاشناس اضافه کرد: البته اعلام مواضع چین در باره ایران مفهوم و معنایی گستردهتر دارد و آن اینکه؛ هم بهعنوان دفاع از شریک راهبردی، و هم بهعنوان گامی دیگر در مسیر تضعیف ساختار تحریممحور واشنگتن اقدامات و سیاستهای آمریکا و برخی از هم پیمانهایش را هیچ میانگارد و در مسیری کاملاً مخالف گام برمیداد.
ارتباطات تجاری با ایران
مرادی معتقد است: البته قطعاً اقدامات و سیاستهای حمایتی اخیر چین از چالشهای متعاقب آن نیز در امان نخواهد بود. اِعمال تعرفههای سنگین گاه و بیگاه و استفاده از ابزار تحریمهای ثانویه علیه چین به گونهای در سالهای اخیر توسعه یافته که هر شرکتی در جهان در صورت معامله با نهادهای تحریم شده ایرانی، ممکن است خود هدف مجازات قرار گیرد. این تهدید، بهویژه برای شرکتهای بزرگ چینی که در بازارهای بینالمللی فعالاند، بازدارنده است. حتی بانکها و موسسات مالی چین که در تجارت جهانی حضور دارند، از بیم از دست دادن دسترسی به نظام دلاری، در برخی موارد از همکاری مستقیم با ایران خودداری میکنند. قطعاً حمایت پکن اگر بخواهد مؤثر باشد، باید همزمان جنبه مالی، حقوقی و دیپلماتیک داشته باشد؛ یعنی ایجاد پوشش بیمهای، مسیرهای پرداخت غیردلاری و پشتیبانی سیاسی از شرکتهای درگیر را همراه داشته باشد. او ادامه داد: چین در سالهای اخیر تلاش کرده برخی تراکنشهای خود را از دلار جدا کند و به سمت مبادلات بر پایه یوآن یا سازوکار تهاتری حرکت کند و این رویه را در روابط با ایران نیز بخشی از مبادلات به شکل نفت در برابر کالا در پیش گرفته است، ولی تجربه نشان داده حتی این روشها نیز از نگاه سیاستگذاران آمریکایی پنهان نمیماند و در حقیقت هرچقدر شبکههای واسطهگری پیچیدهتر شوند، وزارت خزانهداری آمریکا با استفاده از اطلاعات مالی بینالمللی و فناوریهای ردیابی میکوشد آنها را شناسایی و مسدود کند. به این ترتیب، اقدام چین در عمل با ریسک بالایی همراه است و حمایت رسمی دولت الزاماً به معنای مصونیت کامل شرکتها نخواهد بود.
ادامه تجارت چین با ایران
این کارشناس افزود: اما با وجود همه محدودیتهایی که آمریکا درباره ایران اِعمال میکند که البته اخیراً تحریمهای جدید بینالمللی ناشی از فعال شدن مکانیسم ماشه نیز به آن اضافه شده است، چین باز هم به دلایل پنهان و آشکار نمیخواهد به راحتی از رابطه با ایران چشم بپوشد. در حقیقت نیاز شدید این کشور به انرژی، تخفیفهای قابل توجه نفت ایران و همچنین موقعیت راهبردی تهران در طرح کمربند و جاده، از جمله عواملی به شمار میایند که جدایی از ایران را برای پکن پرهزینه میکنند. از طرفی، تشدید رقابت ژئوپلیتیک میان آمریکا و چین باعث شده هر اقدامی که رنگی از مقاومت در برابر واشنگتن داشته باشد، برای پکن جنبه نمادین نیز پیدا کند. در این راستا، دفاع از شرکتهای خود در برابر تحریمهای ایران، در چنین چارچوبی بخشی از نمایش اقتدار جهانی چین است؛ نمایشی که برای مخاطب داخلی نیز معنا دارد و نشان میدهد دولت مرکزی حاضر نیست منافع ملی را فدای فشارهای خارجی کند.
سیاستهای حمایتی چین
این کارشناسان اقتصادی درباره راههای حمایتی این کشور از شرکتهای کوچک خود با وجود تحریمها گفت: چین تاکنون توانسته است ایجاد نهادهای واسطهای در هنگ کنگ یا ماکائو، یا سپردن تجارت نفت ایران به مجموعههای کوچکتر و کمتر شناختهشدهای که در تیررس مستقیم تحریمها نیستند، خود را از آسیبهای تحریم محفوظ نگه دارد که تاکنون نیز موفق بوده است، اما با بازگشت مکانیسم ماشه و احتمال همراهی دوباره اروپا با آمریکا، قطعاً فضای مانور چین تنگتر خواهد شد و برخی از شرکتهای چینی ناچار خواهند بود میان حفظ روابط با ایران و پرهیز از انزوای بینالمللی یکی را برگزینند. البته تا کنون سعی کرده است که تقابل مستقیم با آمریکا را به روشهای مختلف و توصیههایی چون؛ ادامه مذاکرات، به کارگیری دیپلماسی و... به تعویق بیندازد و اعلام حمایت از شرکتهای کوچک خود در راستای معاملات با ایران نیز به نظر میرسد که در همین دایره قابل بررسی باشد و ایران نیز برای این اقدام ارزش ائل است و البته آمریکا آن را سیگنالی غیردوستانه برای خود تلقی میکند. مرادی تاکید کرد: البته نباید فراموش کرد که چین هیچگاه در نهایت منافع خود را قربانی ارتباط با ایران نخواهد کرد، اگر پکن تصمیم بگیرد واقعاً پشت شرکتهای خود بایستد و سازوکارهای مالی مستقل از دلار را گسترش دهد، احتمال تداوم تجارت با ایران بالا میرود، ولی چنانچه هدف فقط حفظ چهره سیاسی در برابر آمریکا باشد، حمایت از سطح شعار فراتر نخواهد رفت و شرکتهای چینی همچنان در برابر فشارهای تحریمی آسیبپذیر خواهند ماند. قطعاً، چین اکنون بیش از هر زمان دیگری در نقطهای قرار گرفته که باید میان هزینههای اقتصادی کوتاهمدت و منافع راهبردی بلندمدت یکی را برگزیند. این کارشناس بیان کرد: اعلام اخیر وزارت خارجه چین شاید در ظاهر پاسخی به تحریمهای تازه آمریکا باشد، اما در باطن، نشانهای است از تحولی عمیقتر در نظم قدرت جهانی؛ جایی که دیگر کشورها بهویژه قدرتهای نوظهور، تلاش میکنند قواعد بازی را از دست واشنگتن خارج کنند. از این رو، ایران برای چین نه فقط شریک انرژی، که آزمونی است برای سنجش میزان استقلال عملی از نظام مالی تحت کنترل آمریکا و در این بین، موفقیت یا ناکامی پکن در این آزمون، فقط آینده روابط تهران و پکن را تعیین نمیکند، بلکه معیاری خواهد بود برای سنجش مرزهای واقعی قدرت در جهان چند قطبی آینده که میتواند به جدالی مخفی بین دو ابرقدرت اقتصاد جهانی باشد.
ارسال نظر