| کد مطلب: ۱۱۷۸۱۲۴
لینک کوتاه کپی شد

قبیله‌ای که در غبار تاریخ گم شده‌اند

در صحنه امروز سیاست ایران، برخی نماینده‌های مجلس در واقع نماینده یک قبیله سیاسی هستند که با بنزین نفرت، ارعاب و جعل واقعیت به کار خود ادامه می‌دهند. این قبیله از همان ابتدای تولد، مأموریت خود را نه در حل مسائل کشور، بلکه در تولید بحران، زنده‌کردن زخم‌های کهنه و جلوگیری از هرگونه همگرایی و گفت‌وگوی ملی تعریف کرده است. این‌ها همان جماعتی‌اند که هر بار کشور به لبه پرتگاه می‌رسد، به جای به عقب کشیدن، فریاد می‌زنند «یک قدم جلوتر برویم»؛ چون می‌دانند بقایشان در شرایط سقوط است، نه در ایستادن. برایشان مهم نیست که اقتصاد فرو بپاشد، جوانان مهاجرت کنند یا روابط خارجی در تاریکی مطلق فرو برود؛ مهم این است که صحنه همیشه داغ بماند تا بتوانند نقش خود را در «تئاتر بحران» ادامه دهند. کسی که از «عدم کفایت سیاسی رئیس‌جمهور» سخن می‌گوید، تنها زبان شخصی خود را باز نکرده، بلکه بلندگوی همین جناحی است که در چهار دهه اخیر با مهندسی خشم و انحصار قدرت، کشور را به قمارهای خطرناک کشانده است.

 جناحی که با احتکار مشروعیت و مصادره مفاهیم دینی و انقلابی، خود را تنها صاحبخانه این سرزمین معرفی کرده و دیگران را مهمانان ناخوانده می‌داند. مشکل آنها این نیست که با رئیس‌جمهور منتخب مردم مخالفند؛ مسأله این است که با نفس انتخاب مشکل دارند. رئیس‌جمهور برای این قبیله، نه یک نهاد اجرایی، بلکه یک عامل سیاسی است که باید در خدمت دیدگاه‌های آنان باشد. هر زمان که این عامل از خط قرمزهای آنها عبور کند، بی‌درنگ تیغ عدم کفایت را از غلاف بیرون می‌آورند، حتی اگر در همان لحظه، دشمنان خارجی با دقت مترصد تضعیف و تجزیه کشور باشند. این جناح، امروز بیش از هر زمان دیگری دچار بحران هویت است. چرا؟ چون نسلی که با خطبه‌های آتشین و تصویرسازی‌های سیاه و سفید تغذیه می‌شد، حالا به اینترنت، رسانه‌های آزاد و جریان‌های مستقل وصل شده و فهمیده که پشت این همه نمایش، چیزی جز معامله‌های پشت‌پرده و حفظ صندلی‌ها نیست. جوان امروز، خطابه‌های این افراد را نه با جدیت که با همان نگاهی شوخ‌طبعانه می‌شنود که به نوار ویدئوی دهه شصت نگاه می‌کند. این قبیله از نابودی و محکومیت این و آن می‌گوید، از توطئه می‌گوید، اما در عمل، سیاست خود را طوری پیش برده که بزرگ‌ترین خدمت را به همان دشمنان کرده؛ منزوی‌کردن کشور، فرسوده‌کردن سرمایه اجتماعی و فراهم‌کردن بستر فشارهای بین‌المللی. امروز همزمان با پیام ویدئویی نتانیاهو، یکی از همین افراد مشغول سخنرانی علیه رئیس‌جمهور است؛ گویی که اولویت واقعی او نه خنثی‌کردن طرح‌های دشمن، بلکه تسویه‌حساب داخلی و نمایش وفاداری به قبیله خود است. این جناح حتی باخت‌های خود را پیروزی قلمداد می‌کند و شکست‌های استراتژیک را حفظ اصول می‌نامد. در قاموس آنها دیپلماسی یعنی وقت‌کشی تا بحران بعدی، اقتصاد یعنی کنترل منابع برای حلقه‌های خودی و عدالت یعنی پرونده‌سازی برای منتقدان. برخی از این افراد در چنین منظومه‌ای فقط یک بازیگر پر سر و صدا هستند؛ کسانی که با حرارت و هیاهو روی صحنه می‌آیند، اما فیلمنامه را همان اتاق‌های دربسته‌ای نوشته‌اند که سال‌هاست نه به رأی مردم، نه به عقل جمعی و نه به مصالح ملی پاسخگو نبوده‌اند. شاید برخی از این افراد خیال کنند با این موج‌سواری‌ها می‌توانند در تاریخ به‌عنوان یک مدافع اصول ماندگار شوند، اما تاریخ با چنین بازیگرانی بی‌رحم است و بعید نیست نه به‌عنوان دلسوز و منجی کشور، بلکه به‌عنوان بخشی از خرابه‌ای ثبت شوند که در زیر آوارش مدفون شده‌اند.

علی‌محمد نمازی

فعال سیاسی اصلاح‌طلب

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار