
فقدان تصمیم در آمریکا در ارتباط با ایران
آرمان ملی: در ماههای اخیر پرسش اصلی در افکار عمومی ایران و حتی میان تحلیلگران ایرانی خارج از ایران این بوده که در ایالات متحده در قبال ایران چه میگذرد؟ چرا با وجود تلاشهای مکرر ایران برای دستیابی به یک مسیر پایدار از طریق گفتوگو و دیپلماسی، طرف آمریکایی همچنان رویکردی مبهم، غیرشفاف و گاه متناقض را در پیش گرفته است.
ایران بارها اعلام کرده آماده مذاکره و رسیدن به راهحلهای منطقی است. اما در سوی مقابل، واشینگتن با وجود شعارهای تکراری درباره «حمایت از دیپلماسی»، عملاً رفتاری نشان داده که با این ادعا سازگار نیست. کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا هرچند در ظاهر میگویند مانع دستیابی ایران به سلاح هستهای هستند، اما در عمل، سیاستهایشان فراتر از این هدف بوده و بیشتر بر پایه فشار بر ایران استوار است. از نگاه ناظران، دلیل اصلی این سردرگمی آن است که آمریکا تغییر بنیادینی در رویکرد ایران نسبت خواستههای غرب مشاهده نکرده و همین برداشت، واشینگتن را از جدی گرفتن اصل مذاکره بازداشته است. چرا که آمریکاییها به خوبی میدانند که ایران از اصول خود در ارتباط با غرب کوتاه نخواهد آمد.
*نگاه کج آمریکا به دیپلماسی
رئیسجمهور ایران اخیراً در گفتوگو با شبکه «العربی» قطر با صراحت اعلام کرد: «ما برای گفتوگو با آمریکا آمادگی خود را اعلام کرده بودیم، اما این واشینگتن بود که نخواست وارد مذاکره شود.» او روز گذشته بار دیگر تأکید کرد: «رویکرد آمریکا آشکار کرد که آنان ارادهای برای حل مسئله از مسیر دیپلماسی و منطق عادلانه ندارند و با اجرای اسنپبک، در پی تشدید فشار بر ملت ایران و ایجاد نارضایتی داخلی هستند.» وزیر خارجه نیز در گزارش خود از سفر به نیویورک و حضور در مجمع عمومی سازمان ملل، به مجموعهای از رایزنیها اشاره کرد؛ از جمله نشست با سه کشور اروپایی، دبیرکل سازمان ملل و مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی. سیدعباس عراقچی گفت: «تلاش شد مصالحهای بین پیشنهادهای دو طرف شکل بگیرد، اما زیادهخواهی مفرط آمریکاییها و همراهی اروپاییها مانع از دستیابی به توافق شد. حتی با واسطه و بیواسطه پیامهای متعددی میان تهران و واشینگتن رد و بدل شد اما نتیجهای در بر نداشت.» فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت نیز در حاشیه نشست هیات دولت اظهار کرد: «ایران حتی پیشنهاد مذاکره مستقیم با آقای ویتکاف با حضور سه وزیر اروپایی را مطرح کرد، اما در نهایت این آمریکاییها بودند که از حضور خودداری کردند. موضوع اصلی حذف کامل مکانیسم اسنپبک بود، اما آنان نپذیرفتند. در آخرین شب مذاکرات هم ایران پیشنهاد داد اجرای مکانیسم ماشه دستکم ۴۵ روز به تعویق بیفتد، اما این هم رد شد.» رد پیدرپی پیشنهادهای ایران نشان میدهد که واشینگتن اساساً تمایلی به حل و فصل بحران از مسیر دیپلماسی ندارد. آمریکا عملاً تنها یک گزینه را دنبال میکند: فشار حداکثری تا نقطهای که ایران وادار به پذیرش شرایط خودکند.
* فشار و تهدید
رفتار آمریکا در قبال ایران را میتوان در دو مسیر کلی تحلیل کرد. نخست، فشار اقتصادی بیامان؛ تحریمها و اجرای مکانیسم ماشه در همین راستا طراحی شده، تا ایران را در یک تنگنای اقتصادی قرار دهد. هدف این است که فضای تنفس اقتصاد ایران محدود شده و در نهایت تهران به پذیرش شرایط تن دهد. دوم، تلاش برای ایجاد اجماع جهانی است که آمریکا و متحدانش در پی آن هستند که با اروپا علیه ایران صفآرایی کنند تا سناریو «عراقیزه کردن ایران» عملی شود؛ یعنی کشوری که دائم با بحران، فشار خارجی و بیثباتی داخلی مواجه است. مسیر انحرافی دیگر نیز ایجاد بسترهای داخلی برای اعتراض و نارضایتی است؛ به این معنا که فشار اقتصادی و سیاسی به حدی افزایش یابد که اعتراضات اجتماعی سربرآورده و حاکمیت با چالشهای جدی مواجه شود. دنبال کردن چنین سناریویی از سوی غربیها، بعد از تجربه جنگ دوازده روزه و حمایت همهجانبه مردم از نظام، بسیار بیمعنی جلوه میکند. عجیب است که آمریکاییها روی چنین سناریویی تمرکز کردهاند. این رویکردها، یادآور سیاستهای دهههای گذشته آمریکاست. تجربه نشان داده که واشینگتن بارها کوشیده با تحریم و فشار، تهران را به میز مذاکرهای بکشاند که از پیش شروط آن تعیین شده است. با این حال، مقاومت ایران و ایستادگی مردم همواره مانع تحقق کامل این سناریوها شده است.
*ایران و ندای صلح
در برابر این سیاستهای خصمانه، ایران مسیر متفاوتی را باید دنبال کند. چرا که تنها راه معقول، تکیه بر گفتمان صلح در عرصه بینالملل و گفتوگوی سازنده با جامعه جهانی است. دولت نیز تلاش میکند با رویکردی مبتنی بر «سلام و همدلی» در داخل، سرمایه اجتماعی را تقویت کرده و نشان دهد که ایران یکپارچه به دنبال گفتوگوست. در این صورت میتوان در برابر آنچه فشار فزاینده و حتی تهدید آمریکا برای حمله به ایران است، ایستادگی کرد.
ارسال نظر