مذاکرات و لجاجت پایداریها
در حالی که کشور در حساسترین مقطع پرونده هستهای قرار دارد و هر گام حساب شده میتواند بار بزرگی از دوش اقتصاد و امنیت ملی بردارد، متأسفانه برخی نمایندگان منتسب به جبهه پایداری، همچنان به عادت مألوف خود یعنی مخالفتورزی بیمنطق ادامه میدهند.
تفاهم اخیر میان عباس عراقچی و رافائل گروسی، اگرچه تفاهمی کامل و نهایی نیست، اما پنجرهای تازه برای کاهش تنش و جلوگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه به شمار میآید. این دستاورد اولیه میتواند فرصتی باشد تا ایران در چارچوب حقوقی و نظارتی آژانس، زمینه را برای تعامل منطقی با جهان فراهم کند. اما پایداریها به جای آنکه به تقویت موضع تیم مذاکرهکننده بیندیشند، با طرح ادعاهای غیرحقوقی و شعارهای تند، عملاً در زمین مخالفان ایران بازی میکنند. آنان میگویند پذیرش بازرسیها به معنای عقبنشینی است، حال آنکه حقیقت روشن است؛ بازرسپذیری جزئی از تعهدات ایران ذیل NPT و توافقات پیشین بوده و هیچ کشوری بدون دیپلماسی نمیتواند از مسیر انزوا به توسعه و رفاه برسد. کاش این نمایندگان اندکی به حافظه تاریخی خود مراجعه میکردند. مگر در دولتهای پیشین که سیاست عدم مذاکره دنبال شد، کشور از فشار تحریمها رهایی یافت؟ مگر آن همه خطابه آتشین توانست چرخه اقتصاد را به حرکت درآورد؟ امروز نیز همان خطا در حال تکرار است؛ خطایی که دود آن بیش از همه به چشم مردم میرود. تندروها هیچگاه این موضوع را درک نکردهاند که در هر موضعی باید اول و آخر منافع ملی را مدنظر قرار دهند اما این طیف صرفا به از ابتدا تا کنون به دنبال حمله و تخریب دولتمردان و سیاستهایشان بودهاند. جریانی که همواره با تحرکات، اظهارات و اعلام مواضعش به جای خیر برای کشور هزینه و زحمت داشتهاند. تفاوتی هم نمیکند که در چه حوزهای حتی در حوزه مسائل داخلی نیز شاهدیم که جریان تندرو همواره سنگ تفرقه انداختهاند و جز به اهداف و منویات خود چیز دیگری را در نظر نگرفته اند. به نظر میرسد که باید این جریان به حاشیه رانده شود تا کشور بیش از این از سوی آنها متحمل خسارت نگردد. نمایندگان جبهه پایداری باید بدانند که مجلس جایگاه سیاستورزی خردمندانه است، نه سکوی پرتاب برای شعارهای انتخاباتی. سنگاندازی در برابر تفاهم با آژانس، چیزی جز تضعیف موقعیت بینالمللی ایران و خالی کردن میدان به سود اسرائیل و تندروهای آمریکایی نیست. اکنون که عراقچی توانسته روزنهای تازه برای گفتوگو بگشاید، وظیفه هر نیروی دلسوز نظام حمایت و همراهی است، نه تخریب و کارشکنی. اگر پایداریها واقعاً دغدغه عزت و منافع ملی دارند، باید بیاموزند که عزت ایران در تعامل عزتمندانه و دیپلماسی هوشمندانه است، نه در تکرار شعارها و لجاجت. آینده کشور گروگان شعارهای پوپولیستی نیست؛ بلکه در گرو عقلانیت، تدبیر و حمایت از مسیر مذاکره است.
کمالالدین پیرموذن
نماینده پیشین مجلس
ارسال نظر